پاورپوینت کامل سینمای مـذهبی در غرب ۶۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سینمای مـذهبی در غرب ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سینمای مـذهبی در غرب ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سینمای مـذهبی در غرب ۶۰ اسلاید در PowerPoint :

۵۳

در شماره قبل مقدمه ای از سینمای مذهبی غرب تقدیم خوانندگان کردیم، در این شماره
فیلمنامه «کتاب آفرینش» را آورده و درآینده از بقیه فیلم نامه ها استفاده خواهیم
کرد.

کتاب آفرینش

نام اصلی این فیلم The Bible……. In The Beginning می باشد که در ایران بنام
«کتاب آفرینش» نمایش داده شد. و امّا مشخصات فیلم:

محصول: ۱۹۶۶، کمپانی: فوکس، زمان: ۱۷۴دقیقه.

آدم: مایکل پارکس، حوا: اولا برگرید، قابیل: ریچارد هریس، نوح و راوی: جان هیوستون،
نمرود: ستیون بوید، ابراهیم: جورج سی. سکات، سارا: اوا گاردنر، فرشتگان منتقم از
سدوم و عموره و مهمان ابراهیم: پیتر اوتول، هاجر: زو ئه سالیس، لوط: گابریئله
فرزتی، همسر لوط: الینورا روسی دراگو.

تهیه کننده: دینو دلاورنتیس، کارگردان: جان هیوستون، سناریو: کریستفر فرای. جاناتان
گریفین، فیلمبردار: جیوسفه روتونو، موسیقی متن: توشیرو مایوزومی

فیلم را می توان به پنج بخش تقسیم نمود: ۱ـ آفرینش آسمانها و زمین. ۲ـ خلقت آدم و
حوا و هبوط آنها. ۳ـ داستان هابیل و قابیل. ۴ـ ماجرای نوح و طوفان و نمرود. نابودی
سدوم و عموره. ۵ـ ماجرای ابراهیم و قربانی فرزندش.(فیلم براساس تورات و قسمتهایی از
آن طبق تلمود ساخته شده است).

از نقاط مثبت بخش اول فیلم صحنه پردازیهای زیبا، مخصوصاً خلقت جهان می باشد؛ زیرا
با توجه به اینکه این فیلم بیش از سی سال قبل ساخته شده، افکتهای زیبا در آن بکار
گرفته شده و این امر نیز در بخش سوم یعنی «طوفان نوح» به خوبی دیده می شود. شاید
بتوان گفت که از مهمترین نقاط قوت فیلم بکارگیری همین افکتهاست. از نقاط ضعف فیلم
در بخش دوم، چهره پردازیهای بازیگران مخصوصاً «اولا برگرید» که اهل اسکاندیناوی است
و نقش حوا را بازی کرده می باشد. زیرا اهالی این منطقه از روشن ترین و بورترین مردم
جهان هستند.

در صورتی که حوا متعلق به شرق بود. چشم های آبی و موهای بور حوا، فیلم را کمرنگ
کرده و همین امر در مورد «ریچارد هریس» ایرلندی که در نقش قابیل ظاهر می شود، صادق
است.

بخش سوم، ماجرای «طوفان نوح» است که به زیبایی، به تصویر کشیده شده است. کارگردان و
راوی فیلم یعنی «جان هیوستون» خودش نقش نوح را بازی کرده است. در این فیلم، نوح به
عنوان پیرمردی شوخ طبع ظاهر می شود.

«ستیون بوید» بازیگر نقش نمرود است، او که به مبارزه با خدا برخاسته، بالای برج
بابل می رود و با پرتاب تیری از کمان خود، خدا را در آسمان هدف قرار می دهد. او که
تصور می کند، پرتاب تیر از رأس برج بابل به علت بلندی آن، به خدا که در آسمان مستقر
است نزدیک تر است. در این وقت است که خشم خداوند، نمرود و یاران نادان وی را نابود
می کند. «ستیون بوید» به علت چهره و قدرت بازیگریش در نقش نمرود، به خوبی ظاهر
می شود. وی در فیلم «بن هور» که بعداً از آن سخن خواهم گفت؛ در نقش یک فرمانده رومی
از خود بازی شگفت آوری ارایه نمود.

در بخش دیگر فیلم، نابودی «سدوم و عموره» دیدنی است و بالاخره قسمت پایانی فیلم که
حکایت ابراهیم و فرزندش است، زیباست. اما این نکته را باید اضافه نمود که «جورج سی.
سکات» که نقش ابراهیم را بازی کرده چندان متعادل نیست و به نظر می رسد برای این نقش
کمی جوان است، به همین خاطر گریم وی زیبا نیست.

در مجموع می توان گفت که کتاب آفرینش تنها فیلمی است که در آن حکایتهای پنجگانه فوق
به تصویر کشیده شده و بسیار خوب ساخته شده است. صحنه پردازیهای زیبا، موسیقی مناسب
از خوبی های فیلم است و به جز برخی از موضوع های فیلم که مطابقتی با قرآن ندارد،
همانند مستی نوح و… کل فیلم و جریان آن با قرآن هماهنگ است.

گفتگو:مـرام قرآنی
در زندگانی آیت اللّه طالقانی(ره)

۱۹ شهریور خاطره غم بار ارتحال ابوذر زمان مرحوم آیت اللّه سید محمود طالقانی(ره)
در یادها زنده می شود. بزرگ مردی که از احیاگران قرآن در روزگار ما بود. سالها تلاش
فرهنگی و تربیتی و برگزاری جلسات تفسیر قرآن کریم و آثاری چون «پرتوی از قرآن» در
کنار مبارزه بی امان با طاغوت و رنجهایی که دید و زندانهایی که کشید، طالقانی را
اسطوره ایمان و مبارزه و معشوق همه قرآن خواهان و حق طلبان خصوصاً نسل جوان قرار
داد. چنانکه همه او را دوست می داشتند و در فراقش خون گریستند و امام راحل او را
ابوذر زمان و زبان او را چون شمشیر مالک اشتر کوبنده خواندند. به پاس خدمات آن فقید
مصاحبه ای با فرزندشان سرکار خانم اعظم علایی طالقانی انجام داده ایم که طی دو
شماره از نظرتان می گذرد.

اعظم طالقانی در سال ۱۳۲۲ متولد شد و در مکتب پدر رشد یافت. فوق دیپلم علوم انسانی
و زبان انگلیسی و لیسانس ادبیات فارسی دارد و مطالعات و تحصیلات اسلامی اشتغال
دارد. ایشان هیچ گاه از فعالیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فارغ نبود و در زمان طاغوت
زندان و زجرها را تحمل کرده است. در دوره اول نماینده مردم تهران در مجلس شورای
اسلامی بود و اینک نیز به فعالیتهای فرهنگی ـ اجتماعی و سیاسی خود ادامه می دهد و
مجله پیام هاجر را منتشر می کند.

«بشارت»

بشارت: با توجه به اینکه تلاش ما، تقدیم نمودن مجله ای قرآنی به ساحت نسل جوان است،
دوست داریم از رابطه ای که در جوانی با قرآن داشته اید، سخن بگویید. در واقع تربیت
قرآنی و انس شما با قرآن چگونه آغاز شده است؟

ــ: بسم اللّه الرحمن الرحیم. به درستی نمی دانم از کجا شروع کنم. به هر حال، انسان
در دوران کودکی گرایش هایی دارد که اینها در کودکی و نوجوانی، جهت گیری آینده فرد
را برای اطرافیان، تقریباً روشن می کند و من فکر می کنم، پدر و مادرم تا حدی متوجه
شده بودند که گرایش هایی دارم. به این معنا که هرچه بیشتر بفهمم و بدانم که دنیا
چیست؟ برای چیست؟ من چرا آمده ام؟ موجودات چرا خلق شده اند؟ هدف از این خلقت چه
بوده؟ من چه کاری باید انجام دهم؟ برنامه زندگیم چگونه باید باشد؟ با ذهن و زبان
کودکانه، این سؤالات برای من مطرح بود. حتی یک دورانی بود که می گفتم: من باید
بفهمم چرا بوجود آمده ام؟ حتی گریه می کردم که چرا خلق شده ام؟ پدرم مرا در این
مسأله راهنمایی می کرد و مادرم در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر خیلی نقش
داشت، از کلاس اول دبستان به من می گفت که چگونه درس بخوان، چگونه بنویس، چگونه
باید در زندگی قناعت کنی، خداوند، این گونه دوست دارد و آن گونه دوست ندارد. این
موارد اخلاقی را ارائه می کرد. پدرم بیشتر درباره موضوع های فکری و اعتقادی با من
صحبت می کرد.

بشارت: از رفتارهای تربیتی مرحوم پدرتان بیشتر بگویید؟

ــ: تشویق های ایشان بسیار روی من اثر داشت و من بیشتر سعی داشتم رضایت ایشان را
جلب کنم. به همین دلیل سعی می کردم بیشتر به قرآن گرایش داشته باشم. تقریباً از ده
سالگی به صورت جدی به قرآن روی آوردم. قبل از آن، سوره های کوچک و بعضی از آیات را
می خواندم. اما از ده سالگی به این طرف گرایش و علاقه ای خاص به قرآن پیدا کردم.
فرصتی که دست می داد، تنها که می شدم، برای درس و مشق که می نشستم، به سراغ قرآن
می رفتم. دوست داشتم قرآن را با صوت بخوانم. البته این گونه که عبدالواسط و امثال
او با صوت می خوانند، آن موقع اصلاً رواج نداشت، ولی من با صوت خواندن را دوست
داشتم و پدرم گاهی صدای مرا می شنید، بعد که نزد او می رفتم مرا تشویق می کرد و
جایزه ای می داد (گاهی خودنویس می داد یا می گفت برایم چیزی تهیه کنند).خلاصه، به
طرق مختلف مرا تشویق می کرد و این تشویق ها خیلی روی من تأثیر می گذاشت

و باعث می شد که بیش از توانم در این زمینه ها فعالیت کنم.

بشارت: غیر از تشویق و ترغیب، پرورش فکری هم داشته اید؟ به چه صورت؟

ــ: برای من سؤالات زیادی مطرح می شد. مثلاً راجع به پوشش. من با چادر به مدرسه
می رفتم. مادرم هم خیلی با چادر رفتن و نسبت به حجاب و پوشیدگی تأکید داشت. گاهی
اوقات که پدرم به مسجد می رفت و من از مدرسه به سمت خانه می آمدم، در خیابان من به
سمت بالا می رفتم و ایشان به سمت پایین می آمد. از دور با دست به من اشاره می کرد،
چادرت را مرتب کن. چادرت را بکش پایین، روی صورتت. تفکرات ایشان برای من که کلاس
چهارم پنجم دبستان بودم، مطاع بود. به کلاس دوم دبیرستان که رسیدم، خیلی کنجکاو
بودم. باید مجهولات برایم معلوم می شد تا می پذیرفتم و عمل می کردم. مسائل اعتقادی
را احساس کرده بودم. یعنی توحید را، ضرورت وجود پیامبر را، ضرورت این که باید نتیجه
عمل و عکس العمل انسان در جایی مشخص شود. ولی خیلی چیزها برایم سؤال بود. یک روز
چادر را برداشتم و از وسط دو قسمت کردم و گفتم: من با همین یک تکه اش هم می توانم
به مدرسه بروم و با سرسختی تمام آن را می انداختم روی سرم و به مدرسه می رفتم. پدرم
می دید و احساس می کردم ایشان مکدر می شود ولی سکوت می کرد. مادرم هم نسبت به این
کارم صحبتی نمی کرد. یکی دو هفته طول کشید. پدر و مادرم وضع مرا می دیدند، ولی
اصلاً برخورد خشنی با من نمی کردند. تقریباً بعد از بیست روز، یک روز پدرم گفت: بیا
بنشینیم با هم صحبتی بکنیم. بحث را از مسائل اعتقادی شروع کرد. تو قبول داری که در
این عالم باید خالقی باشد، ناظمی باشد و باید کسانی بیایند و برنامه ای از طرف خالق
عالم برای زند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.