پاورپوینت کامل ساحل امن ۳۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ساحل امن ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ساحل امن ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل ساحل امن ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

آهسته و با حالتی که حکایت از فکری عمیق می کرد، در سالن دانشکده راه می رفت، چند
لحظه بعد به کلاس در س می رسید، مثل همیشه مشغول مرور و تنظیم مطالبی که قرار بود
برای دانشجویان بیان کند. گرچه موضوع درس«فلسفه دعا و چگونگی اجابت آن» بود ولی او
به فکر شکافتن نکته مهم دیگری نیز بود.

با طرح سؤالات متعددی ذهن مخاطبان را آماده کرد و با ملموس کردن بحث، شیرینی و لذت
درس را دو چندان به کام دانشجویان می چشاند. گاه چنان خود را در تنگناهای بحث قرار
می داد که گویا دیگر هیچ راهی برای عبور نیست، ولی او با بیان جمله ای، جاده ای
مستقیم به دشتی سرسبز را نشان می داد و باز با سختی تمام شاگردان را با خود به قله
یافته های خویش بالا می کشید در اواخر بحث بود که گفت: خلاصه من می خواهم در
استجابت دعا بر این نکته پافشاری کنم که در دعا هیچ چیز عوض نمی شود مگر خود شخص
دعا کننده، اوست که با تضرع و عبودیت خود را لایق فضل و رحمت خداوند می کند. رحمت
الهی همچون باران به همه جهان می بارد و این شوره زار وجود آدمی است که از آن
بهره ای نمی گیرد و با دعاست که انسان شوره زار وجودش ر دگرگون ساخته، طراوت،
حیات و نشاط می گیرد.

او کلمه به کلمه و جمله به جمله با مهارت تمام مطلب را به شاگردان القا می کرد و
سحرگونه همه را مجذوب گفته های خود کرده بود، کلام او یا مطلب نو بود و یا
دانسته های گذشته را با تفسیری عمیق تر و جدیدتر بیان می کرد.

همین طور که گرم صحبت بود ناگهان جرقه ای در ذهنش زد و احساس کرد که الآن فرصت
مناسبی است و می تواند به آنچه که از اوّل در فکرش بود دست یابد. تبسمی کرد و گویا
راه را یافته، حال صدا ، لحن و نگاه او عوض شده بود، هرگاه این حالت به او دست
می داد معلوم بود در پی گفتن مطلب جدیدی است. ناگهان مکثی کوتاه کرد و گفت: عزیزان
اجازه بدهید به نکته ای اشاره کنم که چه بسا در ذهن بعضی از شما نیز این پرسش پیش
آمده باشد که برای چه آدمی که با دعا و راز و نیاز عوض می شود، دوباره به همان حالت
قبل باز می گردد؟ حال من همین سؤال را از همه شما می پرسم شما چه می گویید؟

هر کس چیزی گفت و کلاس معرکه آرای دانشجویان شده بود. غفلت، طمع، فراموشی، حبّ
ذات، زیاده خواهی، و… محور و اساس جواب هایی بود که داده می شد.

او از شنیدن جوابها لذّت می برد. بعد از شنیدن گفتار دانشجویان، گفت:تقریباً همه
جوابها بخشی از جواب صحیح را دارند و همه آنها به نوعی مرتبط با جوابی است که من
می خواهم بگویم.عزیزان شما چقدر در حوادث و سختی های زندگی خود ملتمسانه و خالصانه
خدا را خوانده اید و دیر یا زود نتیجه گرفته اید؟ مسلماً هر کسی در زندگی خود
مواردی را می تواند برشمارد. حال می پرسم چقدر توانسته اید آن حالت پیوند را با
خداوند حفظ کنید؟ مسلماً همه حالات زندگی ما یکسان نیست و وضعیت روحی ما نیز در
لحظات گرفتاری با زمان آسایش متفاوت است، ولی خداوند راهی نشان داده که همیشه این
ارتباط محفوظ بماند و عمیق تر شود و معنا یابد و آن شکر و سپاس گزاری از کسی است که
نیاز ما را برطرف کرده است. این عمل علقه و رابطه را حفظ می کند و آدمی را همیشه
آماده دریافت برکات و رحمت الهی نگاه می دارد. و از طرفی بی توجهی و غفلت موجب
تنفّر و دوری از کسی است که به انسان لطفی کرده. بگذارید برای شما مثالی بزنم: فرض
کنید شخصی پشت سرهم درب خانه شما بیاید، التماس کند، گریه کند، اصرار ورزد و همینکه
به خواسته اش رسید سرش را پایین بیاندازد و برود گویا هیچ اتفاقی نیفتاده است! حال
چه تصویری از این شخص در ذهن ایجاد می شود؟

ببینید خداوند چگونه در قرآن تصویر انسان هایی که چون در دریا گرفتار آیند، او را
مخلصانه می خوانند وهمینکه به پاورپوینت کامل ساحل امن ۳۴ اسلاید در PowerPoint و آسایش رسیدند همه چیز را فراموش می کنند
را ترسیم کرده است؟! سؤال اساسی این است که چرا انسان روز حادثه را فراموش می کند؟

حضرت سلیمان را نگاه کنید، پادشاهی است با عظمت، جنّ و انس، باد و باران و کاخ های
بزرگ و زیبا در اختیار اوست، دارای خدم و حشم فراوان و گستره حکومت او بس بزرگ.
امّا همین سلیمان آنگاه که از کارگزاران خود می خواهد تخت بلقیس را برای او بیاورند
و هر کس مدت زمانی را طلب می کند، آصف بن برخیا که به گفته قرآن علمی از کتاب در
نزد او بود می گوید:من قبل از آنکه چشمت را بهم بزنی تخت او را در نزد تو می آورم ،
سلیمان تا نگاه کرد تخت را در نزد خویش یافت. می دانید او چه گفت؟ در لحظه ای که
هرکس با یک صدم از اعجاب آن روبرو شود خود را می بازد و آن را مستند به دم و دستگاه
، قدرت، حکومت و تدبیر خویش می کند سلیمان جمله ای بس بزرگ بر زبان راند. او
گفت:«این فضلی است از طرف پروردگارم او مرا امتحان کرد تا ببیند شکر می کنم یا کفر
می ورزم». می بینید که سلیمان کار انجام شده را فضل و رحمت خدا می داند.

آیا هیچ اندیشیده اید که چرا خداوند در داستان حضرت موسی مکرراً از او خواسته تا
نعمت های خدا و وضعیت گذشته و اسفبار قومش را در مصر به یادشان آورد؟ استاد با
بیانی روان آیات قرآنی را برای شاگردان می خواند در این بین داستانی را از پیامبر
اسلام(ص) را نقل کردند که چگونه به هنگام سفر از مرکب خویش پیاده شد و پنج سجده کرد
و چون علت را جویا شدند، ف