پاورپوینت کامل شاید یک وقت دیگر ۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شاید یک وقت دیگر ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شاید یک وقت دیگر ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شاید یک وقت دیگر ۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۲۸
قرآن را بست، ولی به جای این که بخندد، گفت:
نرید بهتره. خوب نیومد.
صدایش در صدای بستن در گم شد و بعد، لبخند و گریه ی همیشگی.
شیشهی ماشین را پایین کشیدی و گفتی:
راستی، بابام چی می گفت؟
ـ نمی دونم. می خواست برامون استخاره کنه ولی بهش گفتم سفر ماه عسل که استخاره
نمی خواد؛ حتماً خوب مییاد.
ـ از کجا معلوم؟ شاید زدیم و تصادف کردیم.
ـ اون وقت باز هم خوبه؛ چون جناب عالی رو از شر بنده خلاص می کنه.
ـ شاید هم تو رو از شر من خلاص کنه.
ـ ما از این شانس ها نداریم.
بعد، جاده بود که پیچ می خورد و ما نیز همراه با آن پیچ می خوردیم و پیش می رفتیم.
هنوز با هم غریبه بودیم؛ غریبه تر از وقتی که در آن کلاس شلوغ، هر دو با هم برای
اعتراض به استاد، بلند شده بودیم…
ـ بفرمایید.
ـ نه، شما بفرمایید.
ـ خواهش می کنم،شما بفرمایید خانم….
ـ بالاخره یکی تون بگه.
و استاد بود که جلوی تعارف تکه پاره کردن مان را گرفته بود.
حتی غریبه تر از آن لحظه ای که دم در کلاس، پا سست کردی پیش از آن که من با
جمله ای که آماده کرده بودم، سرخ شوم و به لکنت بیافتم، سرخ شدی و از این که میان
حرف هایم پریده بودی، عذرخواستی …
ـ نمی خوای چیزی بگی؟
ـ چی بگم؟
ـ چه می دونم، قبلاً راحت تر حرف می زدیم.
ـ خیلی خب. دسته گل پسر خاله ات خیلی قشنگ بود. خیلی هم با سلیقه بود.
ـ دسته گل دخترخاله کوچیکهی شماهم بد نبود ها؛با اون گلای سرخ وسفیدکه ردیف کرده
بود.
درست می گفتی. آن موقع راحت تر حرف می زدیم؛ آخر مجبور بودم چشم هایم را پایین
بیاندازم و راه نفوذ نگاه هایی را ببندم که همه چیز را با خود می برد. شوخی که
نبود. عمری شنیده بودیم نگاه حرام، تیری است از تیرهای شیطان؛حتی روی دیوارهای شهر
هم نوشته بودند . ما دو تا نیز از ترس این که مبادا با این تیر غیب، کور شویم،
پلک هایمان را سپر می کردیم؛ یا زمین و گل و بته هایی را که روی دیوارها می کشند.
ـ ببین چی پیدا کردم؛ نواری که دوست داشتی.
ـ کدوم؟
ـ گوش کن می فهمی.
ـ «خیال نکن نباشی، کارم دیگه تمومه».
ـ … لیلی فقط تو قصه است، جنون دیگه کدومه.
ـ فکر می کنی صدات خیلی قشنگه؟
ـ نه، ادعایی ندارم. شعرش قشنگه.
هر دو دنبال دستگیره ای می گشتیم تا به آن آویزان شویم و اولین گفت و گوی زندگی مان
را شروع کنیم.
ـ آره، قشنگه. مخصوصاً این که به من می گه اگر یه وقتی قهر کنی و بری خونهی بابات،
آقا عین خیالش هم نیست و از همین الآن داره برای اون موقع تمرین می کنه.
خودش می دانست چقدر خاطرش خواسته است، ولی مثل همیشه می خواست کمی اذیت کند و باز
هم مطمئن شود.
ـ نه اسم تو لیلی یه، نه اسم من، مجنون. نباید هم از اون خبرا باشه که توی بیابونا
دنبالت بگردم. دو بار زنگ می زنم به موبایلت که از قصد، خاموشش کردی یا خود تو جای
مخابرات جا زدی و می گی: «مشترک مورد نظر در دسترس نیست!» بعدش هم یه روز می بینی
برای اولین بار توی دادگاهی هستی که باید وکیل خودت باشی.
می خندد. دیگر یخش شکسته است. خندهی بلندش هم مثل همیشه نخودی است…<
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 