پاورپوینت کامل وامانده ای رنجور ۲۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وامانده ای رنجور ۲۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وامانده ای رنجور ۲۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل وامانده ای رنجور ۲۱ اسلاید در PowerPoint :

۵۳

برای لحظه ای، دست های با صفای خویش را به من دهید تا با هم در آسمان خیال و اندیشه
سفر کنیم.

همچنان که در فضای پر ستاره خیال به پرواز آمده اید، خسته ای ناتوان را تصّور
کنید که در بیابانی گرم و سوزان، تنها مانده است ، بی هیچ همراه و مددکاری. خشکی
کویر و سوزش آفتاب ، چهره اش را تافته است. تشنگی بر وی چیزه شده ، و گرسنگی، نای
از وی ستانده است. نه آبی است تا عطش را فرو نشاند و نه خوردنی که ا شتهایش را
اشباع سازد. خارهای تیز بیابان ، پاهای او را همچون کویر، ترک زده است، مونسی ندارد
تا از او بشنود و تنهایی اش را درمان کند. تابش آفتاب، به چشمانش رخصت نگاه نمی دهد
تا دور دست را بنگرد، شاید مسافری، کاروانی ، خانه ای یا چادری بیابد و به امید
گشایش به آن سو، روکند.

اشک ها خون آلود، چهره سیاه و خسته، دست ها ناتوان، گام ها فرو رفته در خاک و دل،
رنجور و آزرده است. گاه ، نومیدانه بر می خیزد و دوباره نقش بر زمین می شود.

و شما که همچنان این منظره دل آزار را به تماشا نشسته اید، ناگهان می بینید که
کریمی مهربان از راه می رسد، بر چهره خسته وی دست نوازش می کشد، قطرات اشک مانده
بر گونه هایش را می زداید، خارهای فرورفته در پایش را بیرون می آورد، فرشی لطیف و
در عین حال آرام بخش ، چونان گهواره کودکی گریان، در زیراو می گسترد، سایبانی گران
بر سرش می افکند تا از آزار گرما رها گردد، سایبان را به چراغ هایی درخشان زیور
می دهد تا منظره چشم انداز و روح افزای بالای سر ، او را به وجد آورد، نیز آن را
به رنگ هایی بهجت آور می آراید تا چونان دست های لطیف مادری مهربان چشمانش را نوازش
دهد و آرام بخشد.

سپس با پاشیدن قطره های زلال و شفات آب بر سر و صورت و ی، و بانوشانیدن آبی خنک و
گوا، آرامشی اطمینان بخش به چهره اش باز می گرداند. آنگاه با سفره ای رنگین، آراسته
به غذاهای لذیذ و گوناگون، و آکنده از انواع میوه های دل پذیر و لذیذ، پذیرای جان
گرسنه و خسته وی می شود.

آن خسته ناتوان ، نیرویی دوباره می گیرد قدرتمند و با نشاط، بر می خیزد، راه
می رود ، می دود، می نشیند و بر می خیزد، می اندیشد و سخن می گوید، لذت می برد و
شادی می کند. بهجت و سروری که در چشمان اوست، و تبسّم رضایت بخشی که بر لبها دارد
از حیات و زندگی تازه ای خبر می دهد.

و آن کریم مهربان، تنها همدم و همنشین راستین اوست، تنها مأوی و پناه گاه اوست،
تنها…. و تنها زندگی بخش اوست. و جز آن کریم، هیچ کس نیست که وی را یاری کند و از
آن بیابان خشک و سوزان نجات بخشد و از عذاب های دردناک دورش کند.

یادتان باشد که همچنان در آسمان پر رنگ و خیال خویش پرواز می کنید و تما شاگر این
صحنه دل انگیز هستید و تفضل بی انتهای آن کریم با صفا به این رنجور وامانده شما را
به حیرت و شگفتی افکنده است. حال برای لحظه ای خو دتان را به جای آن آواره بی کس،
و تنهای بی همدم بگذارید، سپس بگویید: اکنون که جانی تازه گرفته اید، نسبت به آن
کریم مهربان، چگونه رفتاری خواهید داشت؟ و عکس العمل شما در برابر آن همه جود و
بخشندگی چه خواهد بود؟

دوباره به تصوّر پیشین باز گردید و به آن درمانده ضعیف بیندیشید. تصوّر کنید بی
هیچ توجهی و بی هیچ سپاسی، برخیزد، از آن بخشایشگر مهر پرور روی گرداند و خود را
مدیون م