پاورپوینت کامل عنکبوت غار ۲۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عنکبوت غار ۲۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عنکبوت غار ۲۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عنکبوت غار ۲۷ اسلاید در PowerPoint :
۲۵
من عنکبوت هستم مثل عنکبوتهای دیگر؛ ولی اگر تمام اعمال نیک عنکبوت های دیگر را در
یک کفّه ی ترازو قرار دهند و آن یک عمل نیک مرا در کفّه ی عمل دیگر ترازو، کفّه ی
من سنگین تر خواهد بود. نمی خواهم فخر فروشی کنم؛ ولی آنقدر برای من افتخار و
شادی آفرین است و باعث مباهات که نمی توانم آن را بیان نکنم. گمان نمی کنم نیازی
باشد خود را معرفی کنم… من نگهبان همان غاری هستم که رسول خدا حضرت محمّد (ص) در آن
پنهان شد… من مسؤول نجات جان پیامبر خدا (ص) هستم، …منم که از ایشان حمایت کردم.
تارهایی که به هم می تنم و با آنها خانه می سازم، بسیار سبک هستند و با وزش باد از
جا کنده می شوند؛ امّا تارهای سبک و کم قدرت من، در برابر شمشیرهای فولادی کافران
ایستاد و توانستم آنها را ذلیل و خوار کنم و به روز سیاه بنشانم.
جنگ میان تارهای کم جان و ظریف عنکبوت و شمشیرهای فولادی، به شکست شمشیر انجامید…
در خانه ام نشستم، همان خانه ای که خداوند برای عبرت دیگران می فرماید: «أوهن
البیوت» سست ترین خانه ها، خانه ی من معرفی می شود.
در خانه ام نشستم و از بزرگترین شخصیت اسلام دفاع کردم، در خانه ی خویش از پیامبر
خداوند حضرت محمّد (ص) نگهبانی دادم.
این تمام ماجرا نیست، …آنچه بر من گذشت دهشتناکتر از اینها است، من پیامبر (ص) را
دیدم… با او سه روز زندگی کردم، سه روز از او نگهبانی کردم… هنگامی که او را به یاد
می آورم، دلم به سویش به پرواز در می اید، پیش از آن دوست داشتم با عنکبوتهای دیگر
باشم، غذا در اختیار داشته باشم و زندگی کنم، امّا پس از آنکه او را دیدم، دیگر هیچ
چیز را دوست نمی دارم… ایا پیش از من عنکبوتی را دیده اید که بگرید؟ هنگامی که غار
را و خانه ی مرا به سوی مدینه ترک گفت، گریستم، به او گفتم: ای رسول خدا! دلم هوای
تو را می کند!
با مهر و عطوفت، با دستان مبارکش، تارهای خانه ی مرا کنار زد، شاید به رسم همه
مردان با من دست خدا حافظی داد و از غار بیرون رفت، من به سوی تارهایی رفتم که
دستان رسول خدا (ص) آنها را لمس کرده بود. آنها را می بوییدم و می بوسیدم و اشک
می ریختم.
گریستم و گریستم و تمامی تارهای خانه ام را با اشکهایم از بین بردم و در واقع آنها
از داغ فراق و از گریه و هق هق من آب شدند و غار به حالت اولیه خود بازگشت….
عنکبوتهای کوهستان بد شانست ترین عنکبوتها هستند، من نیز خیلی بدشانس بودم، انسان
شریفی به من پناه آورد و من با آن بزرگوار خیلی خوش بودم؛ ولی حیف و صد حیف که مرا
رها کرد و رفت! در غاری متروکه و ترسناک در کوه «ثور» به دنیا آمدم، «ثور» از
کوههای اطراف مکّه است… مکّه شهری کوچک است که هیچ گاه آن را ندیده ام. گاهی وقتها
از کبوترانی که در حال پروازند، صدای تسبیح را می شنویم و می فهمیم که این کبوتران
از کبوترانی هستند که در خانه ی خدا زندگی می کنند… دوست داشتم که بافت شهر مکّه و
یا خانه ی خدا را در ذهن خود به تصویر بکشم؛ امّا نمی توانستم… من فقط در غار زندگی
می کنم، غاری ترسناک، چه در روز و چه در شب، کوه «ثور» در جنوب شرقی مکّه واقع شده
است و هیچ کسی به این منطقه نمی اید؛ حتّی درندگان.
خلاصه… ما و اجدادمان همه در این کوه و این غار می زیسته ایم.
روزی از روزها…
به وسیله ی تاری از سقف غار آویزان بودم… هوا بسیار گرم بود به همین دلیل به
وسیله ی تار، تاب می خوردم… ناگهان صدایی شنیدم که می گوید: چه کسی در این غار
زندگی می کند؟
حجاب از دیدگانم کنار رفت و دیدم که این صدا، صدای یک فرشته است، او بزرگ فرشته ها،
جبرئیل (ع) بود. از حرکت ایستادم و به او احترام کردم و پاسخ دادم: من در این غار
زندگی می کنم.
به من گفت: به دهانه ی غار بیا!
تار را به سوی دهانه ی غار حرکت دادم و از غار بیرون رفتم. سپس به من گفت:
محمّد (ص) و یکی از یارانش وارد این غار خواهند شد.
پرسیدم: محمّد (ص) کیست؟
پاسخ داد: او آخرین پیامبر خدا بر روی زمین است، او رحمت خداست که آن را برای
جهانیان فرستاده و در مدتی که در این غار اقامت خواهند کرد تو خدمتگزار و نگهبان
آنها هستی .
با تعجّب پرسیدم: چه چیزی او را به این غار ترسناک می آورد؟!
پاسخ داد: ایشان برای نجات جان خویش از دست کفار از شهر خارج می شوند و سفری ر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 