پاورپوینت کامل پیرمرد و بلور ۱۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پیرمرد و بلور ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پیرمرد و بلور ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل پیرمرد و بلور ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

۶۹

پیر مردی تنها نشسته بود و از جام غصه قطره ای نوشیده بود. شادی ها و فرصت ها از پی
هم رفتند و غصّه ماند و پیر مرد.

مالی از دنیا نداشت، تنها از این برگ سترگ، حبه ای قند داشت. آرزوهای پیر مرد، همه
در حبّه قند نهفته بود.

روز بیداری، روز اول بهار بود. وقتی گل ها سر از خاک عطرآگین، بدر می آورند،
قطره ای شبنم، در استکان استیلش می چکید، پیر مرد، گردهی حبه قند را در درون قطره
پرواز می داد، قطره طلایی می شد، پیر مرد آن بلور را برمی گرفت و قطره اشکی
می چکاند. آهی از دلش گاهی برمی خاست، آه را فرو می نشاند و لب به لبخند می گشود.
آنگاه ذرّه ای از مهر روی آن می ریخت و سپس در زلالی بلور نگاه می کرد. آرزویش را
از ته دل برمی کند و در زلالی بلور رها می کرد. روز اول فروردین دعایی کرد. دعایی
شبیه به یک آرزوی بزرگ، آرزویش این بود که «به پرواز تمام کبوترها، به بزرگی تمام
ابرها، به زیبایی بهار، از بلورهای امید، در بلور پدیدار شود».

بلور آرزوی پیرمردی را در زلال چشمه نشاند و گفت: ای پیر! برو در زلال چشمه، دل و
جان را شستشو ده و پس ندایی که رسد، برگیر و در قلبت جای ده. این محبت خدا، ظرفی
پر از بلور را به تو تقدیم می کند. یاد دار که با چشمه لجبازی نکنی. و سپس به
شیرینی تمام شیرینی ها، گردهی گل یاس را در هلال ماه به بوته اش هدیه کن. و در آخر
اینکه امسال مثل تمام سالهانیست، گربه آرزویت نرسی حبه قند، از بین خواهد رفت و تو
دیگر تنها خواهی شد.

مگر اینکه معبود را به چشم دل ببینی. پیر خندید و به راه افتاد. پاورپوینت کامل پیرمرد و بلور ۱۵ اسلاید در PowerPoint را
در شیشه ای درون قفس رها کرد و بلور به بلورهای دیگر پیوست و پس نوری درخشید.
پیرمرد به زلالی چشمه رسید. بر لب چشمه نشست. چشمه پایداری گفت:

پیر دلبسته، مرا بنگر، پیوسته مر بنگر، که چه زلالم من، زلال من از پرتو اللّه
است. پیرمرد خندید و گفت: ای زلال گوارا! من به پاکی تو دل خوش کرده ام. بلور گفت:
دست و دل در زلال تو فرو برم.

چشمه گفت: ای پیر! امید باید به یگانه داشت . بلور مظهر امید است و او چون بلور
شفاف است. من نیز زلالیم را از او و از ذات پاک او به ارمغان آورده ام. پیر گفت:
من چه دانم یگانه چیست؟ هر چه دارم از بلور است. من ندیدم جز او یاری. یا این که
می گویی یاری تازه است؟ چشمه گفت: اوست که