پاورپوینت کامل تلاطم امواج ۲۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تلاطم امواج ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تلاطم امواج ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تلاطم امواج ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

۲۸

نسیمی از جانب دریا می وزد و در گوش بادبانهای بلند کشتی، همان قصه شیرینی را
حکایت می کرد که با شاخسارهای سرسبز درخت، برگ های نازک گل و تیغه های باریک علف
می گفت.

رقص بادبانها، یادآور حرکت برگها و گلها از وزش دلنواز باد بود.آوای خوش مرغان
دریایی نیز به این بزم و رقص، زیبایی بیشتری می بخشد.مسافر، آرام بر لب کشتی نشسته
بود. گوش دادن به نغمه های خوش مرغان دریایی آرامبخش روانش بود.دلش می خواست
قصه های پرندگان را از میان آواز خوش آنان دریابد و با تمام وجود و با زبان دل به
نغمه آنها پاسخ دهد.گویا مرغان دریایی، آرزوهای گمشده اش را تا بیکرانه ها، در نوک
قله ها،صحراها و بیابان های دور، بالا می برند و او می خواست گمشده هایش را از
آنجاها جستجو کند و به دست آرد.

به آسمان خیره شده و بر بال شاهین دور پرواز خیال نشسته بود و در دور دست کران ها
به گشت و گذرا می پرداخت.او در عالم خیال،خود را سالار بزرگ یک کاروان دریایی
می دید که در دل آب های بسی دور پیش می رفت،تا بیرق های فتح و پیروزی را بر
سرزمین های وسیع که سپاهیان بدانها دست نیازیده بودند، بر افرازد.خود را جهانگرد
بزرگی می پنداشت که قصد دیدار و کشف سرزمین های ناشناخته او را به سوی دریا روان
کرده است.خود را ثروتمند بزرگی می دید که بر دریا فرمانروایی می کند و دهها کشتی
کوچک و بزرگ را در اختیار دارد و پس از بازگشت از سفر، آنها را انباشته از
ارزشمند ترین کالاها و طلاها می کند.

کشتی بسان کوهی بزرگ بر آب حرکت می کرد و به سوی مقصد خویش پیش می رفت، ولی در آب
فرو نمی رفت و رام و مسخّر آدمی بود.۱ امواج دریا را می دید که دُرهای گرانبهای
اعماق دریا را به ساحل پیشکش می کرد۲ و ساحل وجود او را نیز به آرامی نوازش می داد.
گاه ماهیان زیبا بر سطح آب، باله هایشان را تکان می دادند و آوای خوشی سر
می دادند.زمانی نیز پریان از اعماق فرا می آمدند و در آسمان خیال او پر می کشیدند،
بر صخره ها آرام به تماشای آسمان می نشستند و کشتی را که از ساحل دور می شد، با
نگاهشان بدرقه می کردند و به پایکوبی می پرداختند.

نوای آرام امواج دریای نیلگون، آرامش بخش تر از نجوای زندگی، ملایم تر از بهم خوردن
بالها و زیباتر از رقص برگ های گل بود. اما دریغ که این مسافر غافل در ورای این همه
زیبایی و نعمت، چهره زیبای خالق زیبایی ها را از یاد برده بود.او در جستجوی خواب
سبکی بود تا غمهایش را در امواج رؤیا به فراموشی بسپارد.ساعتی چند گذشت… آرامش و
سکوت… دیری نپایید.به ناگاه برقی در دل آسمان، چشم ها را خیره کرد.اندکی بعد، غرش
گوش خراش رعد، بادبان های کشتی را لرزاند و خواب مسافر کشتی را بر هم زد.

باد نیز اندک اندک کشتی را تاب می داد و بر گرده پهن دریا، نعره برمی کشید.امواج
سنگین، سوار بر هم، مانند کوهی ستبر و ابری سایه افکن۳، تیره و غلیظ
می گردید.ابرهای تیره و سهمگین نیز بر فراز امواج تپنده دریا، سایه می انداخت و بر
تیرگی و تاری دریا می افزود.امواج کوه پیکر، بر سینه کشتی مشت فنا می کوبید و
خشمگینانه درونش را پر از آب می ساخت. از تازیانه باران و طوفان و جهش برق ترسناک
و صفیر صاعقه سهمگین، وحشت و اضطراب بر درون مسافر خسته و خواب آلود، سایه افکند و
پریشانی بر روانش چیره گشت.برگ های امید، دامن خود را از دشت وجودش برچید، ترس و
نویدی با چهره زشت و تاریک و سیمایی ناهنجار چون غول به او روی آورد.آرزوهایش را
از دست رفته و چهره مرگ را نزدیک و نزدیکتر می دید و ساحل نجات را دورتر از دورتر!
تصوّر اینکه هر لحظه امواج متلاطم، کشتی را به کام خویش فرو برد.مسافر را بی قرار و
نا آرام می ساخت.در میان این دریای توفنده و خشمگین و کشتی شکسته، هیچ یاوری را
نمی دید.هیچ راه نجاتی به سوی ساحل امن نبود. دیگر مسافران نیز حالی بهتر و آرامشی
بیشتر از او نداشتند.دیری نپایید… مسافر وقتی تمام راههای نجات را به روی خود بسته
دید، به ناگاه ندایی روشن، از درون شعله ورش او را نهیبی زد. فطرت و ضمیر خدا جویش
او را به تکیه گاه و ملجاء بزرگی، رهنمون ساخت.از روی اخلاص و توج

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.