پاورپوینت کامل داستان قرآنی;روایت عشق ۱۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل داستان قرآنی;روایت عشق ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل داستان قرآنی;روایت عشق ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل داستان قرآنی;روایت عشق ۱۴ اسلاید در PowerPoint :
۲۶
منم آنکه خاطرش فرسوده است، و با غم دوران، هم آغوش. چو بید مجنون نگون سر، سیلی
خورده از دست تطاول روزگار، هستی اش تاراج شده لطافت روح یار.
«راهی است راه عشق که هیچ کس کناره نیست»
هیهات که «اشک من رنگ شفق یافت زبی مهری یار» و آنکه هرگز به مرادی نرسیده است،
منم. من زلیخای سرگردان بی سامانم؛ درد فراق را چگونه بسرایم؟
در بازار این دیاری که نیل درونش می تپد، نوجوانی سوخته دل چشم را همنشین خلوت
اندوهبارش ساخت. آن گوهر گرانبها، آن پری وش دلربا، آن سیه چشم خمار آلوده را با بی
رغبتی،به چند درهمی فروختند. (سوره یوسف، آیه ۲۰)
عزیز مصر،او را برای ادامه فرمان رواییش می خواست و من او را برای خودم! (یوسف،
آیه ۲۱)
چرا که در بوستان زندگیم گلی نروییده بود و آغوش مهرم را مهری نبوییده بود. و دلم
دلبندی را می خواست، تا در نگاه انتظارآمیزش سکنی گزینم. سپس او را سخت در آغوش گرم
خود بفشارم و خورشید محبتم را در صحرای و جودش بتابانم. زمان درگذر بود و یوسف همچو
سروی در مقابل دیدگانم قد می افراشت و خورشید عشق به او از پس ابرهای تیره قلبم
بیرون می آمد و در کشتزار وجودم بیش از پیش پرتو می افشاند. این زمان، زمان حکمرانی
عشق یوسف در مملکت جانم بود.
واکنون یوسف جوانی است زیباروی که عشقش ریشه در اعماق جانم افکنده است.
هر روز خودم را برای وصال او وعده می دادم. صبر و سکوتش را می دیدم و آن را دلیل بر
رضایتش می پنداشتم و در کار خود جسورتر می شدم. عاقبت، روزی آغوش محبتم را گشودم تا
به شیوه دلبری رامش کنم. گفتم یوسف! لطافتت چو مهتاب است و نَفَست حیات متانت
رفتار و حلاوت گفتارت بنای وجودم را از نو بنیان نهاد. و مرا از درون قفس نفس گیرِ
تن می رهاند. (یوسف،آیه ۲۳)
و از کویر خشک و فرسوده نیستی در سرزمین حاصلخیز هستی سکنی داده است.
یوسف! کالبد سرد و خاموش مرا پرآتش ساختی و اکنون در آتش برافروخته ات می سوزم.
یوسف! زیبایی ات دلم را به یغما برده است. بیا و مرا باشولای نگاه محبت آمیزت
بپوشان. ماه کنعان ،مرا دریاب. (یوسف، آیه ۲۳)
او شیشه بلورین عشقم را با سنگ سکوتش می شکاند و مرا در انزوایم تنها می گذاشت؛
خلوتی سرد و خاموش، ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 