پاورپوینت کامل عطر آدینه ۴۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عطر آدینه ۴۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عطر آدینه ۴۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عطر آدینه ۴۱ اسلاید در PowerPoint :

۲۵

گوش نمازگزاران از آهنگ نرم بال بال کبوتران سفید، پر شده بود.کبوترانی که بر روی
بام مسجد مدینه لانه داشتند.کبوتران زیبای دعا و مناجات نیز،بال در بال هم،آهنگ
پرواز داشتند و فضای پاک مسجد را عطرآگین می کردند.نمازگزاران بر روی زانوهای خود
جابجا می شدند و زیر لب تسبیح و ذکر خدا می گفتند.گویا بر صف های آنان موجی افتاده
بود.مانند گندمزاری که نسیمی ملایم، خوشه های گندمش را چون موهایی طلایی و صاف،
حرکت می دهد.تعدادی از نمازگزاران، به ستون های مسجد که از تنه درختان نخل بود،
تکیه داده بودند و لبانشان به ذکر و دعا مترنّم بود.برخی در سجده های طولانی فرو
رفته بودند و دانه های عرق بر پیشانی شان نشسته بود.گاه دانه های عرق با قطرات
بلورین اشک در هم می آمیخت و ساحل چشمانشان، شوره می بست.گاه نیز شهبازهای خیال و
اندیشه شان فراتر از فضای مسجد، به پرواز در می آمد.

چند نفر از مردان، در صحن مسجد در حال آماده شدن برای ادای نماز و گرفتن وضو
بودند.گاه آواز گنجشکانی که لابلای شاخ و برگ افشان نخل، چون بند بازانی کوچک
اندام، در زیر خیمه با شکوه آسمان، از این شاخه به آن شاخه می پریدند؛سکوت را
می شکست.صدای شر شر نهر کوچکی که از مقابل مسجد می گذشت، با آواز گنجشک ها و خش خش
برگ ها در زیر دستان نسیم، درهم می آمیخت و گوش ها را نوازش می داد.آفتاب مدینه
بالا آمده بود و اشعه های زرّین خود را از لابلای تکه ابرهای سترون،۱ سخاوتمندانه
بر زمین می پاشید.پرتوهای گرم آفتاب، از روزنه ها و شکاف های سقف، وارد مسجد
می شد.نمازگزاران، همچنان مشغول ذکر و دعا بودند.گاه نجواها و سخنانی لطیف تر از
آنچه نسیم بر صفحه آب می نگارد، در بین آنان رد و بدل می شد و باز ذکر بود و دعا؛و
سکوت بود و انتظار.انتظار شنیدن سخنان روح نواز رسول خدا (ص) و بر پایی آیین
آدینه.دقایقی چند گذشت….

پیامبر (ص) بر فراز منبر رفت و خطبه های نماز جمعه را آغاز کرد.مسلمانان و
نمازگزاران، چشم به چهره نورانی آفتاب بنی هاشم دوخته بودند که همچون خورشیدی
درخشان، از بالای منبر می درخشید و مسجد را غرق نور و معنویت می ساخت.

رسول خدا (ص) سخن را آغاز کرد.کلامش همچون نسیمی، در هوای گرم و تبدار مسجد وزیدن
گرفت و روح و جان نمازگزاران را نوازش داد.مسلمانان نیز یکسر در سکوت و خاموشی، بر
اندیشه ها فرو شده،و گوش به سخنان رسول سپرده بودند.

یکباره سکوت حاکم بر نمازگزاران، مانند حبابی شکست.چشمان نمازگزاران برقی زد و از
شادی و حیرت، به روی سجاده هایشان خیره ماند.نجواهایی فضای مسجد را پر کرد و صداها
درهم شد.سخنان زیرگوشی ای میان برخی از نمازگزاران، رد و بدل می شد.

آواز طبل و دف و دیگر آلات لهو، درهم می لرزید و از درون کوچه های مدینه، به گوش
نمازگزاران می رسید.صدای طبل های کاروان تجارتی دحیه کلبی بود که از شام، وارد
مدینه می شد.ضربآهنگ کاروانیان تازه وارد، گوش کوچه های مدینه را پر کرده بود.آواز
طبل ها که به منظور آگاه کردن مردم و تبلیغ کالاها و خوراکی ها، نواخته می شد، مردم
مدینه را به سوی خود می خواند.

خبر ورود کاروان تجاری، گوش به گوش به مردم شهر رسید و بسان رعد در فضای شهر صدا
کرد.نوای زنگوله شتران کاروان، گوش مردم شهر را پر کرده بود.شترانی که با
منگوله های پشمین و رنگارنگ و نمدهای سیاه و سفید بر پشت، خسته از سفر وارد می شدند
و نگاه هر بیننده ای را به خود جلب می کردند.شتران با آهنگ خاصی، سرشان را بالا و
پایین می بردند و زانوهای درشت و استخوانی شان، خم و راست می شد.دندان های برّاق
آنها، در زیر نور آفتاب می درخشید.

آن سال، قحطی و خشکسالی بر مردم مدینه، دندان نشان می داد و تنگسالی، روزگار را سخت
و طاقت فرسا گردانده بود، تنگدستی و سختی های جانفرسا، آثار خود را بر شهر پیامبر
نشان می داد و امان از مردم می ستاند؛لذا ورود کاروان های تجارتی در مدینه، بسیار
با اهمیت و پیام آور شادمانی و زندگی بود.

ساکنان شهر پیامبر، با شنیدن صدای طبل کاروانیان، دسته دسته ـ همچون آهوان تشنه که
رو به سوی چشمه ای جوشان کرده اند ـ در کوچه ها روان و به سوی کاروان در حرکت
بودند.بازرگانان با فریادهای پیاپی، مدینه نشینان را به سوی خرید کالاهای مورد
نیاز، فرا می خواندند.

صدای عرعر شتران با فریادهای سواران و پیادگان، و صدای کف زدن استقبال کنندگان،
درهم آمیخته و فضا را پر کرده بود.کودکان، سوار بر اسب های چوبی، از کنار قطار
کاروان می گذاشتند و کوچه ها را پر از گرد و غبار می کردند.کودکانی دیگر، پا
برهنه، شاخه های درختان نخل را به دست گرفته بودند و شادی کنان، به استقبال قافله
تجارتی می آمدند.نو باوگان سیه چشم نیز همچون آهوان صحرا، در گوشه و کنار کوچه ها،
بالا و پائین می پریدند.

زنان نیز زمزمه کنان،دست در دست کودکان، پر شتاب و خرسند،رو به سوی کاروان
داشتند.حتی در میان جمعیت، کهنسالانی به چشم می خورد که به زحمت،تن رنجور و خسته
را بر سا ق های کم توان می کشاندند.بر بالای پشت بام ها و نزدیک پنجره ها نیز مردان
و زنانی دیده می شد که به تماشا ایستاده بودند.

شتربانان که گرد و غبار فرو نشسته بر سر و صورتشان، گواه آن بود که از راهی دور
آمده و خسته سفرند؛ ریسمان شتران را در دست گرفته و راهی بازار مدینه بودند.دیری
نپایید.بازار مدینه آغوش خود را به روی آنان گشود.ساربانان در حالی که با دستارهای
خود، دانه های عرق را که همچون جویبارهایی کوچک از پیشانی شان جاری بود، می ستردندو
بار از شتران می نهادند.کجاوه سواران نیز یکی پس از دیگری، از محمل ها پایین
آمدند.پس از چندی کالاها، مایحتاج و خوراکی های گونه گون با نظم و ترتیب در معرض
دید مردم قرار گرفت.

هوا به شدت گرم و تبدار بود و امان از مردم کوچه و بازار می ستاند.گویی خورشید با
تیرهای طلایی و سوزان خود، به شکار مردان و زنان سرزمین خشک شبه جزیره، در آن سال
قحطی نشسته بود.سرزمینی که نه تپه هایش، جامه سبز و رنگین بر تن داشت؛نه خبری از
زمزمه جادویی چشمه ساران در کهسارها بود.

سرزمینی که نه دامن کوه آن پر از لاله و آلاله سیراب بود و نه عُذار۲ لاله، خوش و
سرمست از ژاله بامدادی.نه خبری از گریه های های های و سیراب گر آسمان بر نسرین و
سنبل و سوسن بود و نه چشم نرگس، نگران بلبل خوش الحان.نه نیلوفر آبی، برگ های خود
ر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.