پاورپوینت کامل سلیمان قاضی کوچک ۱۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سلیمان قاضی کوچک ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سلیمان قاضی کوچک ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سلیمان قاضی کوچک ۱۷ اسلاید در PowerPoint :
۳۲
در سرزمین زیبای فلسطین،مردم به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی می کردند و همدلی و
همکاری در میان آنها موج می زد.داود پیامبر(ع)،حاکم سرزمین آنها و همچون ستاره ای
درخشان راهنمای امور آنها بود.مردم،در حالی که در همه امور از او فرمانبرداری
می کردند،این همه سعادت را مدیون فرمانروایی و راهبری های او می دانستند،اما این
پیامبر بزرگ،دیگر به سن پیری رسیده وپیوسته در آن اندیشه بود که اینده و امور مردمش
را،بعد از خود،به چه کسی بسپارد،تا این همه سعادت در پناه خداوند در امان بماند.
بعد از اندیشه های فراوان،به این نتیجه رسید که در ابتدای امر،این موضوع را با
فرزندان خود در میان بگذارد،شاید بین آنها فرد شایسته ای که توانایی ادامه راه پدر
را داشته باشد، بیابد.
شب فرا رسید و داوود(ع) موضوع را در جمع همه فرزندان خود مطرح کرد:فرزندانم بوی مرگ
به مشامم می رسد و آن را در چند قدمی خود حس می کنم.از اکنون،باید به فکر اینده
این مملکت باشم،تا امورش را به کاردانش بسپارم.حال می خواهم بدانم،کدامیک از شما
حاضر است،این راه دشوار را ادامه بدهد.
سکوت همه جا را فراگرفت.پسران به پدر خیره ماندند و گویی حرفی برای گفتن
نداشتند.داوود(ع) سکوت را شکست و فرمود:یعنی هیچکس از شما این شایستگی را در خود
نمی بیند؟!
سپس رو به فرزند بزرگش نمود و پرسید:حتی تو هم از عهده این کار بر نمی ایی؟!
پسر جواب داد:ای پدر بزرگوار،این خواسته بزرگی است،از کسی که جز کشاورزی و
دامپروری نمی داند.من هیچ گاه همراه و همکار شما نبوده ام و از کار مملکت داری سر
رشته ای ندارم.
پیامبر خدا(ع) رو به پسران دیگرش کرد و گفت:شما چه؟ شما هم نمی توانید این مسؤلیت
را بپذیرید؟
در حالی که آنها نیز، یکی یکی،از ناتوانی خود در انجام این مسئولیت سخن
می گفتند،همگی از زیر بار این مسئولیت سنگین، شانه خالی کردند.
سلیمان(ع)،کوچکترین فرزند داوود(ع) که یازده سال سن بیشتر نداشت،از جای خود برخاست
و گفت:پدر،من حاضرم تا مطیع خواسته شما شوم.داوود(ع) نگاهی به او کرد و
فرمود:برادران بزرگت در این زمینه هیچ تجربه ای کسب نکرده اند،حال تو که از همه
کوچکتری،چگونه از امور مملکت داری سر در می آوری؟
سلیمان(ع) فرمود:پدر،هنوز هم دیر نشده است.تا زمانی که شما زنده اید،من
همواره،همراه شما می شوم؛تا از تجربیات شما استفاده و خود را برای اینده آماده کنم.
همچنان که داوود(ع) با شک و تردید به او نگاه می کرد،پسران همه باهم هوش و ذکاوت
سلیمان(ع) را تایید کردند و از پدرشان خواستند تا او را به جانشینی خویش برگزیند.
او نیز که از مدتها پیش،برتری علم و حکمت فرزندش را دریافته بود، پذیرفت و این
چنین،سلیمان شاگرد مکتب پدر شد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 