پاورپوینت کامل هدایت ها و ارزش ها;چرا قرآن قصه می گوید؟ ۳۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هدایت ها و ارزش ها;چرا قرآن قصه می گوید؟ ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هدایت ها و ارزش ها;چرا قرآن قصه می گوید؟ ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هدایت ها و ارزش ها;چرا قرآن قصه می گوید؟ ۳۵ اسلاید در PowerPoint :
۱۵
قرآن،حقایق و معارف خود را به شیوه هایی گوناگون بیان می کند،یکی از آن شیوه ها، قصه گویی است.قرآن نه تنها در استفاده از این روش،حکمتی را دنبال می کند، بلکه آنچه را که در قالب این روش بیان کرده،در پی اهداف و بنابر دلایل خاصی ذکر نموده است.قرآن خود در این باره می فرماید:
)لقد کان فی قصصهم عبره لأولی الالباب؛در داستان های انبیاء عبرتی برای خردمندان است).(سوره یوسف،ایه ۱۱۱)
عالم مجاهد،ایه الله عباس ایزدی این مطلب و مفهوم این ایه را به گونه ای بسیار گویا بیان کرده است،ایشان می گوید:«علما در معنی عبرت،گفته اند:عبرت از عبور است.همان طور که انسان وقتی روی پل می رسد،از آن عبور می کند و روی آن نمی ماند،خیلی از قضایا هم اسباب عبور ذهن ما هستند.
به عنوان نمونه،وقتی که می بینیم عده ای جنازه ای را روی دوش خود به طرف قبرستان می برند،فکر می کنیم این آدمی بود که تا چند روز پیش چقدر سر و صدا داشت و پر مدعا بود و به قول خودمان چقدر بر و بیا داشت و حالا کارش به اینجا رسیده است که جسد بی جانش بر دوش عده ای به قبرستان انتقال داده می شود.
از این قضیه ذهن ما به این عبور می کند که این ماجرا روزی برای خودمان هم اتفاق خواهد افتاد.این عبور ذهن مایه عبرت ما می شود و به قول شاعر:
ای دوست بر جنازه دشمن چو بگذری شادی مکن که بر تو همین ماجرا رود
به طور کلی،ممکن است همه دنیا و اوضاع آن برای ما درسی آموزنده باشد.
حضرت علی(ع) در وصیت به فرزندش امام حسن(ع)می فرماید:«أحی قلبک بالموعظه؛دلت را به موعظه زنده دار».(نهج البلاغه،صبحی،صالح،«وصیت نامه حضرت علی(ع)به امام حسن(ع)»،نامه ۳۱) خاصیت مرده این است که درک ندارد.تحریک ندارد و دلِ مرده،دلی است که نسبت به آخرت بی درک و تحریک است.حضرت می فرماید:که این دل را با موعظه زنده کن؛یعنی به آن درک و تحریک بده.سپس می فرماید:«و امته بالزّهاده؛، آن را با زهد بمیران».(نهج البلاغه، صبحی، صالح،«وصیت نامه حضرت علی(ع)به امام حسن(ع)»،نامه ۳۱)
دل ما انسان ها نسبت به آخرت،مرده و بی تحریک و بی اراده و بی فکر است،اما نسبت به دنیا هوشیار و زنده است.نسبت به آخرت بی میل و بی تفاوت،ولی نسبت به دنیا مایل و علاقمند می باشد واین است که حضرت می فرماید:این مرده نسبت به آخرت را،به موعظه زنده کن و با زهد نسبت به رغبت دنیا و علایق مادی بمیران.
بعد می فرماید:«و أعرض علیه اخبار الماضین؛خبرهای گذشتگان را برای دلت بخوان و به دلت بگذران».(نهج البلاغه،صبحی،صالح،«وصیت نامه حضرت علی(ع)به امام حسن(ع)»،نامه ۳۱)«فانظر فیما فعلوا عمّا انتقلوا و این حلّوا و نزلوا؛پس ببین که چه کردند و از چه جایی منتقل شدند و جداشان کردند و کجا فرود آمدند و قرار گرفتند»
ای فرزند،وقتی تو در حال گذشتگان نظر کنی،در می یابی از چیزهایی که به آنها دل بسته بودند،جدا شدند و در دیار غربت،دور از خواسته های مادی و دنیوی،منزل کردند.«و کأنّک عن قلیل قد صرت کأحدهم:طولی نمی کشد که تو هم مثل یکی از همانها می شوی»
[بنابراین] دنیا،همه اش درس عبرت است،درس آموزندگی است.در قم امامزاده ای به نام علی بن جعفر وجود دارد و معروف است که متعلق به برادر امام موسی بن جعفر(ع) می باشد.یک بار که من به قم رفته بودم،بر بالای آرامگاهی در اطراف امامزاده،عکس جوانی بود که نشان می داد ورزشکار و بسیار رعنا و زیبا بوده است و روی قبرش هم عکس تخته شنا و سایر وسایل ورزشی حک شده و در زیر عکس،این شعر نوشته شده بود:
بهار بود و جوانی و عشق بود و امید
بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت
در این شعر،به تمام چیزهایی که آدم به آن دلبستگی پیدا می کند،اشاره شده است:بهار،جوانی، عشق،و هزارها امید. ولی آخر چه؟ ناگهان بانگی برآمد،خواجه مرد.آدم در جوانی خواب های خوش بسیار می بیند،برای خود آرزوهای دور و دراز دارد،اما یک تصادف با موتور سیکلت یا اتومبیل همه را از بین می برد.
به هر حال،قصه های انبیا(ع) که خداوند در قرآن شریف ذکر می کند برای عبرت است؛رمان نویسی و داستان سرایی و سرگرمی نیست.
داستان، استوار دارنده قلب انسان بر حق
خداوند در سوره هود،ایه ۱۲۰ می فرماید:)و کلا نقصّ علیک من أنباء الرسل ما نثبّت به فؤادک و جائک فی هذه الحقّ و موعظه و ذکری للمؤمنین؛ما از داستان انبیاء برای تو قصه می گوییم.اما آن بخش هایی که به وسیله آن قلب تو را بر حق ثابت بداریم و در خلال این داستان ها،حقیقت و موعظه و یادآمدی برای مؤمنان است.این مؤمنان هستند که از برابر حوادث بی اعتنا نمی گذرند و از حوادث درس می آموزند).
امیرالمؤمنین علی(ع) در نهج البلاغه جمله ای می فرماید: این جمله را حضرت در هنگامی ایراد فرمودند که بر اثر زخم شمشیر ابن ملجم در بستر بیماری بودند.نقل شده است که در آن هنگام،دستمالی زرد رنگ بر سر حضرت بسته بودند و صورت آن حضرت از بس زرد شده بود،با آن دستمال تفاوت نداشت.
حضرت می فرماید:«انا بالأمس صاحبکم و انا الیوم عبره لکم و غداً مفارقکم؛من که امروز می بینید ضعیف و ناتوانم،همان علی هستم که گرگ های عرب از برق شمشیرش در فرار بودند»،«انا بالامس صاحبکم؛من در روز گذشته رفیق شما بودم»،«و انا الیوم عبره لکم؛و امروز مایه عبرت شمایم» یعنی شما باید از همین وضع من عبرت بگیرید.«و غداً مفارقکم؛و فردا از بین شما خواهم رفت».
بنابراین،قرآن شریف داستان انبیاء(ع) را به عنوان عبرت ذکر می کند.
یکی از داستان های بسیار آموزنده قرآن شریف،داستان حضرت موسی(ع) است ک
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 