پاورپوینت کامل قرآن و ادب فارسی ; سه حکایت قرآنی ۱۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قرآن و ادب فارسی ; سه حکایت قرآنی ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قرآن و ادب فارسی ; سه حکایت قرآنی ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قرآن و ادب فارسی ; سه حکایت قرآنی ۱۶ اسلاید در PowerPoint :
۶۴
۱. خان،انّا انزلناه! تو هم،انا انزلناه!
در اواخر دور قاجاریه، مردم به طبقات گوناگونی از خان، میرزا، بیگ، رعیت و… تقسیم می شدند.
ممتازتر از همه طبقات، اعیان یا خان ها بودند، که معمولاً از نظر ثروت و قدرت نیز، برتر از دیگران بودند. اینان، آداب و رسوم خاصی داشته و از هر حیث، خود را از طبقات پایین تر، به ویژه رعیت بر کنار می گرفتند. پافشاری ایشان، در امور خانی و خان بازی و نیز، خود برتربینی نسبت به رعیت، گاه سبب رخداد هایی می شد که دهان به دهان می چرخید و سبب خنده و مسخره را فراهم می کرد.
در یکی از روستاهای دور افتاده بیرجند، در آن زمان، خانی بود که سعی می کرد، هم اسباب برتری را فراهم آورد. او در نمازهایش بعد از حمد، برخلاف معمول، سور قدر انا انزلناه را قرائت می کرد. تا نسبت به دیگر مردمان ـ که سور توحید می خوانند ـ امتیاز و برتری داشته باشد. روزی، فردی عادی، غافل از این نکته، در مسجد روستا، به نماز ایستاد و پس از حمد، به قرائت سور انا انزلناه پرداخت.
این خبر به گوش خان رسید و او را نزد خان آوردند. خان، چنان عصبانی شد که او را به باد کتک گرفت و گفت: پدر سوخته! خان، انا انزلناه!تو هم انا انزلناه؟! تو، همان قل هو الله احد ِآبا و اجدادیت را بخوان!
این حکایت، بر سر زبان ها افتاد. از آن پس، هرگاه بخواهند نسبت به خودپسندی و انحصار طلبی کسی اعتراض کنند، این جمله را به کار می برند.
۲. آن قدرها هم قرآن نبود!
روزی، در مجلس میهمانی یکی از بزرگان شهر، جمعی از دانشمندان و برخی مقامات حکومتی و نظامی حضور داشتند. یکی از وزیران، رشت سخن را به دست گرفت و در ضمن سخن، حکایت کرد که قرآن خطی نفیس و تذهیب شده ای داشتم، که افراد زیادی طالب آن بودند. بالاخره، آن را به مردی یهودی، به قیمت بسیار گزاف فروختم. میزبان ـ که این سخن را نامناسب دید ـ با ایما و اشاره، حضور علمای دینی را به وی تذکر داد. دیگری، از گوش مسجد، صدا در داد که:لا یمسه الاّ المطهّرون.
وزیر که متوجه گزافه گویی خود شده بود، سخن خود را توجیه کرده و گفت: البته، چیزی که گفتم آن قدرها هم قرآن نبود!
۳. با حکم «اذا زلزلت»!
«رقم رمق می خواهد»، ضرب المثل قدیمی است و کنایه از این که، حکم، کاری را صورت نمی دهد، بلکه کاردانی انجام دهند حکم است که به حکم قوت اجرا می دهد.«با حکم اذا زلزلت» را می
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 