پاورپوینت کامل داستان قرآنی ; با دعای باران ۱۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل داستان قرآنی ; با دعای باران ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل داستان قرآنی ; با دعای باران ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل داستان قرآنی ; با دعای باران ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

۲۵

هوا خیلی گرم بود، طوفان داغ، که از روی شن های تل و تپه ها به سوی شهر هجوم می آوردند، صورت ها را می سوزاندند و بدن ها را خیس عرق می کردند. آفتاب داغ و سوزنده، آن چنان درختان و بوته های گیاهان را خشکانده بود، که کم تر درختی برگی بر خود داشت.

خِش خِش برگ های خشکید درختان، که بر اثر وزیدن طوفان های شدید به این طرف و آن طرف پرتاب می شدند، گوش هر کسی را آزار می داد و استخوان هر کسی می سوزانید، چون این وضع، خشک سالی و عواقب دردناک آن، نمودار می ساخت.

آب چاه ها به حدّاقل رسیده بود، نخل ها و دشت ها در حال خشکیدن بودند و برای بذرکاری و سبز شدن درختان نیمه خشک شده امیدی نبود!

همگان به خاطر نیامدن باران و خشک سالی، سخت نگران و پریشان بودند، و هر گاه هم رعد و برقی در آسمان می جهید، از آمدن باران خبری نمی رسد و گاهی که ابر سیاهی نمودار می گردید، همه چشم را به آسمان می دوختند، که شاید آن ابر باران زا باشد، ولی آن ابر سیاه هم از بالای سر آنان عبور می کرد و اشکی نمی ریخت و آه و افسوس مردم شدید تر می شد.

به هر حال، تب و تاب و آشفتگی و پریشانی زیادی زندگی مردم را در فشار قرار داده بود، به خصوص وقتی ناله های دردناک کودکان و حیواناتی را، که بر اثر تشنگی، توانایی حرکت و جست و خیز نداشتند، هر بیننده ای را سخت متأثّر می ساخت، تا هر کسی به نوعی در راه چاره برآید.

در روایت هم می خوانیم: اگر مردمی مرتکب گناهان شدند، خداوند بارانی را، که در آن سال برای آنان مقرّر فرموده، از آنان دریغ می دارد، و به سوی کوه ها و بیابان و دریاها روانه می سازد.

بدین جهت، مردم مدینه، که از فشار خشک سالی و تنگ دستی در زندگی به ستوه آمده بودند، گروه گروه، کوچک و بزرگ، دست به دعا و نیاز به درگاه خداوند بر می داشتند، گاهی گروهی به صحرا می رفتند، و برای آمدن باران دعا و ناله سر می دادند ولی از باران خبری نمی شد و این کارها بارها ادامه پیدا کرده بود و با امیدواری به رحمت الهی، به دعا و ناله های دردمندانه و سوزناک ادا