پاورپوینت کامل یک اتفاق جالب ۲۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یک اتفاق جالب ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یک اتفاق جالب ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل یک اتفاق جالب ۲۲ اسلاید در PowerPoint :

۷۰

گاهی اوقات سمپاشی با بالگرد (هلی کوپتر) نیز مثل خیلی از کارها نیازمند مهارت و آگاهی خاصی است. یک روز پس از پایان یافتن سمپاشی، در حالی که به سمت فرودگاه حرکت می کردم، متوجه شدم که بنزین بالگرد در حال تمام شدن است و آن قدر نیست که بتوانم خودم را به ایستگاه برسانم. لذا بهتر دیدم در آن اطراف به دنبال محلّی برای گرفتن بنزین باشم؛ چون می دانستم بیشتر روستاهای بزرگ دارای پمپ بنزین هستند. در همین حین چشمم به کلبه سفیدی افتاد که در پشت آن، یک پمپ بنزین بود. در نزدیکی آن جا فرود آمدم و به سمت کلبه رفتم. در زدم. پیرزنی در را باز کرد. حدوداً ۹۰ ساله بود. ماجرا را برایش شرح دادم و گفتم که چند گالن بنزین می خواهم تا مرا به فرودگاه برساند.

نگاهی به من کرد و گفت: من نمی توانم به شما بنزین بفروشم؛ امّا اگر قول بدهی که مرا سوار بالگرد خود بکنی تا من از آن بالا، روستا و مزرعه خود را تماشا کنم، شاید بتوانم برایت کاری انجام دهم. از حرف او تعجب کردم که چگونه پیرزنی با این سن و سال به فکر چنین کاری افتاده است، آن هم با این بالگرد.

به ناچار درخواست او را قبول کردم. پس از آن که بالگرد، سوختِ کافی برای پرواز پیدا کرد، به او کمک کردم تا سوار شود. چهره پیر زن از شوق پرواز، مثل بچّه شاد و خوشحالی بود که در یک مغازه اسباب بازی فروشی به دنبال سرگرمی مورد علاقه اش می گردد.

بالگرد از زمین بلند شد و برفراز آن روستای سرسبز به حرکت درآمد. گویی آن پیرزن، بهترین لحظات عمر خود را می گذراند؛ چون سال ها آرزوی چنین لحظه ای را داشته است و برای من نیز زیباترین خاطره زندگی ام شد. از این که توانسته بودم انسانی را به آرزویش برسانم، احساس شادی و غرور می کردم.

بالاخره پس از نیم ساعت پرواز بر فراز آسمان و دیدن باغ ها، برکه ها، مرغابی ها، مردم روستا که سخت مشغول کار و تلاش بودند، گاوها و گوسفندانی که در مراتع مشغول چرا بودند و مناظر زیبای دیگری که تا به آن لحظه به سادگی از کنار آنها می گذشتم، امّا اکنون برایم زیبایی خاصی داشتند، گردش ما پایان یافت.

پس از آن که از او خداحافظی کردم و به سمت فرودگاه در حرکت بودم، به این موضوع فکر می کردم که وقتی پیرزن داستان پروازش را برای همسر و فرزندانش تعریف کند، آیا آنها حرف های پیرزن را باور خواهند کرد؟

امتحان دوستی

بالاخره ساعت هفت، فرا رسید و قطار نیز طبق زمان تعیین شده و بدون تأخیر، وارد ایستگاه مرکزی شهر شد. جان اسمیت از روی صندلی اش برخاست. یونیفُرم نظامی اش را مرتّب کرد و از پنجره قطار، نگاهی به بیرون انداخت. نگاه او به دنبال دختری بود که چهره اش را تا به حال ندیده بود؛ امّا به راحتی می توانست حدس بزند؛ زیرا آن قدر برای هم نامه نوشته بودند که به خوبی شخصیت یکدیگر را می شناختند. علاوه بر آن، دختر جوان در آخرین نامه اش به او نوشته بود که با یک شاخه گل رز به استقبال او خواهد آمد.

آشنایی این دو جوان از یک اتفاق ساده، آغاز شد. سیزده ماه قبل، زمانی که جان در کتاب خانه فلوریدا مشغول خواندن یک رُمان بود، احساس عجیبی، تمام وجودش را فرا گرفت و این احساس، نه از جملات کتاب، بلکه از کلماتی بود که برحاشیه کتاب نوشته شده بود. آن دستخط زیبا و آن کلمات پر معنا، حکایت از یک روح زیبا و حساس داشتند که هر کسی قادر به درک آن نبود. جان، نگاهی به صفحه اوّل کتاب انداخت که در آن نام اهداکننده کتاب و تاریخ اهدای آن به کتاب خانه و آدرس او نوشته شده بود. نام اهد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.