پاورپوینت کامل یک گام به پیش ۴۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یک گام به پیش ۴۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یک گام به پیش ۴۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل یک گام به پیش ۴۱ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

امروزه، جوامع بشری با همه تنوّع فرهنگ ها، سنّت ها و ادیان، به این باور همگانی رسیده اند که انسان، موجودی تحوّل پذیر و مستعدّ تکامل است که توان تأثیرگذاری بر شخصیّت و سرنوشت خود را دارد. مکتب های گوناگون روان شناسی معاصر، با وجود تأکیدهای زیاد بر نقش محیط، جامعه و امکانات در شکل گیری شخصیّت، هرگز راه خودسازی و ارتقابخشی به شخصیت را بسته نشان نداده اند؛ بلکه غالباً کوشیده اند تصویری روشن از انسان مطلوب و خوشبختیِ مورد نظر خویش، عرضه کنند؛ گرچه در رسیدن به آن انسان آرمانی و کامل، روش های متفاوتی را پیش پای بشر گذاشته اند که برخی کاربردی تر و برخی ذهنی ترند.

در این مقاله سعی می کنیم با هدف گام برداشتن در مسیر خودسازی و شناخت موانع و آسیب های راه، آگاهی هایی کاربردی در اختیار دوستان جوان «زندگی» قرار دهیم و با آنها در رسیدن به آراستگی های ذهنی، گفتاری و رفتاری، همراه شویم.

عوامل مؤثر بر رشد شخصیت

عامل اوّل: ارتباط با دیگران است. انسان چون استعداد و توانایی منفی شدن دارد، اگر در ارتباط با افراد ناسالمی قرار گیرد، جنبه منفی در او رشد می کند.

عامل دوم: یادگیری از دیگران است؛ مانند والدین، معلمان و همکلاسی ها. مثلاً فرزندان از طریق ارتباط با والدین شان، از آنها تأثیر می گیرند. انسان باید حواسش جمع باشد که از چه کسی می آموزد و این الگو، ممکن است جنبه مثبت داشته باشد و یا برعکس.

عامل سوم: تأثیر رسانه های گروهی است. باید دید چه چیزی را به وسیله ارتباط جمعی در خود رشد می دهیم.

عامل چهارم: تأثیر گروه دوستان یا گروه های اجتماعی دیگر است. از آن جایی که انسان ذاتاً میل به زندگی در جمع دارد، باید مراقب باشد که به کدام گروه تعلق دارد. شما وقتی با یک گروه خاص در ارتباط هستید، آن گروه، تأثیر خاص خودش را در شما می گذارد.

عامل پنجم: ارزیابی ای است که هر کس از خودش دارد؛ مثلاً کاری را انجام می دهید و از عمل خود برداشتی دارید. این تصور بر رشد و شخصیّت شما اثر می گذارد.

عامل ششم: تأثیر اهداف در شخصیت شماست. تردیدی نیست که آرمان ها و مقاصد انسان، در انتخاب راه و نوع رفتار وی با سختی ها و مشکلات، مؤثّرند. اهداف واقعی و دست یافتنی، شخصیت انسان را به سوی واقعگرایی و پذیرفتن مشکلات و تلاش برای رفع آنها سوق می دهند. در عوض، اهداف خیالی و غیرواقع بینانه – که معمولاً نه برخاسته از تعقّل و کمال خواهی، بلکه زاده آرزوهای دور و دراز و هوس ها یا عقده های انسانی

هستند – ، به انسان، شخصیتی ذهنگرا و رؤیایی می دهند که در برابر مشکلات، شکننده و در رویارویی با هر مخالفتی، حساس و بی تحمّل می شود.

عامل هفتم: اعتقادات و طرز تلقی هاست. حادثه ای پیش می آید و انسان را سخت ناراحت می کند. واقعیت امر این است که فکر کردن زیاد درباره این حادثه، باعث عصبانیت ما می شود. عنصر کلیدی در سلامت روان، افکار و برداشت هایی است که فرد درباره حوادث دارد.

انواع تفکّرات غیر منطقی

۱ – حکم کنندگی: هرگاه شما به شکل حتمی، رفتار یا ویژگی هایی را از طرف مقابل خود، متوقع باشید، با برآورده نشدن آنها، احساس خشم و شکست به شما دست می دهد. باورهای غیرمنطقی ما، آشکارا در کلمات «باید» و «بایستی» دیده می شوند: «مثلاً انسان ها باید از یکدیگر حمایت کنند». ما ممکن است الزامات و حکم های انعطاف ناپذیر فراوانی در مورد نقش خود در یک رابطه داشته باشیم؛ مثلاً «من باید موفق شوم»، یا «من باید همیشه در به دست آوردن محبّت، موفق باشم». در این حالت، زمانی که خود را در رسیدن به اهدافی مثل موفّقیت کامل، ناتوان ببینید، امنیت و اعتماد به نفس شما خدشه دار خواهد شد و چنین حکم ها و بایدهایی باعث بروز مشکلات و حتی اختلالات شخصیتی می شود؛ چرا که در دنیای واقعیت به ندرت چنین نظرات آرمانگرایانه تحقق پیدا می کند.

۲ – نیازمندی: نیازمندی غیرمنطقی در روابط، به حسادت و تملک گرایی افراطی منجر خواهد شد. بعضی از افراد با احساس نیاز شدید و شوم، برای جلب محبت و تأیید دیگران، خود را در شرایطی قرار می دهند که در صورت کم محبتی به شدت دچار پریشانی شوند. در این حالت برای این که از دیگران محبت و تأیید کاملی دریافت کنند، همیشه در اضطراب به سر می برند و دچار گوشه گیری و افسردگی خواهند شد. چنین وضعیتی به این خاطر است که آنها «مورد محبت و تأیید واقع شدن» را با «ارزشمندی» برابر می دانند و عزّت نفس خود را در تأییدی می بینند که از دیگران دریافت می کنند.

۳ – تحمل کم در برابر ناکامی: ترس از لطمه دیدن که در روابط انسان ها شایع است ریشه در این باور دارد که احساسات نامطلوب، واقعاً غیر قابل تحمّل است. وقتی مصر باشیم که در روابط نباید رنجشی وجود داشته باشد، اضطراب و نگرانی به شدت بروز خواهد کرد. این تفکّر که در روابطمان همه چیز باید آرام و بدون مشکل باشد باعث می شود در برابر ناملایمات طبیعی زندگی، احساس ناشکیبایی داشته باشیم.

۴ – وحشت زدگی: این تفکّر که هرگاه واقعیتی مطابق انتظار ما نباشد، آن را فاجعه تلقی کنیم و هرگاه اندکی تأیید نشویم یا در امری موفّقیت کامل نداشته باشیم، آن را وحشتناک تصور کنیم، این طرز تفّکر، دخالت یک وضعیت ناگوار را به صورت اغراق آمیزی بزرگ می کند و باعث درماندگی بیشتر انسان می شود.

۵ – محکوم کردن خود یا دیگران: چنانچه عزّت نفس ما به نحوه رابطه دیگران با ما وابسته شود، بدین شکل که وقتی ببینیم در یک ارتباط، طرف مقابل ما ارزش زیادی برای ما قائل نیست، خود را بی ارزش تلقی کنیم، در این حالت، احساسات طرف مقابل را آینه ای برای دوست داشتنی بودن خود دانسته ایم؛ در حالی که این دو یکی نیستند. با چنین دیدگاهی، وقتی محبتی کم تر از انتظارمان دریافت می کنیم، عزت نفسمان خدشه دار می شود و به خاطر همین نیاز کاذب، ممکن است به شدّت افسرده شویم. به قول «آلبرت آلیس»، این نوع خودسنجی (یکی شمردن ارزش و شخصیت خود با تصویری که احساسات دیگران از ما ارائه می کند)، اضطراب زیادی در روابط ایجاد می کند.

در درمان این پنج نوع تفکر غیر منطقی، ما به دنبال این باور هستیم که «حکم کنندگی» به «ابراز تمایل» تبدیل شود و «نیازمندی» کاهش یابد و «ظرفیت تحمّل ناکامی» بالا رود و «محکوم کنندگی» از بین برود.

روش های درمان باورهای غیر منطقی
۱ – باورهای غیر منطقی را به مبارزه بخوان