پاورپوینت کامل این، قلمروِ من است ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل این، قلمروِ من است ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل این، قلمروِ من است ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل این، قلمروِ من است ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

۸۳

جمله «من این را می خواهم»، یکی از فراگیرترین جملات انسانی است که اختصاص به نژاد، مذهب، جنسیت، جغرافیا و تاریخ خاصّی ندارد. همه انسان ها خواسته هایی دارند که آن را طلب می کنند. این گونه جملات، از غریزه ای به نام «خواست» یا «شهوت» (به معنای عام آن) سرچشمه می گیرند. شهوت، میل به هر آن چیزی است که خوشایند انسان باشد. انسان به آنچه مورد علاقه خود بیابد، متمایل می شود و آن را طلب می کند؛ چه خوارکی باشد، یا پوشاکی و یا چیزهای دیگر. چنین حالتی، ناشی از غریزه یاد شده است.

در مقابل «شهوت»، غریزه «غضب» (به معنی عام آن) قرار دارد که بر اساس آن، انسان هر آنچه را انسان مخالف میل و علاقه خود بیابد، از خود می راند و خود را از آن دور می سازد.

غریزه شهوت، زیاده طلب، بی طاقت و کم تحمّل است. هر آنچه طلب کند، باید فوراً برآورده شود. جالب این جاست که برآوردن خواسته شهوت، نه تنها آن را آرام نمی سازد، بلکه بر دامنه و عمق آن می افزاید و طمع و ولع سیری ناپذیر آن را افزایش می دهد.

به بیان دیگر، شهوت، اگر مهار نشود، غریزه ای افسارگسیخته است که حد و مرزی نمی شناسد. چنین امری دو پیامد منفی خواهد داشت. یکی آسیب رسیدن به خود شخص است؛ زیرا خواست انسان، همواره با مصلحت وی مطابقت ندارد و لذا برآوردن تمام خواسته ها ثمره ای جز تباه ساختن سرمایه و آینده فرد نیست. پیامد منفی دوم، تجاوز به قلمروِ دیگران و پایمال ساختن حقوق آنان است؛ زیرا شهوت، اگر مدیریت و کنترل نشود، برای دیگران نیز حقّی را به رسمیت نخواهد شناخت.

بنابراین، نمی توان خواست بشر را یله و رها ساخت و آن را در هر آنچه می خواهد، آزاد گذاشت. بلکه باید آن را به «مصلحت خود» و «حقّ دیگران» محدود ساخت. اعمال چنین محدودیتی نسبت به شهوت، و کنترل و مدیریت آن در محدوده یاد شده، «عفّت» نامیده می شود. عفّت، یعنی کنترل شهوت و مهار کردن آن، و بی عفّتی یعنی افسار گسیختگی شهوت و آزاد گذاشتن آن.

تعادل در رفتار جنسی

یکی از شاخه های حسّاس و مهمّ شهوت، «میل جنسی» است که بحث ما درباره آن، دنبال خواهد شد. عفّت که به عنوان یک نقطه اعتدال و یک ارزش در رفتار جنسی به کار می رود، به معنای به رسمیت شناختن قلمروِ خود و قلمروِ دیگران است. مصلحت انسان، قلمروی را برای میل جنسی خود فرد، تعیین می کند و دیگران نیز قلمروی دارند که برای غیر آنان تعیین می شود. وقتی این قلمروها به وسیله زیاده خواهی جنسی درهم شکسته شود، «بی عفّتی» نامیده می شود و اگر در قلمرو تعریف شده باقی بماند، «عفّت» خوانده می شود.

پس برای رسیدن به عفّت، شناختن قلمروِ مجاز خواست جنسی و تمیز آن از منطقه ممنوعه آن، ضروری است. برای شناخت بهتر این امر، قلمرو میل جنسی را در چند بُعد از ابعاد انسان، به تفکیک پی می گیریم. این ابعاد عبارت اند از: جسمانی، بینایی، شنوایی، گویایی، بویایی و خیال. علّت انتخاب این امور، وجود این تصوّرات است که «عفّت، فقط برقرار نکردن تماس بدنی با نامحرم است» و حال آن که عفّت، قلمروهای دیگری نیز دارد که کم تر بدان توجه شده است.

گذشته از تماس بدنی، انسان در ناحیه بینایی و شنوایی و گویایی و بویایی و خیال، قلمروهای مشخصی دارد که ورود نامحرم به درون آن، ممنوع است. هر یک از اعضای بدن، حظّی از زنا(۱)

و حظّی از عفّت دارند. اگر قلمرو هر یک از اعضای بدن در برابر نامحرم حفظ نشود، زنای مخصوص به همان عضو، رخ داده است و اگر حریم آن حفظ گردد، عفّت آن عضو حاصل شده است.

بنابراین، در بحث عفّت، تمام اعضای بدن و همه قلمروهای آن، باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد. جالب این جاست که نوع ورود به منطقه ممنوعه، در هر یک از امور یاد شده، با دیگری متفاوت است؛ همان گونه که در ادامه روشن خواهد شد، این ورود، گاهی با لمس است، گاهی با صوت، گاهی با پرتوی از نور، گاهی با بو و گاهی با خیال.

البته تذکّر این نکته لازم است که مراد ما از مَحرم و نامَحرم در این نوشتار، فقط منحصر به جنس مخالف نیست؛ بلکه «هم جنس» را نیز شامل می شود. وقتی صحبت از قلمرو خصوصی یک نفر می شود (که ورود دیگری به آن حرام است)، آن دیگری «نامحرم» نامیده می شود، چه این فرد از جنس مخالف باشد و چه هم جنس. ورود یک پسر به قلمرو عفاف پسر دیگر، ممنوع است، همان گونه که ورودش به قلمرو عفاف دختر نامحرم. همچنین ورود یک دختر به قلمرو عفاف دختر دیگر ممنوع است، همان گونه که ورودش به قلمرو عفاف پسر نامحرم.

قلمرو جسمانی

قلمرو جسمانی، شاید روشن ترین مصداق عفّت باشد. هرگونه تماس بدنی میان مرد و زن نامحرم، مُنافی عفّت است. یکی از انواع تماس بدنی، دست دادن با نامحرم است. رسول خدا(ص) هرگز دست مبارکشان با دست نامحرم، تماس نداشته است.(۲)

هنگام بیعت کردن زنان با ایشان، از ظرفی آب به عنوان حایل میان ایشان و زنان نامحرم و در عین حال رابطی برای بیعت کردن، استفاده می کردند.(۳)

نوع دیگر تماس، بوسیدن نامحرم است. بوسیدن نامحرم، زنای لب است.(۴)

چه این نامحرم از جنس مخالف باشد و چه هم جنس. بی عفّتی در بوسیدن هم جنس، آن است که این کار با انگیزه فرونشاندن میل جنسی و برخاسته از این غریزه باشد. حفظ این قلمرو (قلمروِ لب) در مقابل نامحرم، عفّت لب و بوسه است.

به طور کلّی تماس بدنی غیر عفیفانه، هرگونه تماسّی است که برخاسته از میل جنسی و یا به قصد فرونشاندن آن باشد. این تماس، چه با جنس مخالف باشد و چه میان هم جنس ها، در هر دو صورت به معنای شکستن قلمرو عفافِ برخی اعضای بدن است.

گذشته از این که تماس بدنی میان نامحرم ها نباید صورت پذیرد، فاصله میان زن و مرد نامحرم نیز مهم و دارای تأثیر است. هرچه فاصله میان زن و مرد نامحرم بیشتر باشد، حریم بیشتری نگه داشته می شود و کم تر احساس خودمانی شدن و صمیمی بودن (که گامی است

به سوی غفلت از قلمروهای شخصی)، به طرفین دست می دهد و هرچه این فاصله کم تر شود، طرفین، خودمانی تر و صمیمی تر می شوند و آرام آرام، نوع نگاه ها و نوع کلماتی که بین آنها رد و بدل می شود، تفاوت می یابد. به همین جهت، مسئله چگونگی نشستن در کنار نامحرم در اماکن عمومی و وسایل نقلیه عمومی و… اهمیت می یابد.

حفظ فاصله میان نامحرم (هم جنس و جنس مخالف) و نداشتن تماس بدنی حتی با وجود لباس، نقش مهمی در پیشگیری از ارتباطهای غیرعفیفانه در سطح بالاتر دارد. همچنین بهتر است هم جنس ها در یک بستر با یکدیگر نخوابند و یا اگر می خوابند، رواَنداز آنها یکی نباشد.(۵)

این کار، به حفظ قلمروِ شخصی آنها، کمک می کند.

قلمرو بینایی

شکسته شدن یک قلمرو، همیشه به صورت جسمانی انجام نمی شود. هنگامی که شما به یک منظره و یا یک شخص، نگاه می کنید و از آن تصویر برمی دارید، در حقیقت، وارد قلمرو آن شده اید. این ورود، یک ورود «نورانی» است. نور، کار انتقال تصاویر را به چشم انسان برعهده دارد.(۶)

آنچه توسّط نور به چشم منتقل می شود، اگر زن نامحرم یا تصویر و فیلم مستهجن باشد، موجب هیجان جنسی و برانگیختگی شهوت می شود(۷)

و این، آغاز اغتشاش و ناامنی در قلمروهای شخصی و غفلت از آسیب های درونی و بیرونی است.

عفّت در قلمرو بینایی هم به معنای حفظ مرز دیدن است و هم به معنای رعایت قلمرو نامحرم. رسیدن به این هدف در گرو این است که از یک سو، زن در منظر نامحرم، چند چیز را رعایت نماید: یکی پوشش بدن از نامحرم است. پوشش چند نوع است: یا کامل است یا نیمه تمام که نیمی از بدن را پوشانده و نیمی را عریان می گذارد. و در عین حال یا جذاب و تحریک کننده است و یا ساده و بی آلایش. پوشش مناسب، آن است که هم کامل باشد و هم غیر جذاب. پوشش مناسب، در حقیقت، مانعی بر سر راه ورود نگاه نامحرم و به نوعی مرزبان قلمرو خصوصی زن است. اما پوشش نیمه تمام یا جذّاب، نه تنها مرزبانی نمی کند، بلکه بیگانه را برای ورود به این حریم، تشویق و تحریک می کند.

به همین جهت، رسول خدا(ص) به همسر یکی از اصحاب خود توصیه کردند که زیرلباس نازک خود، لباس دیگری بپوشد تا حجم بدن او نمایان نشود.(۸)

حتی حضرت زهرا(س) نگران پس از مرگ خودش بود که نکند حجم بدن وی برای نامحرم نمایان شود و لذا با مشورت اَسماء، تابوتی برای اولین بار در تاریخ اسلام ساخته شد تا بدن ایشان، درون آن پوشیده باشد.(۹)

پس یکی از وظایف زنان با عفّت، بستن مرزها و راه های ورود امواج نوری نگاه به قلمرو خصوصی آنان است.

اقدام دیگر، خودداری از آراستن خود و لباس خود برای افراد نامَحرم و یا آشکار ساختن این آرایه ها در بیرون از قلمرو شخصی است. جلوه گریِ زن برای بیگانگان و پوشیدن برخی لباس ها و استفاده از برخی رنگ ها در فضای عمومی جامعه، چشمان مردان را به سوی خود می کشد و زمینه نا امن شدن حریم شخصی زن را فراهم کند.

اقدام سوم، حفظ وقار و حیا در رفتار است. رفتارهای تحریک کننده، خود، عامل دیگری برای جلب نگاه نامحرم است. اگر رفتار یک زن، همراه با وقار و حیا باشد، نگاه نامحرم، جرئت ورود به حریم خصوصی وی را پیدا نمی کند. یک نمونه رفتار با وقار و حیا در قرآن کریم درباره دختران حضرت شعیب(ع) آمده است.(۱۰)

اقدام چهارم، قرار ندادن خود در معرض نگاه نامحرم است. در جایی که نیازی به حضور زن نیست، ضرورت ندارد که زن در جمع نامحرم حاضر شود و خود را در معرض دید آنان قرار دهد. خود را در معرض دیگران قرار دادن، اگر به یک رویه و عادت تبدیل شود، ضریب امنیت را پایین می آورد؛ همانند کالای ارزشمند و گران قیمتی که بیرون از حصار امن خود باشد و امکان دسترسی و دستبرد زدن به آن آسان باشد. به همین جهت قرآن نیز به زنان توصیه کرده است که از پشت پرده با نامحرمان ارتباط داشته باشند.(۱۱)

این قبیل اقدام ها قلمرو بینایی زن را از نگاه نامحرم نگه می دارد و بدین سان، عفّت در

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.