پاورپوینت کامل پایانی در مثلث تلخی، سردی و صنعت ۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پایانی در مثلث تلخی، سردی و صنعت ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پایانی در مثلث تلخی، سردی و صنعت ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پایانی در مثلث تلخی، سردی و صنعت ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

۷۸

نگاهی به داستان «مرا بفرستید به تونل» از مجموعه داستان «یوزپلنگانی که با من دویده اند»، نوشته زنده یاد بیژن نجدی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۸۰، ۸۵ ص، رقعی.

داستان «مرا بفرستید به تونل»، با داستان های دیگر کتاب فرق دارد. داستان های کتاب درباره همه چیزهایی است که دور و برمان جریان دارد. همه، ساده، ملموس و روان اند؛ امّا داستان «مرا بفرستید به تونل» در میان این داستان ها کمی غریب می نماید. شاید به خاطر این است که موضوع آن درآینده روی داده است (و یا احتمالاً روی خواهد داد)؛ اما نه آینده دور. آینده ای بسیار نزدیک و اصلاً شاید این آینده همین روزها شروع شده باشد.

مرتضی، مُرده ای است که جسدش در پزشکی قانونی توسط یک آقای دکتر و یک خانم دستیار، وارد مکانی تونلْ شکل در دستگاه های بزرگ رایانه ای می شود، تا بعد از طی مراحلی، جواز دفن صادر شود؛ اما آن روز، دکتر برنامه ای به دستگاه های رایانه می دهد. این برنامه، باعث می شود تمام خاطرات مرتضی از قسمتی به نام لایه های فراموشی مغز (که سلول های این قسمت، هنوز نمرده اند و اندک اندک در حال مردن هستند)، روی کاستی ضبط شود. وقتی دکتر موفقیت خود را در این کار می بیند تصمیم می گیرد خودش هم مثل جسد، وارد تونل رایانه ای شود، تا رایانه، تمام خاطرات فراموش شده او را بیرون بکشد؛ چرا که او معتقد است: «همه ما توی کلّه های خودمان دفن شده ایم».

داستان، یک داستان تخیّلی است؛ اما شاید نویسنده معتقد بوده در آینده ای نزدیک، از این اتفاق ها بیفتد؛ چرا که در لابه لای جمله های داستان، صحبت از تاریخ های نزدیکی مثل ۱۳۹۷ و ۱۳۹۹ شمسی کرده است.

در داستان های دیگر کتاب، شاعرانگی به حدّ وفور یافت می شود؛ اما در این داستان، شاعرانگی کم تر به چشم می خورد. داستان، بیشتر یک طنز تلخ می نماید. تلخی آن از همان اوّل داستان شروع می شود:

«روزی که جنازه اش را برای گرفتن جواز دفن به پزشکی قانونی، به آن زیرزمین سفید بردند، درِ آسانسور با صدای گریه باز شد».

و همچنین دیالوگ ها نیز این تلخی را به خواننده القا می کنند:

«این تکه از مغز، دیرتر از تمام سلول های می میرد. این جا هم لایه های فراموشی است. صداهایی که ما می شنویم به این جا که می رسند جذب این توده لیز می شوند و ما آن را فراموش می کنیم. در حالی که همیشه توی کلّه ماست. این جا پُر از اعتقادات فراموش شده است. جای دفن شدن اسم کسانی که دوستشان داشته ایم، بی آن که بتوانیم به یادآوریم که آنها چه کسانی بوده اند. هزاران سلول این جاست که کارشان فقط خاکسپاری است؛ خاکسپاری رؤیاهای ما».

حتی قهوه ای هم که آقای دکتر می خورد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.