پاورپوینت کامل سامان تربیت ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سامان تربیت ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سامان تربیت ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سامان تربیت ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

۶

مقدّمه

تسلّط بر خویشتن (خودْ کنترلی)، یکی از عالی ترین رهیافت های یک نظام تربیتی به شمار می رود. در قرن بیستم، برای چند دهه، ملاک سنجش در موفقیت ها تست(آزمون)های مرسومِ «بهره هوشی»(۱)

بود، به گونه ای که در بسیاری از کشورها بخشی از سؤالات کنکور نیز محسوب می شدند؛ اما با مرور زمان و پیشرفت روان شناسی، این دیدگاه مورد تشکیک واقع شد.

مفهوم «بهره هوشی» که توسط «استنفرد» و «بینه» و تعدادی دیگر از روان شناسان مطرح شده بود و متأثّر از فضای روان شناسی رفتاری بود، در سال های اخیر، مورد انتقاد شدید بسیاری از محققان قرار گرفت؛ چرا که تأکید آن بر توانمندی ریاضیاتی، منطقی و حافظه بود، در حالی که بسیاری از توانمندی های دیگر نیز در انسان هست و در زندگی روزمره به کمک افراد بشر می آید و در بهتر زندگی کردن به آنها کمک می کند و حال آن که در تعریف سنّتی و تست های مربوط به آن، مورد توجه قرار نگرفته بود. لذا «گاردنر»(۲)

با تقسیم بندی هشت گانه خود، دیدگاه سنّتی هوش را به چالشی جدّی فراخواند.(۳)

«سالووی»(۴)

و «مایر»،(۵)

با مددگیری از بخشی از تحقیقات «گاردنر»، مفهوم «هوش هیجانی»(۶)

را مطرح کردند. این مفهوم در یک کلام به معنای «شناخت، کنترل و مدیریت هیجان ها»ست.

این مقدمه را نوشتم تا وارد بحث اصلی شوم.

یک مفهوم اساسی

در همه ادیان الهی از چندین هزار سال پیش، یکی از اساسی ترین مفاهیم و آموزه ها، تسلّط یافتن بر نفس و مبارزه با نفس بدخواه به منظور به کنترل درآوردن آن بوده است، تا این مرکب چموش را در راه اطاعت از خدا به کار بندد.

اسلام نیز این آموزه توحیدی را از اوّلین روزهای نزول وحی به پیروان خویش هدیه داد. با نگاهی اجمالی به متون حدیثی، به واژه هایی مثل صبر، ورع، حلم، تقوا، کظم غیظ ، عفّت و… برمی خوریم که مخرج مشترک همه آنها، گونه ای از مخالفت با نفس و کنترل خواسته های نفسانی است. برای مثال، صبر که در روایات ما به سه بخش تقسیم شده است، یعنی «صبر بر مصیبت»، «صبر بر طاعت» و «صبر بر معصیت» و در هر سه، شخص صابر می باید به گونه ای خویشتن خود را کنترل نماید تا از ناشکیباییِ آن جلوگیری نماید که البته صبوری، خود نیاز به تمرین و ریاضت دارد تا انسان بتواند در شرایط سخت، خواسته های خویش را به تعویق بیندازد.

عفّت نیز در همان فضا قابل تعریف است. عفّت یعنی به وجود آمدن حالتی نفسانی که به وسیله آن، خواهش های نفسانی به کنترل شخص درآیند، به گونه ای که انسان، به سوی حرام های الهی گرایش پیدا نکند. به تعبیر دیگر، عفّت به این معناست که انسان، خواسته های میل جنسی و شکمی خود را کنترل نماید و اجازه ندهد تا هیجان های مربوط به آنها در هرجایی که می خواهند تخلیه شوند، بلکه آنها را در مسیر صحیح خود به جریان بیندازد.(۷)

تا این جا دو مطلب از دو حوزه علمی جدا یعنی «روان شناسی» و «دین»، روایت کردم.

روان شناسان چه می گویند؟

آیا روان شناسان هم همان چیزی را که دین گفته است می گویند؟ آیا مفهوم «هوش هیجانی» همان مفهوم «خودسازی» در فرهنگ خودمان است؟

برای روشن شدن بحث، اشاره ای تاریخی به بعضی از زیرساخت های معرفتی می کنم تا این دو حوزه علم را بهتر بشناسیم و از

هر کدام انتظار متناسب با خودش را داشته باشیم.

غربِ پس از رنسانس را در یک کلمه کلّی خلاصه می کنند: «غرب امانیسم». از آن روزها که این نگرش بر غرب سایه افکند، انسان، محور حق مداری و حقّانیت شد؛ یعنی اگر انسان، چیزی را فهمید و درک کرد، در آن صورت، آن چیز، لباس حقّانیت می پوشد و منظور از انسان، هم نوع انسان ها هستند، یعنی یک چیز قابل درک، باید برای همه قابل درک باشد.

بنیان روش تجربی – علمی نیز از همین فلسفه تبعیت می کند. به همین دلیل، منطق، عرفان، کشف، شهود، وحی و… از حوزه علم به معنای امانیستی آن خارج شدند.

از این پس، همه علوم غربی این روش را به عنوان یک اصل تغییرناپذیر قبول کردند و روان شناسی نیز از این امر، مستثنا نبود. علی رغم آن که در عرصه روان شناسی از روش های غیر تجربی استفاده

می شد، اما فضای غالب در همان راستای روش های تجربی بود و اندیشه ها و تئوری هایی مورد پذیرش قرار می گرفت که از پشتوانه های تجربی کافی بهره مند باشند. حال به موضوع بحث خویش باز می گردیم.

روان شناسی تا کجا پاسخگوست؟

اگر چه مهم ترین رسالت روان شناسی، شناخت رفتار و کنترل آن است، امّا روش های آن تجربی است. لذا این محدودیت در ذات روان شناسی نهفته است و ما نیز نباید توقّعی بیش از این از روان شناسی داشته باشیم.

مفهوم عفّت، صبر ، بردباری، که یک فرد مسلمان می خواهد آن را پیاده کند، عناصری دارد که روش های تجربی، آنها را برنمی تابند. انسان عفیف، هیجانات جنسی خود را کنترل می کند، صبر پیشه می کند، و حلم می ورزد. همه اینها برای کسب رضایت خدای متعال، و وارد شدن در بهشت الهی و دوری از آتش جهنم است.

آیا یک انسان معتقد به فلسفه امانیستی می تواند چنین بیندیشد؟

آنها اگر هم به دین معتقد باشند باز از منظر امانیستی است؛ یعنی دین برای ارضای یکی از نیازهای ما انسان ها، همین و بس! نیازهایی که ما آن را به راحتی درک می کنیم و با روش های تجربی می توانیم به دیگران نیز نشان دهیم.

پس این که از واژه های مشترک بین فرهنگی استفاده می شود، نباید ما را از زیرساخت های شناختی – معرفتی آن واژه ها غافل نماید.

مفاهیمی چون هوش هیجانی تنها مهارت هایی هستند که برای دنیای انسان، طراحی شده اند و نباید بیش از این از آنها توقّع داشته باشیم.

اگرچه در حوزه روان شناسی، رهیافت بسیار خوبی محسوب می شود و نسبت به دیدگاه های چند دهه قبل، پیشرفت بسیار قابل قبولی است، اما یادمان نرود که فعلاً روان شناسی یک علم تجربی است، پس یافته های آن هم بیش از دنیای تجربه، بُرد ندارد.

دین، چه می گوید؟

شاید کم تر جوانی یافت شود که سودای کسب رضایت الهی را در سر نپروراند و با آرزوی وصال تقوای الهی، روزگار سپری نکند. یکی از صفات پسندیده ای که در فرهنگ اسلامی در ذیل «خودسازی» قرار گرفته، واژه «عفّت» است که می تواند مقدّمات توفیقات الهی را فراهم نماید و به نظر می رسد لغزشگاه خطرناکی برای سنین نوجوانی و جوانی باشد.

در یک نگاه اجمالی، روایات عفّت را به سه دسته تقسیم می کنیم:

دسته اوّل، روایاتی هستند که در مقام ارزش گذاری و بیان اهمیت عفّت اند مانند این سخن که حضرت امام باقر(ع) می فرمایند : «برترین عبادت، عفّت میل جنسی و شکمی است».(۸)

و یا روایتی که در آن، بعد از «معرفت الهی»، صفت «عفت» را مهم ترین ارزش به حساب آورده اند.(۹)

یا در روایت بسیار زیبایی، ابوبصیر می گوید: روزی خدمت امام باقر(ع) بودم کسی سؤال کرد که من در انبان، اعمال عبادی و نماز و روزه زیادی ندارم، امّا امید آن دارم که جز از حلال نخورم و جز از طریق صحیح، آمیزش جنسی انجام ندهم. امام صادق(ع) رو به او نمود و فرمود: کدام جهادْ بالاتر از عفّت است؟».(۱۰)

شاید منظور امام(ع) این باشد که عبادتْ تنها به نماز و روزه نیست، بلکه خویشتنداری در مقابل مال حرام و شهوت جنسی، خود از بالاترین عبادت هاست و نباید آن را کوچک شمرد. شاید هم اهمیت ترک گناه، باعث این بیان حضرت شده است؛ چرا که در فرهنگ روایی ما سفارش شده است که «شما ابتدا خود را از بدی ها پاک کنید و سپس به اعمال نیک بپردازید؛ چرا که وقتی اعمال نیک با اعمال زشت در یک جا جمع شوند، اعمال نیک، دیگر فایده و اثر لازم را نخواهند داشت».(۱۱)

علاوه بر این توضیح، نکته دیگری هم در بین است و آن «ایجاد انگیزه» است و روایات از این دست، بسیار یافت می شوند که فضیلت و اهمیت عفاف را نشان می دهند و در ایجاد انگیزه برای عمل عفیفانه، بسیار نقش دارند و شاید کثرت این دسته نیز از همین منظر تو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.