پاورپوینت کامل همنوایی و پیشرفت ۶۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل همنوایی و پیشرفت ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل همنوایی و پیشرفت ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل همنوایی و پیشرفت ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

۶

(نکاتی در روان شناسی متابعت و نفوذ اجتماعی)

در بحث ارتباطات انسانی، یکی از موضوعات مهمّی که بسیار بدان پرداخته شده، مفهوم
نفوذ اجتماعی است. نفوذ اجتماعی به زبان ساده یعنی این که کسی بتواند دیگران را با
گفتار و یا رفتار خود تحت تأثیر قرار دهد. وقتی در عرف گفته می شود فلانی شخص با
نفوذی است، یعنی او با پول خود و یا به وسیله دوستی و آشنایی (به اصطلاح پارتی)،
قادر به انجام دادن کارهایی است که از همه کس برنمی آید.

بعضی با سِحر کلام خود، دیگران را تحت تأثیر قرار می دهند و راه های نفوذ در
انسان ها و کنترل آنها را می دانند. بعضی نیز رفتار جذّاب و منش جالب توجّهی
دارند و می توانند ارتباطات بسیار قوی با دیگران برقرار کنند و از قِبَل همین
شبکه قدرتمند ارتباطی به بسیاری از خواسته های خود برسند.

در مقیاس وسیع نیز رسانه های عمومی و دستگاه های تبلیغاتی و همچنین اربابان قدرت
با استفاده از شیوه های مختلف ترغیب و با توجّه به زمینه تأثیرپذیر بودن افرادِ
جامعه، سعی در حفظ موقعیت و ترویج مقاصد و اهداف خودْ را دارند. این گروه ها به
اصطلاح رگِ خواب مردم را می دانند و حتی تحقیقات وسیعی برای افزایش جذابیت
پیام های تبلیغاتی خود انجام داده اند. این پیام های تبلیغاتی می تواند در مورد
یک کالای مصرفی و یا حتی یک «ایده» و «ایسم» سیاسی باشد.

در طول تاریخ نیز دیده ایم که بسیاری از سیاستمداران کهنه کار با سوار شدن بر موج
احساسات عمومی و از طریق همین شیوه های ترغیبی، سرنوشت جامعه و افراد را به سوی
دیگری برده اند و حتّی نگرش افراد جامعه و ذهنیّت آنها را تغییر داده اند، به
طوری که افرادی با سلامت روانی کامل، دست به کارهایی زده اند که در شرایط عادی
محال به نظر می رسد. یعنی هرگاه نفوذ اجتماعی با قدرت سیاسی همراه شده است،
برآیند فوق العاده ای ایجاد کرده است که چه در جهت مثبت و یا منفی، تأثیرات
عمیقی به سرنوشت و تاریخ انسان ها گذاشته است. در جنگ جهانی دوم، سربازان،
افسران و مسئولان نازی در کشتار میلیون ها انسان، شامل یهودیان، لهستانی ها،
روس ها و مخالفان سیاسی شرکت داشتند و داستان های عجیبی از این فجایع نقل شده
است. در ابتدا به نظر می رسد این افراد، نابهنجار و چه بسا بیمار روانی باشند؛
امّا شواهد پزشکی نشان می دهد که هیچ نشانه ای از منش جنایتکاری ذاتی در آنها
دیده نشده است و بسیاری از آنها افرادی کاملاً بهنجار بوده اند. تنها تحت تأثیر
موج نازیسم در آلمان قرار گرفته بودند که از آنها به عنوان سربازان میهن برای
بسط و توسعه فضای حیاتی آلمانی ها، یعنی به اصطلاح نژاد برتر، استفاده می کرد.

بحث ما در این جا تبیین پدیده هم نوایی یا آمادگی افراد برای تأثیرپذیری و نیز
بررسی جهات مثبت و منفی این امر است.

همنوایی

می گویند روزی شخصی در خیابان، ناگهان ایستاد و در حالی که به
آسمان خیره شده بود، لب هایش تکان می خوردند. لحظه ای بعد، عدّه ای از عابران پشت
سرِ او جمع شدند و به آسمان خیره شدند. کم کم حرف هایی درباره این که چیزی در آسمان
دیده می شود ردّ و بدل شد: قمر مصنوعی، یا ستاره دنباله دار. تا این که سرانجام،
نفر اول عطسه ای کرد و قضیه تمام شد، معلوم شد که آن شخص می خواسته عطسه کند!

در آزمایشی که توسط سالومون اش انجام گرفت، از

آزمایش شوندگان درخواست می شد در مورد طول یک پاره خط اظهار نظر کنند، وقتی
آزمایش به صورت انفرادی انجام می شد در بیشتر موارد، نظرِ اشخاص، درست و مطابق
با واقع بود؛ امّا اگر آزمایش به صورت گروهی انجام می شد و افرادِ دیگر که
همدستانِ آزمایشگر بودند، همگی و به اتّفاق، نظر غلطی را ابراز می کردند، در ۳۲
درصد موارد، آزمایش کنندگان نیز نظر غلط آنها را تصدیق می کردند و یا به عبارت
دیگر با جمع همنوایی می نمودند.

از سوی دیگر، بسیاری از جریان های مثبت اجتماعی نیز ناشی از همنوایی با دانشمندان،
آگاهان و پرهیزگاران بوده است که نمونه آنها را در جریان پیروزی انقلاب اسلامی
و سرنگونی حکومت استبدادی پهلوی مشاهده کردیم.

دانشمند دیگری به نام گوردون، طی یک سری آزمایش به این نتیجه رسیده است که افراد،
غالباً در ملأ عام، عقاید خصوصی خودشان را تغییر می دهند. این حالت وقتی بیشتر
است که تصوّر کنند حاضران، دیدگاهی مخالف آنها دارند. تحقیقات گوردون، حاکی است
که افراد، نوعاً در حضور جمع کوششی می کنند تا بین عقیده خود و عقیده گروه، به
سازشی دست پیدا کنند. همچنین اگر پذیرش در گروه برای شخص خیلی مهم باشد، احتمال
بیشتری وجود دارد که از خیرِ عقیده خود بگذرد و عقیده جمع را بپذیرد.

همنوایی کردن با گروه، یکی از جنبه های جالب «رفتار اجتماعی» است. انسان ها،
خواسته یا ناخواسته، از گروه های مختلف پیروی می کنند و ارزش های آنها را قبول
می نمایند. این گروه ها می توانند شامل گروه خانواده، همسالان، ورزشکاران،
هنرپیشه ها و یا حتی دسته های اوباش باشند. از سوی دیگر، جوامع و گروه ها نیز
سعی می کنند افراد را همرنگ خود کنند. جامعه هنوز به «ابراز وجود کردن» پاداش
چندانی نمی دهد. دنیای خانواده، مدرسه، کار و… ابراز وجود کردن مؤثر را دشوار
کرده اند. قاطعیت و صراحت به راه های مختلف مورد حمله قرار می گیرد. کودکی که
در جمع خانوادگی می خواهد ابراز وجود کند و حق خود را مطالبه نماید، سریعاً
محکوم می شود: «دیگر نبینم با مادرت این گونه حرف بزنی!»و یا «صدایت را نشنوم!»
و یا «نشنوم از این حرف ها بزنی!». آموزگاران هم اغلب مانع ابراز وجود
دانش آموزان می شوند. دانش آموزان ساکت و خوش رفتار که هرگز به مقام اقتدار
مسئولان و آموزگاران مدرسه تردید نکنند، پاداش می گیرند و دانش آموزانی که نظام
مدرسه را مورد سؤال قرار دهند، سرکوب می شوند. نظام آموزشی ما مبتنی بر سازگاری
با شیوه های مرسوم و رایج است. همچنین کارکنان در محیط کاری می دانند که کسی
مجاز نیست حرفی بزند که بر عملکرد مسئولان، خدشه ای وارد نماید. رئیس، مسئول
است و سایرین باید به هر شکل که از آنها انتظار می رود، رفتار کنند، حتی اگر
انتظاری که از آنها می رود، نادرست باشد.

و به این ترتیب، همه ما در یک معامله دو طرفه دوست داریم همدیگر را تأیید کنیم و
در بسیاری از مواقع، برای این که با دیگران درگیر نشویم، از بیان عقاید خود
طفره می رویم و این کار، رفته رفته، خواسته های واقعی ما را در پوششی از
خواسته های دیگران مخفی می کند.

تعریف همنوایی

در تعریف همنوایی آمده است: «تسلیم شدن به فشارهای مستقیم یا
غیر مستقیم گروهی برای تغییر در رفتار انسان»، آنچه در نگاه اول به انسان القا
می شود، حالت انفعال و از دست دادن کنترل بر رفتارهای خویش است که مسلّماً مسئله ای
زجرآور و ناراحت کننده است.

تحقیقات در زمینه همنوایی

تصویری که از انسان های موفّق در ذهن ماست، بیشتر
با سبک رفتاری «افراد مستقل» همخوانی دارد؛ یعنی کسانی که کم تر همنوایی می کنند،
بیشتر به فهم و درک و احساس خود از موقعیت ها اهمیّت می دهند تا نظر دیگران. هرچند
نظر دیگران را نیز می شنوند و به دانش خود می افزایند . وقتی در راستای اهدافشان
تصمیمی می گیرند، دیگر برایشان مهم نیست که دیگران چه می اندیشند و چگونه عمل
می کنند. البته قطعاً چنین افرادی سلطه جو نیستند.

همنوایی و موفقیّت

تحقیقات دانشمندانی چون ماوسنر نشان می دهد افرادی که در
گذشته موفّقیت های بیشتری را به دست آورده اند، بیشتر بر نظر خودشان متّکی هستند و
کم تر با جمع، همنوایی نشان می دهند و در مقابل، کسانی که به شکست های متوالی مبتلا
شده اند دیگر چندان به دیدگاه های خود اعتنا نمی کنند. افرادِ گروه اوّل، کسانی
هستند که معمولاً در گروه ها جلو می افتند و دیگران را هدایت می کنند. سابقه
موفقیّت آنها نقش مهمّی در پذیرفته شدنشان به عنوان کسانی که نظر درستی ابراز
می کنند، دارد.

یکی از راه هایی که برای جلوگیری از تسلّط حالت یأس بر انسان پیشنهاد می کنند،
اقدام برای کسب موفقیت های محدود است. مثلاً جلب نظر دیگران با کمک کردن به
آنها، روی آوردن به ورزش و هنر، دست به قلم بردن و به خرج دادن خلّاقیت در
تولید یک محصول فکری و… . همین موفقیت ها انگیزه انسان برای کسب موفقیت های
بزرگ تر را افزایش می دهد. انسان های موفّق بیشتر به کیفیت خودِ کار اهمیّت
می دهند تا نتیجه حاصل از آن.

همنوایی و اضطراب

همچنین والترز و کارول، نشان دادند که آزمایش شوندگان
دارای اضطراب شدیدتر، بیشتر احتمال تبعیت از گروه را دارند تا سایرین. به تجربه
شخصی نیز دریافته ایم وقتی مضطربیم، تمایل چندانی به مخالفت با دیگران در قبال آنچه
می پسندیم، نداریم.

همنوایی و ویژگی های شخصیتی

در تعدادی از پژوهش های مربوط به همنوایی، آثار
ویژگی های شخصیتی بر میزان نفوذپذیری افراد، مورد ارزیابی واقع شده است. یکی از
متغیّرهای مهم در این میان «نیاز به تأیید اجتماعی» است. کسانی که نیاز شدید به
تأیید اجتماعی دارند، بیشتر رفتاری را انجام می دهند که تصوّر می کنند دیگران از
آنها انتظار دارند. کسانی که نیاز کم تری به تأیید اجتماعی دارند، احساس استقلال
بیشتری می کنند و نسبت به قضاوت گروه درباره خود، کم تر نگرانند و بالطبع در
تصمیم گیری ها بر ارزش ها و ترجیح های خود متّکی اند.

جورج هرماتر نیز اشاره می کند که «مقام فردی» در پایگاه اجتماعی گروه، تأثیر زیادی
بر میزان همنوایی دارد. فردی که دارای پایگاه اجتماعی بالایی است، چندان تمایلی
به پیروی از نظر جمع ندارد؛ لیکن افراد دارای پایگاه متوسّط، اهمیّت بیشتری به
همنوایی با گروه می دهند؛ چون احتمال می دهند در صورتی که نظر جمع را نپذیرند،
طرد شوند.

این صرف نظر کردن از خواسته ها، معمولاً باعث می شود