پاورپوینت کامل یک کتاب در یک مقاله; تکنیکهایی برای مقابله باچالشهای زندگی ۳۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یک کتاب در یک مقاله; تکنیکهایی برای مقابله باچالشهای زندگی ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یک کتاب در یک مقاله; تکنیکهایی برای مقابله باچالشهای زندگی ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل یک کتاب در یک مقاله; تکنیکهایی برای مقابله باچالشهای زندگی ۳۹ اسلاید در PowerPoint :

۹۶

مهارتهای زندگی، کریس.ال.کلینکه، ترجمه: شهرام محمّدخانی، تهران: سپند هنر

هیچ دوره ای از ادوار تاریخی، حرکت سریع توسعه را آن گونه که عصر ما در حال آزمودن آن است، نیازموده و همین پیشرفت سریع، مشکلات زیادی را فراروی افراد جوامع مختلف قرارداده است. یک شخص در طول زندگی خود باید مهارتهای زیادی را بیاموزد تا بتواند گلیم خود را از آب درآورد؛ رانندگی ماشین، موتور و دوچرخه، استفاده از انواع مختلف سخت افزارها و نرم افزارهای رایانه ای، آشنایی با سیستمهای پیچیده بوروکراسی برای انجام دادن کارهای اداری روزمره، و… حتی یک خانم در آشپزخانه باید با وسایل مختلف برقی، آشنایی لازم را داشته باشد تا بتواند یک وعده غذا تهیه کند.

جالب اینجاست که این مشکل حتی در پیشرفته ترین کشورها نیز وجود دارد و بسیاری از کتابهای روانشناسی، مباحثی را به عنوان «فنْ هراسی» مطرح کرده اند.

بسیاری از افراد هستند که از کار با رایانه هراس دارند و به سختی می شود شیوه کار آن را به آنها آموخت.

تمام این موارد، بخشی از پیچیدگی جامعه ماست.

به موازات پیچیده شدن ابزار، روابط نیز بسیار پیچیده شده است. روستاها و شهرهای کوچک به کلان شهرهای بزرگ تبدیل شده اند، کنترل اجتماعی آشنایان، دوستان و فامیل به حدّاقل رسیده است، امکانات امنیت شهری با تمام پیشرفتهای خود، در قبال انبوه مشکلات این کلان شهرها و پیچیدگی آنها، بسیار اندک می نماید.

حال اگر مشکل کار، مسکن و تحصیل را هم کنار آنها بگذاریم، خود، مثنوی هفتاد من می شود.

امّا اینکه حل این مشکلات تا چه اندازه ای به عهده نهاد حکومت است، از بحث ما خارج است و اکنون آنچه که محور بحث ما را تشکیل می دهد آن است که عده ای در مقابل این مشکلات، آسیب پذیرند و گاه، زندگی را بیش از حد برای خود و اطرافیان تلخ و گزنده می کنند. مخصوصاً تهی شدن انبان افراد از توشه معنویت و دین که این شکنندگی را افزایش می دهد.

آمار بالای افسردگیهای حاد و اضطراب و خودکشی در میان ثروتمندان جوامع پیشرفته، چه معنایی می تواند داشته باشد؟

عجیب، آنجاست که بسیاری از افراد، تازه بعد از حل کردن مشکلات مالی وقتی احساس می کنند که حالا دیگر وقت خوشگذرانی و لذّت بردن از زندگی است، دقیقاً در همین زمان، دچار مشکلات روحی شدید می شوند.

بسیاری از روانشناسان، در چند دهه اخیر، برای رویارویی با این مشکلات، شیوه هایی را مورد آزمایش و تحقیق قرار داده اند تا بتوانند تا حدّی – آن قدر که حوزه روانشناسی توانایی آن را دارد – این مشکلات را کمتر کنند.

کتاب معرّفی شده در این مقاله، با عنوان اصلیِ «Coping with life challenges» نوشته کریس.ال.کلینکه، که در جهت ایجاد مهارتهای زندگی نوشته شده است، تکنیکهایی (راهکارهایی) را برای مقابله با چالشهای (بحرانهای) زندگی ارائه می دهد؛ چالشهایی مثل: اضطراب، افسردگی، تنهایی، کمرویی، شکست، و… .

اوّلین و عمومی ترین بحث، مفهوم «مقابله»(۱)

است.

آغاز مقابله: ارزیابی

بحث را با تعریف و توصیف چگونگی فرایند مقابله شروع می کنیم. برای این کار، بهتر است ابتدا مفهوم «ارزیابی» را بررسی کنیم.

لازاروس (R.S.Lazarus) و فولکمن(Folkmam)، دو نوع ارزیابی را مشخص کرده اند: ارزیابی اولیه (۲)

و ارزیابی ثانویه.(۳)

هنگامی که با مشکل یا فشار روانی مواجه می شویم، اوّلین کار، مشخص نمودن این است که: آیا واقعاً در وضعیتی بالقوّه تهدید کننده قرار گرفته ایم یا نه؟ بنابراین، از خود می پرسیم: «آیا این مسئله ارزش ناراحتی را دارد یا خیر؟». این، ارزیابی اوّلیه است.

ارزیابی اوّلیه با سلامت جسم و روان ما مرتبط است. اگر تشخیص دادیم که واقعاً در موقعیت خطرناکی قرار گرفته ایم، مجدداً از خود می پرسیم: «آیا می توانیم برای نجات خود از این وضعیت، کاری کنیم؟». این، ارزیابی ثانویه است.

سه ویژگی «مقابله»

لازاروس و فولکمن، برای «مقابله» با بحران، سه ویژگی مهم برشمرده اند:

الف) مقابله، مستلزم مقداری تلاش و برنامه ریزی است.

ب) واکنشهای مقابله ای ما در برابر بحرانها، همیشه ثمربخش نیستند؛ یعنی شخص نباید توقّع داشته باشد در همه موارد، مشکلات به طور کامل حل شود. همین که شخص قبول کند که شکست گاهگاهی هم بخشی از رخدادهای طبیعی برای هر کس محسوب می شود، دیگر ناکامی و شکست، مساوی با ناامیدی مطلق نخواهد بود.

ج) مقابله، فرایندی است که باید به تدریج و در طول زمان، انجام شود.

دو راهبرد مهم برای «مقابله»

لازاروس و فولکمن، دو شکل مقابله را مشخص کرده اند: مقابله متمرکز بر مشکل و مقابله متمرکز بر هیجان.

راهبرد متمرکز بر مشکل می تواند معطوف به درون یا معطوف به بیرون باشد. هدف راهبردهای مقابله ای معطوف به بیرون، تغییردادن موقعیت یا رفتارهای دیگران است. در صورتی که راهبردهای مقابله ای متوجّهِ درون، شامل تلاشهایی است که برای بررسی مجدّدِ نگرشها و نیازهای خود و کسب و مهارتها و پاسخهای تازه به عمل آید.

مقابله متمرکز بر هیجان، معطوف به مهار ناراحتی هیجانی است. راهبردهای مقابله ایِ متمرکز بر هیجان، شامل: تمرین جسمانی،(۴)

مراقبه،(۵)

بیان احساسات و جستجوی حمایت است.

در بیشتر موقعیتها، احتمالاً ترکیب این دو راهبرد، مفیدتر خواهد بود. به عنوان مثال، وقتی خود را برای یک مصاحبه شغلی آماده می کنید، می توانید پاسخهای خود را تمرین کنید و لباس مناسبی بپوشید (متمرکز بر مشکل) و نگرشی غیر دفاعی اتخاذ کرده، آرام باشید(متمرکز بر هیجان).

یا زمانی که قرار است با فرد مهمّی ملاقات کنید، می توانید با حفظ خونسردی (متمرکز بر هیجان) و با استفاده از مهارتهای ارتباطی مؤثر (متمرکز بر مشکل) با این موقعیتْ مقابله کنید.

البته به طور جزئی تر، بررسیهایی انجام شده است که شیوه های مقابله را با توجه به نتایج حاصل از نظریه های شخصیت، درباره نحوه برخورد افراد با رویدادهای تنش زا مشخص می کند. سازگارترین روش برای مقابله با مشکلات زندگی، یک رویکرد فعّالِ متّکی به خود، از قبیل برنامه ریزی و مسئله گشایی است.

میزان معقولی از اجتماعی بودن و برونگرایی نیز می تواند سودمند و مفید