پاورپوینت کامل تمام تاریخ ۱۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تمام تاریخ ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تمام تاریخ ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تمام تاریخ ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

۵۸

کربلا یک کلمه نیست که بتوان معنایش را در فرهنگ لغت و دایره
المعارف جستجو کرد. کربلا یک شعر نیست که بتوان آن را سرود؛ سرودنش دل شیر
می خواهد! و کدام دلی یارای سرودنش و کدام انگشتانی یارای نوشتنش را دارد؟ آیا این
همه که از کربلا گفتند و شنیدیم توانست گوشه ای از کتاب نورانی نینوا را بازگو کند؟
ما چه دیدیم در آینه غبار گرفته خیال خود: دشتی غبارآلود، جویهای جاری خون، بدنهای
تکه تکه، خیمه های سوخته، کودکان گریان و سرهای بر سر نیزه ها نشسته.

اینها را دیدیم و نوشتیم و وصف کردیم. گاه از زبان عباس(ع) سرودیم، گاه زبان به
دهان زینب(س) دادیم و نالیدیم و گاه همزبان حسین(ع)، فریاد «هل من ناصر؟» سر
دادیم. گاه دلهایمان را آتش زدیم و گاه چشمهایمان را به خون نشاندیم. تا جانمان
از عشق لبریز شد، قربانْ صدقه سکینه و رقیه رفتیم. پیش پیکر پاره عباس
اشکهایمان را نذر کردیم تا تمام آبهای دنیا مال بچه های حسین(ع) شود. بعد
سراسیمه به سوی علی اصغر دویدیم، خونهای گلویش را با بوسه هایمان شستیم تا
مادرش، رباب، بیش از آن بی تاب نشود. آن وقت، هَروله کنان به سوی علی اکبر،
قاسم، … و حسین(ع) رفتیم. دیگر نتوانستیم ادامه دهیم. دیگر نتوانستیم حتی یک
لحظه بمانیم. دلتنگی، صبرمان را جواب کرد و نفس کشیدن برایمان حرام نشد؟

خدایا!… پس زینب چه کرد؟ پس سکینه پنج ساله چگونه طاقت آورد؟ چه دلهایی دارند
آنان؟ آیا آسمان، دلی به بزرگی آنان دارد؟ آیا مجنون می توانست عاشق تر از آنها
باشد؟ آیا فرهاد کوه کن می توانست مثل آنان سنگدلی دشت را تاب بیاورد؟ آیا
رستمِ شاهنامه می توانست فقط در خواب، از هفتاد خان کربلا جان سالم به در ببرد؟
آیا شمر همانندی در داستانهای بزرگ دنیا دارد؟ آیا شاهنامه و ایلیاد و ادیسه
توانستند حماسه ای به بلندای انسانیت و عشق بسرایند؟

حسین(ع) شاعر نبود؛ اما حماسه ای ساخت که مرکبش خون بود و قلمش شمشیرهای آخته! خاک
کربلا صفحه ای دارد به اندازه ابدیت؛ پر از دلاوریها، پر از عاشقانه ها!

داستان کربلا، داستان یک عشق است یا یک حماسه؟ داستان کربلا، داستان کربلاست. حالا
هر که هرچه می خواهد بگوید؛ اما کربلا خودش برای خودش هویّت دارد. کربلا مستقل
است و در این تقسیم بندیهای نیم بند، جای نمی گیرد. کربلا هر گوشه اش، هر
صفحه اش و هر فصلش چیزی است. یک گوشه اش حماسه است، یک فصلش تراژدی است، و
درونمایه اش عشق.

کربلا داستانی است که نویسنده اش به جای پرواز در خیال، در ملکوت سیر می کند و به
جای آفریدن شخصیتهای خیالی، آدمهای واقعی دارد که از آدمهای خیالی دست
نیافتنی ترند. داستان او اوج و فرود ندارد؛ تماماً در اوج است. د