پاورپوینت کامل نیاز به محبوبیّت ۶۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نیاز به محبوبیّت ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نیاز به محبوبیّت ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نیاز به محبوبیّت ۶۳ اسلاید در PowerPoint :
۴۷
«زنگ پایان کلاس به صدا درآمد. بلند شدم و به طرف رضا رفتم تا با هم به سمت خانه برویم ؛ امّا رضا زودتر از من از کلاس خارج شد و با دیگر دوستانش راهی خانه شدند. زنگ تفریح روز بعد هم که از کلاس بیرون رفتیم، سلام سردی کرد و نزد احمد و علی و محمد رفت و با آنها مشغول صحبت شد. احساس کردم که رضا دیگر آن گونه که قبلاً مرا دوست می داشت، دوست ندارد و نمی خواهد که با من رابطه ای داشته باشد.
چند روزی بود که تنها بودم و دوستی نداشتم. در این چند روز، درس خواندن برایم سخت شده بود و دیگر حال و حوصله درس خواندن نداشتم…».
به راستی همان گونه که انسان، احتیاجات بدنی مانند آب و غذا و اکسیژن و… دارد، احتیاجات روانی هم دارد. به نظر روانشناسان، احتیاجات روانی به اندازه احتیاجات بدنی برای انسان ضروری و حیاتی است. بر همین اساس، احتیاجات روانی را جزو احتیاجات اساسی قلمداد می کنند. از اصیل ترین و اساسی ترین احتیاجات روانی افراد که همواره روانشناسان آن را در درجه اول اهمیت قرار می دهند، برخورداری از «محبّت» است. افراد بشر در هر دوره از زندگی دنیا نیاز دارند که مورد محبّت دیگران (پدر، مادر، دوستان و…) قرار گیرند و در پاسخ به این نیاز است که افراد در طول زندگی به انتخاب دوست، تشکیل خانواده یا مصاحبت با افراد و همکاران اقدام می ورزند.
عدم تأمین این نیاز، باعث پیدایش تشویش و اضطراب در افراد می شود. کمبود و فقدان محبت، تأثیرات سوء و ضایعات دردناکی در روح افراد به وجود می آورد و روابط آنها را با دیگران تحت تأثیر قرار می دهد. فردی که مورد بی مهری قرار می گیرد، خود کم بین می شود، در او عقده حقارت ایجاد می گردد، عزّت نفسش خدشه دار می شود، حسود و کینه توز بار می آید و یا به سوی تنهایی و انزوا می رود.
اگر نوجوان و یا جوانی، در کانون خانواده از محبّت، سیراب نشود، آن را در خارج از خانواده جستُ و جو می کند که زمینه بسیاری از فریبها و انحرافات از همین جا فراهم می شود.
این نیاز، با عزّت نفس همبستگی مثبت دارد به هر اندازه که انسان بیشتر مورد محبّت قرار گیرد از عزت نفس بالاتری برخوردار می گردد و در نتیجه، انسانِ موفّق تری خواهد بود ؛ اما اگر به دنبال عدم تأمین این نیاز، عزّت نفسْ خدشه دار گردد، مشکلات بسیار فراوانی را به وجود خواهد آورد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. در اینجا، برای روشن تر شدن مقصودمان، ابتدا چند واژه را تعریف می کنیم تا تمایز بین آنها معلوم گردد.
الف . عزّت نفس (احترام به خود)
هر انسانی بر اساس ملاکها و معیارهایی که در اختیار دارد، همواره خود را مورد ارزیابی و قضاوت قرار می دهد و میزان کارآیی، موفقیت و ارزشمندی خویش را تعیین می نماید. بدین ترتیب، جایگاهی که فرد به خود می دهد درجه عزّت نفس او را مشخص می نماید.
ب . خودپنداره
مجموعه ای از مفاهیمی است که فرد برای توصیف خویش از آنها استفاده می کند. انسان می تواند خود را به عنوان «بازیگر خوب فوتبال» یا «علاقه مند به داستانهای علمی» در نظر بگیرد که این گونه موارد از جمله اجزای خودپنداره وی به شمار می روند.
تفاوت خودپنداره و عزّت نفس در این است که عزّت نفس، ارزیابی اطلاعات تشکیل دهنده خودپنداره است و از احساسات انسان در مورد تمام ابعاد وجودش ناشی می شود. بنابراین، احترام به خود در هر فرد بر مبنای ترکیب اطلاعات عینی در مورد خود و ارزیابی ذهنی از آنها شکل می گیرد.
ج . خودِ ایده آل (آرمانی)
آنچه که فرد به آن احترام می گذارد یا می خواهد شبیه آن باشد و آرزوی رسیدن به آن را دارد.
د . محبوبیت
جایگاه و موقعیتی که فرد در نزد دیگران دارد و به خاطر آن، مورد احترام قرار می گیرد.
ارزیابی «احترام به خود»
انسان موفق انسانی است که از «عزّت نفس» بالایی برخوردار باشد و یا به تعبیر دیگر، «احترام به خود»ش مثبت باشد.
هنگامی که «تصوّر فرد از خود» و «خودِ ایده آل فرد» به خوبی با هم هماهنگ باشند، احترام به خود مثبت خواهد بود. برای مثال، جوانی که برای موفقیت تحصیلی، ارزش قایل باشد و در ضمن، دانش آموز خوبی هم باشد، در مورد خودش احساس خوبی خواهد داشت ؛ زیرا ارزیابی مثبتی از خصوصیات واقعی خویش دارد.
برعکس، فردی که خودِ ایده آلش، فرد بسیار محبوبی است، اما در واقعیت، دوستان کمی دارد، «احترام به خودِ» ضعیفی خواهد داشت. اختلاف میان تصوّر فرد از خود و خود ایده آل، مشکلاتی در زمینه «احترام به خود» به وجود می آورد. اختلاف زیاد میان تصوّر فرد از خود و خود ایده آل به «احترام به خودِ» ضعیف می انجامد، درحالی که اختلاف کم معمولاً بر «احترام به خودِ» قوی دلالت می کند. این نوع ارزیابی بر اساس انواع تلاشها و علایق فرد در بسیاری از زمینه های زندگی انجام می شود.
ارزیابیِ «خودْ پنداره»
آیا می توانید تصوّرات از خود و خودپنداره خود را مورد ارزیابی قرار ندهید؟ آیا با اینکه احساس می کنید دیگران، شما را دوست ندارند، می توانید این عدم احساس محبوبیت را مورد ارزیابی قرار ندهید؟ خواسته یا ناخواسته انسان نمی تواند خود را از محدوده ارزشها آزاد ساخته، خویشتن را از آن معاف دارد.
هر انسانی، اعم از اینکه ارزشهایی که معیار قضاوت او از نفس خویش است آگاهانه یا ناآگاهانه، معقول یا نامعقول، سازگار یا متناقض و در جهت زندگی باشد یا بر ضدّ آن، خود را بر طبق معیارها و موازین معینی می سنجد و به هر اندازه ای که نتواند خود را با آن معیارها وفق دهد و در رسیدن به آنها ناکام شود، به همان اندازه، حس ارزشمندی و احترام او نسبت به خویش جریحه دار می گردد.
برای انسان، هیچ حکم ارزشی ای مهم تر از داوری او در مورد نفس خویش نیست. ارزشیابی شخص از خویشتن قطعی ترین عامل در روند رشد روانی اوست و این ارزشیابی تماماً به شیوه قضاوت آگاهانه و صریح، شفاهی یا کتبی، یا بر شمردن صفات و توصیف حالات نیست، بلکه به صورت احساس است. احساسی که جدا کردن و شناسایی آن مشکل است ؛ زیرا پیوسته توسط انسان، تجربه می شود و جزئی از هر احساس دیگر انسانی است و در هر واکنش احساساتی دخیل است.
هر احساس، زاییده یک برآورد است، و بازتاب یک ارزشیابی، «سودمندی» و یا «زیان بخشیِ» برخی از جنبه های حقیقت به حال انسان است. بنابراین، تصویری که یک فرد از خویشتن دارد، به طور
ضمنی در همه واکنشهای ارزشی او تجلّی می کند. هر نوع قضاوت، این سؤال را پیش می آورد که «آیا به نفع من است یا به زیان من؟» و این، خود به خود متضمّن نمایی از «من» است و تصویری از نفس را به دنبال خود می کشد.
انسان نیاز دارد که به خود احترام بگذارد ؛ زیرا برای نیل به ارزشها ناگزیر از عمل است و به منظور آنکه وارد عمل شود، نیاز دارد که به ثمره عمل خود ارج نهد. برای آنکه انسان، خواهان ارزشهایی باشد، باید خود را مستعد لذت بردن از آنها بداند و برای آنکه برای نیکبختی تلاش نماید، باید خود را شایسته آن بداند.
فواید ارزیابیها
ارزشیابی شخصی از خویشتن، اثرات برجسته ای در جریان فکری، احساسات، تمایلات، ارزشها و هدفهای وی دارد و کلید فهم رفتار اوست. به منظور شناخت کیفیّات روانی انسان و پی بردن به روحیات او باید به طبیعت وی، میزان حرمت (عزّت) نفس وی و معیارهای قضاوت وی درباره خویشتن آگاهی یافت.
انسان، تمایل به داشتن حرمت نفس را امری ضروری و الزام آور و اساسی می داند و در هیچ وضعیتی، چه این ضرورت را در وجود خود به وضوح، شناسایی نماید یا نه، نمی تواند منکر این واقعیت شود که ارزشیابی او از خویشتن، اهمیتی حیاتی دارد و به اندازه مسئله مرگ و زندگی مهم است. هیچ کس نمی تواند نسبت به داوری خود درباره خویشتن بی تفاوت باشد ؛ زیرا طبیعت وی چنین اجازه ای را نمی دهد.
از طرفی دیگر، انسان، آنچنان مشتاق و نیازمند به داشتن نظر مثبت و مناسب درباره خویش است که امکان دارد در این راه، حقیقت را نادیده انگارد، قضاوتش را تحریف، و ذهن خود را تجزیه کند و احساسات نامناسب را سرکوب سازد تا از رودررویی با حقایقی که ارزشیابی او را در مورد خویش خدشه دار می کند و به آن جهت منفی می دهد، پرهیز نماید.
انسانی که معیارهای نامعقولی را انتخاب کرده و پذیرفته است که خود را بر اساس آنها قضاوت و ارزشیابی کند، ممکن است آشکارا و با زشتی به سوی هدفهایی مخرّبْ سوق داده شود تا خود را قانع و مطمئن سازد که دارای فضایل و حرمت نفس است ؛ هرچند در واقع، فاقد آنهاست.
انسانی که دارای حرمت نفس نیست، به میزان فقدان آن، خود را مجبور به جعل و کسب نوع کاذبی از حرمت نفس می نماید تا با توسّل به تصویر دروغین و بدلی آن، چهره خود را بیاراید و با این حسّ نومیدی و این باور که رودررویی با جهان، بدون برخورداری از حرمت نفس به منزله بی پناه کردن و خلع سلاح خویش است (که نهایتاً منجر به تخریب نفس می گردد)، خود را از نظر روانشناسی به طریق باطل سوق می دهد.
یک استعداد – یک رسالت
نیاز انسان به حرمت (عزّتِ) نفس، غریزه ای در نهاد آدمی است ؛ ولی انسان، فاقد علم مادرزادی برای برآوردن این نیاز و یا اطلاع از حرمت نفس است و در واقع، رسالت و مسئولیت او این است که چنین معیارهایی را کشف نماید.
تمام مردم به طور طبیعی به شرافت و عزّت نفس، متمایل اند و از آن، خشنود می گردند و از پستی و فرومایگی متنفرند و از آن، احساس رنج و عدم رضایت می نمایند. میل به عزّت نفس مانند سایر تمایلات طبیعی، از روز اوّل ولادت به صورت زمینه و استعداد، در نهاد فرزندان بشر نهفته است و به موازات تغییر و تحولاتی که در جسم انسان صورت می گیرد این تمایل نیز تدریجاً شکفته شده، رنگ تحقّق و فعلیت به خود می گیرد.
عزّت نفس از طرفی برای تمام افراد، یکی از بزرگ ترین فضایل اخلاقی و سجایای انسانی است و از طرف دیگر، محرّک آدمی در اجرای سایر برنامه های
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 