پاورپوینت کامل مهارتهای ارتباط با دیگران ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مهارتهای ارتباط با دیگران ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مهارتهای ارتباط با دیگران ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مهارتهای ارتباط با دیگران ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

۲۸

(با تأکید بر شیوه های ابراز احساسات)

مقدمه

همه ما بخشی عمده از زندگی خود را در ارتباط با دیگران سپری می کنیم یا در فکر آن به سرمی بریم. تحقیقات، نشان داده است که ۷۵درصد اوقات روزانه ما صرف ارتباط با دیگران می شود و شاید بتوان گفت ۷۵ درصد موفقیتهای ما نیز به روابط ما با دیگران وابسته است. از همین رو، در دهه های اخیر، توجه زیادی به مبحث «مهارت در روابط (تعامل) اجتماعی» شده است. این نکته که برخی انسانها تعاملگران ماهرتری هستند، باعث شده تا پژوهشهای دقیق و منظّمی درباره ماهیت و کارکردهای «تعامل اجتماعی» و عوامل تأثیرگذار بر آن، انجام شود. تحقیقات، نشان می دهد که عوامل بسیاری در «تعامل اجتماعی ماهرانه» و «تأثیرگذاری» و «ایجاد محبوبیتْ» نقش دارند ؛ اما نقش عواطف و احساسات در این میانْ بسیار مهم و چشمگیر است.(۱)

باوِرز و همکاران (۲)

در مطالعات خود (منتشر شده به سال ۱۹۸۵م) به این نتیجه دست یافتند که عواطف و احساسات چه از لحاظ شکل دهی و تأثیر بر برخوردها و چه از لحاظ حفظ و پایان دادن روابط، تأثیر قابل توجهی بر روابط میانْ فردی دارند. بروکس و هیث (۳)

نیز (در پژوهش منتشر شده شان به سال ۱۹۸۵م) به اهمیت و نقش عواطف و احساسات در تعامل میانْ فردی اشاره نموده اند و معتقدند روابط ما با دیگران در صورتی کارآمد و مفید است که بتوانیم عواطف و احساسات خود را از طریق پیامهای کلامی (زبانی) و غیرکلامی با دیگران در میان بگذاریم. دیوید برنز در تعریف «ارتباط خوب» می گوید: یک ارتباط خوب، از دو ویژگی برخوردار است: احساسات خود را آشکارا ابراز می کنید و به طرف مقابل هم امکان می دهید تا احساسات خود را ابراز کند.(۴)

بنابراین، ابراز احساسات را می توان به عنوان یک مهارت مهم در تعامل اجتماعی به حساب آورد.(۵)

ابراز احساسات و فرهنگ

باید در نظر داشت که فرهنگهای مختلف، در مورد شیوه های ابراز احساسات و اینکه نسبت به چه کسانی و تا چه اندازه باید احساسات خود را بیان کرد، تفاوتهای بارزی دارند. پُل اکمن (به نقل از: دانیل گلمن، ترجمه پارسا، ۱۳۸۰، ص ۱۵۹) اصطلاح «قواعد بیانگری» را برای بیان همرأیی اجتماعی درباره اینکه کدام احساسات را در چه زمانی می توان به طور صحیح نشان داد، به کار می برد. از نظر اِکمن قواعد بیانگری در اصل، سه نوع هستند:

۱ – به حدّاقل رساندن ابراز احساسات: این یک هنجار ژاپنی است که در حضور افراد مافوق، نباید احساس درماندگی خود را ظاهر ساخت.

۲ – اغراق و مبالغه در ابراز احساسات: یعنی بزرگنمایی احساسی که در ما وجود دارد.

۳ – جایگزین کردن یک احساس به جای دیگری: این مورد را می توان در بعضی فرهنگهای آسیایی ملاحظه کرد.

ابراز احساسات و الگوهای رفتاری دوران کودکی

ما این قواعد بیانگری را تا حدودی از طریق دستورالعملهای صریح و روشن از همان دوران کودکی از والدین یا دیگر افراد که بر شکل دهی شخصیت و رفتار ما نقش دارند، یاد می گیریم ؛ بخش عمده آن نیز از طریق الگوبرداری صورت می پذیرد. کودکان، یاد می گیرند که همان کاری را که دیگران انجام داده اند، انجام دهند. وقتی که والدین در مقابل رفتارها و اتفاقاتِ روی داده برای یک شخص با بی تفاوتی برخورد می کنند، فرزندان، اصل خُنثی بودن(Neutrality) را فرامی گیرند. اگر زمانی والدین در غمها و شادیهای کسی شریک شده و همان احساسی را که او دارد، در مورد پدیده ای به دست آورند و در عین درک وضع او تلاش کنند که به او یاری رسانند، فرزندان نیز اصل ابراز همدلی (Empathy) را می آموزند.

بنابراین، سبکهای تربیتی در آموزش ابراز احساسات، می توانند اثرگزار باشند. برخی از سبکها یا مکتبهای تربیتی، در بیشتر موارد، خُنثی بودن را توجیه می کنند و از همدردی، به شدّت گریزان اند. فرهنگهای غربی و سبکهای تربیتی برگرفته از این فرهنگها، بر اساس فلسفه حاکم بر این جوامع (یعنی فردگرایی)، بیشتر گرایش به خُنثی بودن دارند. بر عکس، فرهنگهای عاطفی شرقی، بی تفاوتی را پدیده ای کاملاً نامطلوب دانسته و به آموزش و الگودهی رفتارهای حاکی از همدلی توصیه می کنند.

ابراز احساسات و نظریه «هوش هیجانی»

تحقیقات تجربی در زمینه مهارتهای اجتماعی به اینجا متوقف نشد ؛ بلکه روانشناسان پس از پی بردن به اینکه عواطف و احساسات، نقش کلیدی ای در زندگی اجتماعی انسان دارند و ابزار درست احساسات، یکی از مهارتهای مهم اجتماعی به حساب می آید، با نگاه عمیق و بنیادی تر به این موضوع پرداختند.

گاردنِر، از «هوشِ بین فردی» نام می برد ؛ اما «هوش هیجانی»، سازه ای بود که روانشناسانی چون سالووِی و جان مایر به عنوان عامل تعیین کننده کسب موفقیت در زندگی فردی و اجتماعی بدان دست یافتند.(۶)

هوش هیجانی از دیدگاه سالووی شامل پنج حیطه اصلی از تواناییهای فردی می شود که عبارت اند: ۱. شناخت عواطف شخصی، ۲. به کار بردن درست هیجانها، ۳. برانگیختن خود، ۴. شناخت عواطف دیگران، ۵. حفظ ارتباطها.

در این رویکرد، توانایی ابراز احساسات و اینکه در موقعیتهای مختلف، احساسات مناسب از خود نشان دهیم، یکی از عوامل شناخت «هوش هیجانی» و ملاکهای بررسی آن است.(۷)

از آنجا که «کارآیی» در ابراز احساسات، بسیار تغییرپذیر است و شرایط و موقعیتهای مختلف، سبکهای متفاوتی از ابراز احساسات را می طلبد، باید خزانه رفتارهای ارتباطی ما بسیار غنی باشد. برای مثال، مهارتهای مختلفِ لازم، جهت ابراز احساسات را در موقعیتهای زیر، در نظر بگیرید:

برای آرام کردن همسر خود باید بتوانیم او را آرام و برای او دلسوزی کنیم. برای اینکه از دوست افسرده خود حمایت کنیم، باید روحیه اعتماد به نفس را در او تقویت کنیم و به او نشان دهیم که نگرانش هستیم.

برای اینکه با دیگران دوست شویم، باید بدانیم که چطور و در چه موقعی مسائل خصوصی خود را برای آنها فاش و چطور با آنها همدردی کنیم. گاهی اوقات باید دیگری را سر عقل بیاوریم و گوشمالی بدهیم و گاه نیز باید با او کنار بیاییم و به کمک یکدیگر، راه حلّ مشترکی بیابیم.

پس با توجه به اینکه مهارت در ابراز احساسات، مجموعه شخصی از مهارتها را شامل نمی شود، ناگزیریم که مهارتهای متنوّعی داشته باشیم. علاوه بر این، صِرف توانایی ابراز احساسات به شیوه های مختلف، از ما یک انسان ماهر و موفق نمی سازد، مگر آنکه بدانیم در هر لحظه و نسبت به هر شخص، ابراز کدام نوع احساسات و تا چه اندازه مناسب است. برای مثال، تا وقتی ندانیم چه موقع و تا چه اندازه احساس همدردی مناسب است و چه موقعی جسارت و انتقاد، دانستن راه و رسم همدردی یا جسارت و انتقاد، فایده ای ندارد.

چه احساساتی را نسبت به دیگران ابراز کنیم؟

در یک نگاه کلّی، احساسات را می توان به احساسات مثبت و منفی طبقه بندی نمود: بدبینی، حسادت، نگرانی و ناامیدی و… جزو احساسات منفی به حساب می آیند. این نوع احساسات، نه تنها شایسته ابراز نیستند، بلکه وجود همیشگی آنها در فرد، نشانه اختلال روانی است. تحقیقاتْ نشان داده است که روابط ناسالم در خانواده و جامعه معمولاً بر اثر وجود و ابراز این گونه احساسات به وجود می آید.

احساساتی مانند همدردی، همدلی، حرمت خود، رضایت از رابطه با دیگران و… جزو احساسات مثبت به حساب می آیند. وجود این نوع احساسات در افراد، نشانه سلامت روانی آنها بوده اگر به شیوه مناسب و مطلوبی ابراز شوند، باعث بهبود روابط، پایداری دوستیها، استحکام خانواده و رضایت از زندگی خواهند شد.

احساساتی نیز وجود دارند که با توجه به موقعیتهای مختلف، می توانند سالم یا ناسالم باشند. خشم و اندوه، نمونه هایی از این دسته اند. خشم اگر به منظور دفاع از خود و گرفتن حقّی باشد، باید نشان داده شود. اندوه سالم، همان افسردگی بالینی نیست. وقتی یکی از عزیزان شما می میرد، کاملاً سالم و بجاست که اندوهگین شوید و اندوهتان را با دوستان و نزدیکانتان در میان بگذارید. اندوه شما نشانگر مهر و محبتی است که به آن فرد داشته اید.(۸)

احساسات مثبت را باید ابراز کنیم، اما از نشان دادن احساسات منفی و احساساتی که تفسیر مثبت برای آنها وجود ندارد، باید پرهیز

نموده، در صدد اصلاح و جایگزینی آنها برآییم.

تا چه اندازه احساسات خود را ابراز کنیم؟

برای ابراز احساسات نسبت به دیگران، به طور کلی نمی توان حد و مرز مشخّصی را تعیین کرد ؛ زیرا احساسات، گستره وسیعی را در برمی گیرند و از سوی دیگر، افراد و موقعیتهایی که ما نسبت به آنها احساسات از خودْ نشان می دهیم، یکسان و در یک ردیف نیستند.

توجه به این نکته مهم است که اگرچه روح و محتوای فرهنگ دینی ما بر پایه ارتباط، صمیمیت، ابراز محبت و عاطفه استوار است، اما این، هرگز به معنای آن نیست که احساسات خود را نسبت به همگان و به صورت عمیق و گسترده، ابراز کنیم. رابطه ای که با همسرمان یا پدر و مادر و یا دیگر دوستان نزدیکمان داریم، کاملاً متفاوت از رابطه ما با سایرین است. از این رو نمی توانیم با افرادی که تازه با آنها آشنا شده ایم، همان احساساتی را از خود ابراز کنیم که نسبت به دوستان نزدیکمان داریم.

اگر به همسر یا یکی دیگر از دوستان بسیار نزدیکمان بگوییم: «دوستت دارم» و حتی مسائل ریز و جزئی زندگی خود را با وی در میان بگذاریم، شاید مشکل چندانی ایجاد نکند ؛ بلکه چه بسا لازم و ضروری است. اما نمی توانیم، به هر فرد غریبه ای که برمی خوریم، احساسات خود را این گونه ابراز کنیم. بلکه ترجیح می دهیم به برخوردها و تعارفات رسمی اکتفا نموده، از ابراز هرگونه احساس دیگری خودداری کنیم.

شیوه های ابراز احساسات

در یک برخورد دو نفره معمولی، یک سوم مفا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.