پاورپوینت کامل قطب نمای شخصیّت ۷۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قطب نمای شخصیّت ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قطب نمای شخصیّت ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قطب نمای شخصیّت ۷۷ اسلاید در PowerPoint :

۱۸

در سده پنجم قبل از میلاد مسیح ، بقراط (پدر طب) معتقد بود که تفاوت انسانها در خُلق و خو ، با سیّالات بدن ، مرتبط است . چهار ماده سیّال در بدن انسانها وجود دارد و افراد بشر ، بسته به غلبه جریان هر کدام از این مایعات ، اخلاقیات خاصّ خود را دارند . این مایعات ، عبارت اند از : صَفرا ، سودا ، بَلغَم و خون . متناسب با این مواد ، انسانها دارای طبایع : صفراوی ، سودایی ، بلغمی و دَمَوی هستند .

صفراویها ، افرادی عصبی و تحریک پذیرند . سوداییها، درونگرا و مستعدّ افسردگی اند . افراد بلغمی ، آرام و ملایم اند . و در نهایت ، طبیعت دَمَوی ، شامل افراد پر انرژی و خوش بین است .

یونانیان ، همه اشیای طبیعت را دارای خواصّ ذاتی می دانستند و بر این باور بودند که در یک تقسیم بندی می توان تمام پدیده ها را در چهار مجموعه اصلی گرد آورد : آتش ، خاک ، آب و هوا . تمام پدیده ها به نسبتهای متفاوت ، از ویژگیهای این عناصر برخوردارند . بعدها ارسطو متذکّر شد که شخصیت انسانها نیز تابع همین تقسیم بندی است .

در اوایل قرن بیستم ، کارل یونگ ،(۱)

نظریه تیپ شناسی (سِنْخ شناسی/گونه شناسی) خود را مطرح کرد . از نظر وی هر انسانی از بدو تولّد یا در مراحل ابتدایی زندگی ، از نظر شخصیتی دارای دیدگاهی خاص و کارکردی ویژه است که نحوه رفتار وی با افراد دیگر و دنیای خارج را مشخص می کند . بر طبق نظر یونگ ، دیدگاه و کارکرد غالب فرد ، آن چیزهایی هستند که فرد ، در ناخودآگاه خود می پسندد و آنها را بر سایر دیدگاهها و کارکردها ترجیح می دهد . انسان در طول زندگی همین ویژگیها را در خود رشد می دهد .

یونگ ، معتقد بود که افراد در تعامل با یکدیگر ، دو نوع طرز تلقی و جهتگیری متفاوت از خود نشان می دهند : الف . برونگرایی (۲)

، ب . درونگرایی .(۳)

فرد برونگرا ، عمدتاً شخصی است اجتماعی و خوش برخورد که بیشتر با جهان خارج ، سر و کار دارد . در حالی که فرد درونگرا ، احتمال دارد کم حرف و گوشه گیر باشد و بیشتر ، علاقه دارد که در خودش فرو رود تا اینکه با دیگران ارتباط برقرار نماید .

از نظر یونگ ، درونگرایی و برونگرایی بر روی چهار نوع کارکرد انسان (یعنی : تفکّر ، احساس عاطفی ، حواس پنجگانه و شهود) اثر می گذارند و هشت روش مختلف برای مواجهه با جهان خارج ، به دست می دهند . به عنوان مثال ، تیپ برونگرای متفکّر ، تیپ درونگرای متفکّر ، تیپ برونگرای عاطفه و … .

تیپ متفکّر سعی می کنند تجربیات خود را براساس دلیل و منطق ، تعبیر و تفسیر کنند . افراد عاطفی ، رویدادها را براساس خوشایند و ناخوشایند بودنشان مورد قضاوت قرار می دهند . افرادی که از حواس ، بهره می گیرند ، به حواس پنجگانه خود ، متّکی هستند و آنهایی که شُهودی هستند ، براساس پیش بینیها و فرضیّات خود ، عمل می کنند .(۴)

علاوه براینها در تحقیقات مختلفی که صورت گرفته است ، به تفاوتهای شخصیتی براساس گروههای خونی ، بیوشیمی مغز ، غلبه فعالیت یکی از نیمکره های مُخ (به اصطلاح : راستْ مغزی یا چپْ مغزی) و حتی ساخت اندامهای بدن ، پرداخته شده است . به عنوان مثال ، ویلیام شِلدون (۵)

طبقه بندی جدیدی از مزاج، ارائه داد. این طبقه بندی، بر مبنای خصوصیات جسمانی قراردارد که عمدتاً ارثی اند.

بر اساس طبقه بندی شِلدون، افراد به سه دسته تقسیم می شوند :

۱ . آندومورفها(۶)

: این افراد ، دارای بافت اَحشایی گسترده هستند . به عبارت دیگر ، ظاهری چاق و گرد دارند . افراد آندومورف ، از نظر مزاجی با این ویژگیها مشخص می شوند : علاقه مند به راحتی و آسایش ، مردم آمیز ، پرخور و با محبت .

۲ . مزومورفها(۷)

: بافت ماهیچه ای

درشت ، از مشخصات این دسته است . افرادی راست و کشیده ، تو پُر و با تیپ ورزشکاری . افراد مزومورف ، دارای ویژگیهای ذیل هستند : فعّال ، قاطع ، جسور و ماجراجو .

۳ . اکتومورفها(۸)

: اکتومورفها بدنی ظریف ، لاغر و کشیده دارند . گوشه گیری ، ترس ، احتیاط و کمرویی از مشخصات این گروه است .

حتی تفاوتهای خُلق و خو بر اساس «حالات چهره» و «نمونه های خط» نیز مورد بررسی قرار گرفته است . هر چند بسیاری از این تحقیقات ، مورد نقد قرار گرفته اند ، لیکن وجود همبستگی (ارتباط معنادار) بین بعضی از این ویژگیها و تفاوتهای شخصیتی ، چیزی است که اجمالاً مورد قبولْ واقع شده است .

ابعاد شخصیّت از نظر آیزِنْک

آیزنک (۹)

، چهار تیپ شخصیتی را مطرح می کند . این تیپها عبارت اند از : درونگرا ، برونگرا ، پایدار و ناپایدار از نظر هیجانی . از نظر آیزنک ، درست است که ما چهار تیپ با صفتهای خاص معرفی می کنیم ، امّا این تیپها فقط در ذهن و به عنوان نماینده افراطی هر کدام از این تیپها حضور دارند . در واقع، در جهان خارج ، همه انسانها با درجات متفاوتی ، تمام این صفات را دارا هستند . یعنی این تیپها کاملاً از هم مجزّا نیستند ؛ بلکه روی یک پیوستار (نمودار دایره ای) قرار دارند .

هر نقطه از این پیوستار می تواند مشخص کننده یک فرد باشد . پس ممکن است افراد بیشماری که تفاوتهای فراوانی با هم دارند ، زیر مجموعه تیپ برونگرا قرار گیرند .

از سوی دیگر ، مُدل آیزِنْک ، یک مدل سلسله مراتبی است . در سطح اول ، پاسخهای عادی فرد قرار دارد . پاسخهای عادی شامل رفتارهایی است مثل : سلام کردن ، دست دادن ، لبخند زدن و… . احتمالاً پاسخهای عادی دیگری هم هست که این فرد می تواند از خود ، نشان دهد ، مثلاً او از مهمانیهای شلوغ ، معاشرت با دیگران و زیاد صحبت کردن ، لذّت می برد . مجموعه این پاسخها سطح صفات را ایجاد می کنند .

می توانیم بگوییم شخص ، با این رفتارها صفت «مردم آمیزی» دارد . این فرد
می تواند صفات دیگری هم داشته باشد ، مثلاً ممکن است با نشاط ،

پرهیجان و بسیار فعّال باشد . این مجموعه صفات ، با هم ترکیب می شوند.
و تیپ برونگرا را به وجود می آورند . سایر تیپها نیز به همین نحو ، تشکیل
می شوند.

جاذبه میانْ فردی

دوستی و عشق ، معمولاً با برخورد دوستانه دو نفر و پاسخ مثبتی که به یکدیگر می دهند آغاز می شود . انسانها روزانه بسیاری از افراد را در موقعیتهای مختلف ، ملاقات می کنند ، بدون اینکه توجه خاصی در آنها برانگیخته شود ، یا اینکه به سرعت از خاطره یکدیگر محو می شوند . سؤال ، اینجاست که آنچه موجب می شود در این میان ، دو نفر به یکدیگر علاقه پیدا کنند و بنیان یک دوستی صمیمانه را پی ریزی کنند ، چیست؟

اوّلین چیزی که زمینه برقراری یک رابطه را فراهم می کند ، نزدیکی دو نفر و تماسهای مکرر آنهاست . حضور در یک محلّه ، یک کلاس ، یک دانشکده ویا یک محلّ کار مشترک می تواند وسیله ای برای آشنایی دو نفر باشد . در اوّلین برخورد ، ممکن است دو نفر ، کاملاً به طور تصادفی یکدیگر را ملاقات کنند . تعاملات اوّلیه موجب می شود هر کدام ، تصویری از دیگری در ذهن خود ترسیم کنند . این برداشتهای اوّلیه «بحرانی» هستند ؛ یعنی «تعیین کننده»اند . قطع ارتباط یا تداوم آن ، منوط به کیفیت این برداشتهاست . در واقع ، همین تصویرهای ذهنی هستند که تعیین می کنند آیا تماس در همانجا پایان پذیرد ، یا به عنوان گامی برای تماسهای بعدی و بیشتر ، مطرح شود .

در شکل گیری برداشتهای اوّلیه ، سه عامل دخالت دارند : ۱ . ظاهر جسمانی ، ۲ . الگوهای رفتار و ۳ . ویژگیهای شناختی .

افراد خوش ظاهر ، نه تنها خودشان جذّاب هستند ، بلکه باعث می شوند که دیگران هم صفات مثبت دیگری به خصوصیات آنها اضافه کنند(به آنها نسبت دهند) . تحقیقات ، نشان می دهد که غالب افراد جامعه گمان می کنند که یک فرد جذّاب (از نظر ظاهری) ، از نظر صفات مطلوب اجتماعی مانند : نوعدوستی ، قابلیت اعتماد ، حساسیت و صمیمیت نیز بر یک فرد غیر جذّاب ، برتری دارد . به علاوه ، چنین قضاوت شده است که احتمال موفّقیت افراد جذّاب ، در مقایسه با افراد غیر جذّاب ، خیلی بیشتر است .

آنچه یک فرد می گوید و شیوه ای که رفتار می کند ، به عنوان پایه و اساس دیگری است که افراد را یاری می دهد تا اوّلین برداشتهای خود را از آن فرد ، شکل دهند . این رفتارها تابع ویژگیهای شناختی (نظیر افکار ، احساسات ، نگرشها ، علایق ، عقاید و ارزشهای فرد) است . اطلاعات ما در این مورد ، از این طریق که مردم چگونه به نظر می رسند ، چگونه عمل می کنند ، به چه شکلی صحبت می کنند و چه می گویند ، کسب می شود .(۱۰)

آنچه به ما کمک می کند تا برداشت خوبی از خود ارائه دهیم ، این نیست که تنها به یکسری از راهبردهای ارتباطی کلی (صرف نظر از ویژگیهای شخصیّتی افراد) ، توسّل جوییم . شناخت الگوهای شخصیتی ، ما را قادر می سازد که بفهمیم تیپهای مختلف ، چگونه رفتار می کنند ، چه انتظاراتی می توان از آنها داشت ، چه حساسیتهایی دارند و چه رفتارهایی را می پسندند . به علاوه ، این شناخت به ما کمک می کند تا از برقرار ساختن رابطه صمیمی و عمیق با بعضی از سِنخهای شخصیتی دست برداریم ؛ چون ویژگیهایمان در دو نقطه متضاد قرار دارند . چنین ارتباطی ، ممکن است آغاز شود ، لیکن تداوم نخواهد داشت و در جریان موقعیتهای مختلف ، با مشکلاتی رو به رو می شود .

غرض از مطرح کردن تیپهای شخصیتی در ابتدای این مقال ، توجه دادن به تفاوت انسانها در دیدگاهها ، کارکردها ، علایق و سلایق آنهاست . آگاهی نسبت به این تفاوتها ، به ما کمک می کند تا در برقراری ارتباطات خود ، مسیری را انتخاب کنیم که تضمین کننده بیشترین و بالاترین درجه رضایت و موفقیت باشد . در ادامه به بیان یک تیپ شناسی فرهنگی می پردازیم تا با تفصیل بیشتر ، اهداف ذکر شده را تعقیب کنیم .

مقایسه فرهنگها در یک نگاه

به مدّت چندین قرن ، منظور از «چهار گوشه جهان» ، چهار بخش نود درجه ای شمال ، جنوب ، شرق و غربِ سیّاره زمین بوده است . نکته قابل توجه در اینجاست که فرهنگهای عمومی و کلّی ای که در این چهار بخش از جهان شکل می گیرد ، ویژگیهای غالبی دارد که در سراسر جهان ، مشخّص و مشهور است . ما در مورد مردم شمال ، نوعی تصوّر داریم که این تصویر ، متفاوت از مردم مشرق زمین یا جنوبیها و یا مردمی است که در غرب ، زندگی می کنند .

ما در اینجا یک قطب نمای شخصیتی ارائه می دهیم . این قطب نما به شما کمک می کند تا خود و افراد محیطتان را از طریق آن ، مقایسه کرده ، به تیپ شخصیتی هر کدام ، آگاهی یابید .

فرهنگ شمالی

مردمی که در فرهنگ شمالی زندگی می کنند (مثلاً مردم سختْ جانِ سرزمینهای سردسیر و پوشیده از برف ایسلند یا نروژ) ، دارای صفات مشترکی هستند که مطابق آن چیزی است که معمولاً از ساکنین این مناطق ، انتظار داریم . شاید این ویژگیها ، به سرما و آب و هوای خشنی مربوط باشد که این افراد را وامی دارد تا سخت برای بقا تلاش کنند . شمال ، همراه است با قدرت ، قاطعیت و رقابت در مواجهه با کارهای دشوار و به نتیجه رساندن آنها .

فرهنگ شرقی

مردمی که در عرصه فرهنگ شرقی زندگی می کنند نیز دارای ویژگیهای مشترکی هستند (مردم اهل تشریفات و سنّتی چین ، ژاپن یا مالزی را به خاطر بیاورید) . فرهنگ آنها تابعی از آیینها ، سنّتها و موازین پذیرفته شده است . هنر و معماری شرقی به طور پیچیده ای ظریف ودقیق است . ویژگیهای شرق ، شاملِ احتیاط ، سازمان و انضباط است .

فرهنگ جنوبی

مردمی که دارای فرهنگ جنوبی هستند نیز وجوه مشترکی دارند (مردم امریکای جنوبی ، مثل برزیل یا جنوب اروپا مثل پرتغال و اسپانیا و یا مردم هند را به یاد بیاورید) . فرهنگ جنوبی همیشه دلسوزانه و دوستانه است که غالباً در روحیه همدلی کشاورزان – که به خوبی به درد دل یکدیگر گوش می سپارند – نمودار می شود ؛ کشاورزانی که هم کار می کنند و هم دست یاری خود را به سمت دیگران ، دراز می نمایند . جنوب ، نمایانگر گرمای آفتاب استوایی است .

فرهنگ غربی

روح «غرب وحشی» در مرکز فرهنگ غرب ، جای دارد . آزادیجویی و عشق به ماجراجویی ، بیانگر ماهیت خطرپذیر و اهل ریسک غربی است (مهاجران اروپایی سرزمین امریکا را در نظر بگیرید) . روحیه آنها ، فضاهای وسیع ، گشاده و بدون مرز را می طلبد . این افراد ، پر انرژی ، خودجوش ، ساختار شکن و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.