پاورپوینت کامل نقش الگوها در امروزی شدن ۵۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقش الگوها در امروزی شدن ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش الگوها در امروزی شدن ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش الگوها در امروزی شدن ۵۶ اسلاید در PowerPoint :

۳۴

تبیین واژه های هر بحث و گفتاری قبل از ورود به آن، امری است
منطقی که از تشویش و پراکندگی مباحث جلوگیری می کند. در این
نوشتار، دو واژه مهم و کلیدی وجود دارند که باید به توضیح آنها
بپردازیم: «الگو» و «امروزی شدن».

الف) الگو: الگو لفظی است که در روانشناسی و برخی از علوم
دیگر (مثل جامعه شناسی، اخلاق و علوم تربیتی و…) کاربرد بسیاری
داشته، دارای مفهومی گسترده است. از جمله واژه هایی که با این
کلمه، تناسب و همپوشی دارد: اُسوه، مُدل، نمونه، قهرمان، مثال و
سرمشق است. الگو در روانشناسی به معنای «طرح» و «نمونه
عینی» به کار می رود.(۱)

الگوپذیری

بحث مهمی که این جا مطرح است بحث الگوپذیری انسان
است. در تعریف الگوپذیری گفته اند: «رضایت فرد به انطباق
رفتارش با الگوهای وسیعی در جهت هماهنگی و انسجام رفتاری با
آنها».(۲) الگوپذیری، امری فطری است که از اوان کودکی در انسان،
قابل مشاهده است (مُحاکات). اگر شما به کودکی بخندید، او هم
مثل شما لبخندی می زند. این فرایند در سنین بالاتر، حالت
نیمه آگاهانه و کمی هدفدار به خود می گیرد، مثل تقلید بچگانه که در
آن، طفلِ سه ساله برای شبیه سازی اطرافیان، اعمال آنها را تقلید
می کند (تقلید به معنای خاص آن). عالی ترین مرتبه الگوپذیری و
تقلید، مرحله تکرار عمل دیگری با آگاهی کافی از حُسن کار و
همراه با هدفمندی است (اقتباس).(۳) چه بسا نوجوانی که با اندیشه و
تفکر و استعداد فردی و تربیت، زودتر از وقت خود به مرحله آخر
(یعنی اقتباس) برسد و برخلاف آن، مرد میانسالی به خاطر فقر
فرهنگی و محیطی و… در همان مرحله نیمه آگاهانه و بچگانه بماند
و کورکورانه از دیگران تقلید کند!

انواع الگو

در زمینه الگوها، تقسیمات و مباحث زیادی مطرح است، از
جمله بحث ترکیب و یا تعارض الگوها و یا تقسیم آنها به الگوهای:
۱) فعّال و منفعل، ۲) مستقیم و نمادین (غیر مستقیم)، ۳) فردی و
اجتماعی، ۴) خیالی و واقعی، ۵) ذهنی و خارجی، ۶) راستین و
دروغین، ۷) صحیح و غلط، ۸) ثابت (جاوید) و متغیّر (موسمی)و… که
به همین ترتیب در الگوپذیرها نیز این بحث ها و تقسیم بندی ها
مطرح است.

البته ناگفته نماند که برخی از این مباحث و تقسیم بندی ها با
هم تداخل و همپوشی دارند. مثلاً پیامبر اسلام، «فعّال» و برای ما
«نمادین» و… است.

میل به کمال

مسئله مهم این بحث، این است که الگوپذیری، گرایشی فطری
است که ریشه در میل انسان به کمالجویی و کمالگرایی دارد. ما
می توانیم طبق سرشت خود، از راه های گوناگون، به پیشرفت و
تعالی دست یابیم و ابعاد وجودی خودمان را توسعه بخشیم. انسان،
همواره در صدد صعود به مدارج عالی انسانی است و در رسیدن به
هیچ درجه ای سیری نمی پذیرد. انسان، شُهرت، قدرت، ثروت،
محبوبیت و… را برای خود می طلبد ؛ اما همه اینها بیانگر یک میل
فطری اند، یعنی میل رسیدن به کمال مطلق! و البته گاهی انسان، به
اشتباه، تمایلات محدود را به جای این میل اصیل فطری اخذ
می کند.(۴)

یادگیری مشاهده ای

اولین محققی که به بحث یادگیری های انسان از طریق
مشاهده و تقلید پرداخت، «باندورا» بود. او این نوع یادگیری را به
عنوان مهم ترین عامل رشد و یادگیری به حساب آورد و آن را
متضمّن چهار فرایند می دانست: ۱) فرایند توجه به الگو، ۲) فرایند
یادداری و حافظه، ۳) فرایند تولید رفتار، ۴) فرایند انگیزشی (مثل
تشویق های خارجی و میل و شوق درونی).(۵)

محققانِ یادگیری مشاهده ای، بین «الگوی زنده»(۶) و «الگوی
نمادین»،(۷) تفاوت قائل شده اند. الگوهای نمادین از طریق رادیو،
تلویزیون، سینما و مطبوعات، جلوه پیدا می کنند که اثر آنها از الگوی
زنده کم تر است.(۸)

نکته مهمی که لازم است در این جا مطرح شود این است که
گاهی الگوی نمادین به خاطر کامل بودن و جامعیتش از الگوی
مستقیم و زنده بهتر است ؛ چون همان طور که گفتیم، انسان،فطرتا
کمال طلب است. تا مرحله الگوی بالاتری در کار باشد، مرحله
زیرین را دنبال کردن، درجا زدن است و خسته کننده! به همین خاطر
است که ما به الگوی نمادین ائمه (سیره آنها) تن می دهیم.

ب) امروزی شدن: امروزی شدن به معنای تجددخواهی،
نوجویی، نوگرایی و تازه طلبی است. برای امروزی شدن نمی توان
تعریف جامع و مانعی ارائه داد. بیشتر بدان خاطر که بروز و ظهور این
اصطلاح و حتی به گمان من، اعتقاد به پدیده مُدرنیسم، از ضوابط
منطقی و استدلال صحیح و روشنی برخوردار نیست. پس به همین
خاطر، تعاریف ارائه شده، اغلبْ ناقص و بدون توجه به همه جوانب
آن پدیده است؛ ولی در عین حال می توانیم به تعاریف غیر
تخصصی امروزی شدن، رجوع نماییم تا آنچه را در مباحث می آید،
به روشنی دریابیم. امروزی شدن، یعنی:

۱) پذیرش رویدادهای نو و تازه ای که در جامعه بروز و ظهور
دارند،

۲) تحرّک برای جستجوی مفاهیم نو، همگام با پیشرفت زمان،

۳) زودتر پذیرفتن نسبیِ نوآوری در مقایسه با دیگر اعضای
یک نظام اجتماعی،

۴) خطّی است که در هر نقطه از آن هر کسی به هر بهایی به
دنبال جدید می رود.(۹)

پیشینه

مُدرنیسم، در آغاز، اصطلاحی بوده است برای جنبشی مسیحی
که تفسیری جدید از مسیحیت، ایمان، اعتقاد و ارزش های سنتی
داشت و سعی می کرد که این دین را به سوی تجدّد بکشانَد . بعدها
این کلمه عبارت شد از: وابستگی به ذوق و سلیقه جدید در هر چیزی
یا کاری (بخصوص در پدیده های مادی و صنعتی).(۱۰)

اسلام و نوگرایی

اسلام، نه مثل عده ای (از جمله برخی فرقه های مسیحی، یهود،
بودایی و هندو) نوگرایی را کاملاً مضر می شمارد و نه مثل مارکس،
آن را کاملاً مفید می داند. اسلام، خود در مواجهه با هرچیز نو، چهار
موضع برای قبول یا ردّ آن برمی گزیند: ۱) موضع شناخت، ۲) ارزیابی
و انطباق آن با ضوابط شرعی، ۳) اصلاح و تکمیل، ۴) پذیرش یا
طرد.(۱۱)

در الگوهای اسلام، در برخورد با هر پدیده جدید، دو نکته قابل
توجه است: ۱) منطبق بودن آن با کتاب و سنّت، ۲) فایده عملی و
ارزش اجرایی داشتن آن به گونه ای که باعث تحوّل فردی و
اجتماعی باشد.

بر اساس آنچه ذکر شد، می توان گفت تعاریف پیش گفته، از
نظر اسلام، ناقص و قابل اصلاح اند. از نظر اسلام می توان گفت که
امروزی شدن، عبارت است از: تحرّک و جستجوی مفاهیم نو،
همگام با پیشرفت زمان، به شرطی که توأم با شرایط علم، مصلحت
و تقوا باشد. بر اساس این تعریف، پیش رفتن همراه با زمانْ مورد
قبول است، نه درجا زدن ؛ داشتن حرکتْ مطلوب است و نه توقّف و
ترس از حرکت! این تحوّل، زمانی امکان پذیر است که مصالح حیات
اجتماعی و صرفه و درستی آنها فراموش نشود. پس امروزی شدن
اسلام، مملو از ارزش، زیبایی، انسان دوستی، آرمان های فکری و
اخلاقی و کمال انسانی است.(۱۲)

نمونه های نوخواهی در اسلام

۱) زمانی که پیامبر در مدینه سکونت داشتند، برای ارتباط با
برخی جوامع، به چند مترجم نیاز داشتند. بنابراین به تشویق ایشان
«زید بن ثابت» وظیفه یافت دو زبان بیگانه را فرا گیرد.(۱۳)

۲) اسلام، دستور می دهد در تجهیزات جنگی برای دفاع از خود
(نه غارت و خونریزی) به سبک روز، پیشگام و پیشقدم باشند.
پیامبر اسلام با خبر شدند در یمن، دو نوع اسلحه جدید به کار برده
شده است. لذا فورا به دو نفر هزینه سفر دادند و آنها را به یمن
فرستادند تا درباره این دو نوع اسلحه، تحقیق و در صورت امکان، راهِ
ساختن آن را یاد بگیرند و اگر هم امکان یادگیری نبود، آن را
خریداری کرده، به مدینه آورند.(۱۴)

۳) پیامبر برای باسواد کردن همسران خود از یک خانم تحصیل
کرده، دعوت کردند.

۴) مردی به نزد پیامبر آمد که مویش ژولیده و پریشان بود. او را
به اصلاح موی و آراستن آن فرمان داد. او پس از اصلاح به نزد رسول
خدا (ص) آمد. رسول خدا به او فرمود: «آیا این وضع، بهتر نیست؟
قبلاً هر کس که تو را می دید، به یاد شیطان می افتاد». هم او فرمود:
«لباستان را زیبا کنید، مرکب خود را زیبا کنید».(۱۵)

الگوپذیری و نوخواهی

در مباحث گذشته بیان داشتیم که الگوپذیری و نوخواهی، از
گرایش های فطری اند و از خصوصیات هر امر فطری، طلبِ نهفته در
آن است. پس باید در جهان واقعی، چیزی برای طلب کردن باشد ؛
چون از حکمت حضرت حق به دور است که این تمایل را در انسان
بگذارد، ولی مقابل آن در خارج، چیزی را نیافریند و تجویز نکند.
چیزی که هست، خداوند، اراده فرموده که انسان با اراده خود به
برخی از تازه ها و امور جدید که مورد رضای خداست، تن بدهد و آنها
را به کار بگیرد.

بستر ظهور الگوهای مُدرن در غرب

الگوهای غربی ای که برای امروزی شدن و مدرن بودن ارائه
می شوند، ثمره فضای فکری ای هستند که اصول زیر بر آن حاکم
است (که البته به تبع این اصول، پیامدهای منفی هم برای فرد و
جامعه به بار می آید):

۱) اصل لذت: در این اصل، هدف اساسی زندگی، به
دست آوردن لذت و خوشی معرّفی شده است.

<