پاورپوینت کامل ایرانِ ۱۴۲۷ یک کتاب در یک مقاله ۶۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ایرانِ ۱۴۲۷ یک کتاب در یک مقاله ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ایرانِ ۱۴۲۷ یک کتاب در یک مقاله ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ایرانِ ۱۴۲۷ یک کتاب در یک مقاله ۶۶ اسلاید در PowerPoint :
۸۰
ایرانِ ۱۴۲۷ (عزم ملّی برای توسعه علمی و فرهنگی)، رضا
منصوری، تهران: طرح نو، دوم، ۱۳۸۰، ۲۷۸ص.
ایران ۱۴۲۷ را استاد دکتر رضا منصوری با اندیشه خود ترسیم کرده و
در قالب کتابی در ده فصل، به علاقه مندان ایران آباد و آزاد، ارائه
کرده است. رضا منصوری، فیزیکدان برجسته ایرانی، استاد دانشگاه
صنعتی شریف، عضو شورای پژوهش های علمی کشور، عضو
شورای فرابخشی علوم، تحقیقات و فناوری در برنامه سوم توسعه
اقتصادی کشور، رئیس انجمن فیزیک ایران و نیز معاون پژوهشی
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (از مهرماه ۱۳۸۲) است. او در سال
۱۳۵۸ هنگامی که استادیار فیزیک دانشگاه وین بود به ایران
بازگشت و از آن پس در نهادهای مختلف پژوهشی و سیاستگذاری
کشور نقش فعّال داشته است.
پیش گفتار کوتاه وی بر چاپ اوّل کتاب، تمام دغدغه های او را
برای ایرانِ توسعه یافته و سربلندِ ۱۴۲۷ (پنجاه سال پس از تألیف
کتاب) نشان می دهد: «هُو أنشأکم مِن الأرضِ وَاستَعمرَکُم فیها.(۱)
روزی عذاب درماندگی بر سر یک دو راهی، تابم را به سر آورد. به
قرآن متوسّل شدم. این آیه آمد. راهم را یافتم و همسرم یارم شد.
چون زادگاهم ایران بود و شناختم از ایران و وابستگی هایم به ایران
بیش از هرجای دیگر، به آبادی آن و پروردگی مردم آن فکر کردم و
به اینکه کِی و چگونه ها راه توسعه را خواهیم یافت. تأملاتم به این
کتاب منجر شد».
ایران ۱۴۲۷، ترسیمی است از وضعیت علمی و فرهنگی ایران و
جهان در عصر حاضر و مباحث مربوط به توسعه علمی و فرهنگی و
ارائه راه کارهایی برای پنجاه سال بعد از تألیف کتاب (که ۱۳۷۷
خورشیدی است).
در این کتاب سعی شده است به پرسش هایی چون: توسعه
چیست؟ آینده ما چگونه خواهد بود؟ آیا جامعه ما آگاهانه به دنبال
توسعه است؟ آیا توسعه هدف است؟ و… پاسخ داده شود.
توسعه
در کتاب های اقتصاد، تعریف های گوناگونی از توسعه و
توسعه یافتگی ذکر می شود که معمولاً در همه آنها پارامترهای
(مؤلّفه های) اقتصادی تعیین کننده است. این پارامترها در واقع،
مقایسه ای اند و نه مطلق. یعنی با فرض پذیرش اطلاق توسعه
یافتگی بر کشورهای صنعتی است که توسعه یافتگی یا در حالِ
توسعه بودن، تعریف می شود.
غرب برای توسعه یافتگی وجه مقایسه ای نداشته و نیز غایت
حرکت های منجر به توسعه، خودِ توسعه نبوده است. پیدایش دو
مفهوم علم مطلق و قدرت مطلق، موتور پیشرفت یا به اصطلاح،
موتور توسعه ای اروپا بوده است، که به تبع آن، مُدرنیّت اروپا با تمام
محسَّنات و معایبش شکل گرفته است.
مَدنیّت و مُدرنیّت اروپا را نمی توان از برهم کُنش میان دو قلّه
فرهنگی «علم» و «کلیسا» جدا دانست. عصیان متفکران و
پافشاری اصحاب کلیسا، نوعی تبادل ایجاد کرده و یک فرهنگ
همگن، مقتدر و سلطه گر به وجود آمده است. جهان سومی هایی که
از خارج این حوزه فکری در یک و نیم قرن گذشته به آن
نگریسته اند، عمدتا مظاهر این همگونی فرهنگی را عین بنیاد آن
دانسته اند و آن را با ارزشهای خودی محک زده اند و ایجاد این
مظاهر را به معنای توسعه یافتگی گرفته اند.
باید دانست که مفهوم توسعه در نسبت میان اروپا و کشورهای
جهان سوم معنا پیدا کرده است. اروپا به دنبال توسعه یا ایجاد
مدرنیّت نبوده است. یک عصیان، موتورِ تبدیلِ آن جوامع به چیزی
شده است که هنوز هم (و البته دقیق تر و ظریف تر) عمل می کند.
باید دانست که بی توجهی به موتور و انگیزه اصلی توسعه و اشتباه
گرفتن مظاهر توسعه با موتور توسعه، کشور را صرفا دنباله روِ توسعه
می کند و تبعات هولناکی دارد. بی جهت نیست که اکثر کشورهایی که
این راه توسعه را پیش گرفته اند، با خسارت های زیست محیطی و
نیز اجتماعیِ سنگین روبه رو شده اند. پس کشوری که علاقه مند به
توسعه است باید ابتدا تصویر روشنی از توسعه داشته باشد و هدف
غایی خود را نیز مشخص کند و هم روش تبدیل آن به راه کارهای
سیاسی و برنامه های دولتی را با مطابق با تاریخ و فرهنگ خود،
بداند.
دین و توسعه
عصیانی که در جهان غرب، در تقابل میان علم و کلیسا موتور
توسعه قرار گرفته است و اکنون در تعیین هدف غایی توسعه مهم
است، در تاریخ ایرانی ـ مذهبی ما وجود نداشته است. تاریخ ما
نشان نمی دهد که هیچ گاه مردم یا متفکران ما در مقابل مذهب،
عصیان کرده باشند، چه قبل و چه بعد از اسلام. به عکس، اقتدار
کشور ما همواره در دوره هایی بوده است که حکومت و مذهب، دست
در دست یکدیگر داده اند: ۱) دوره ساسانیان، ۲) دوره صفویه ۳) دوره
جمهوری اسلامی.
البته دوره سوم با دوره های قبل، تفاوت عمیقی دارد و آن، وجود
رُکن جدید و فرهنگ کشورهای پیشرفته به نام علم و فناوری و
فرهنگ تهاجمی متناظر با آن است. نخبگان جامعه ما باید با
شناخت کامل شرایط این دوره و تفاوت این دوره با دوره های گذشته
و آگاهی به شیوه های توسعه غرب و ریشه های رفتارهای غربیان و
نوع تقابلی که با فرهنگ ایرانی دارد، وارد این عرصه شوند. باید
بدانیم در شرایط موجود، ما و جامعه ما فرصت تجربه اندوزی های
طولانی را نداریم و اگر فرصت را از دست بدهیم، بر اثر تهاجم تمدن
غرب، به موزه های تاریخ فرستاده خواهیم شد یا دست کم،
برجستگی های فرهنگی ما که در طول چند هزار سال به وجود
آمده اند، تحت تأثیر فرهنگ غرب، محو خواهند شد. ما باید نگران
دو وجه تمایز این دوره با دوره های غرب باشیم: یکی شرایط
خارجی و تهاجم همه سویه غرب با شتاب بسیار، و دیگری شرایط
داخلی و عصیان احتمالی جامعه در مقابل فشار ظاهرگرایان
مذهبی.
تاریخ ما نشان می دهد که دین اسلام، مانعی برای رشد علم،
ایجاد نکرده و برعکس، موجب شکوفایی آن و رشد خردگرایی در
جامعه شده است. پس نباید انتظار داشت که عصیانی از نوع غربی
در جامعه اسلامی ما رخ دهد و موتور توسعه شود ؛ امّا چیزی که
محتمل است و می تواند نقش عصیان اروپایی را بازی کند، نوعی
عصیان در مقابل تاریخ است ؛ زیرا ما ظواهر تمدن غرب را دیده ایم
و از تاریخ خود، خجل شده ایم و گاهی تصور کرده ایم که با کسب
ظواهر غربی، رفع شرمندگی می شود. پس ما در بحث توسعه کشور و
شناخت جایگاه تاریخی خود باید هدف غایی خود را بشناسیم و
پشتوانه فرهنگی ایران را بدانیم و از آن، بهره جوییم.
برخورد ایرانیان با جوامع پیشرفته در قرن های
اخیر
اگر چه سابقه تأمل در باب چگونگی برخورد با کشورهای
صنعتی و توسعه یافته، طولانی نیست، امّا با مطالعه کتاب ها و
آمارها و مقالاتی که در این باره موجود است، می توان واکنش
ایرانیان در مقابل توسعه در دوران ششصد ساله اخیر را به چهار
بخش تقسیم کرد. شناخت این چهار دوره با ویژگی ها و نوع
برخوردها و داد و ستدهایش با «توسعه» و «کشورهای
توسعه نیافته»، در تلاش برای رفع عقب ماندگی ها و حرکت به سوی
توسعه علمی و فرهنگی لازم می نماید.
الف . دوره نادیده انگاری. در این دوره که حدود ۴۰۰ سال (از
زمان امیر تیمور تا دوره عباس میرزا را در بر می گیرد)، اغلب
رفتارهای ایرانیان بر اساس غرور و تفاخر بوده است. به این شکل
که ایرانیان که وارث افتخارات قبل از اسلام بودند و مدنیت اسلامی
را تجربه کرده بودند، چیزی در غرب ندیدند که نظرشان را جلب کند
و در حقیقت، دستاوردهای بزرگ خودشان مانع می شود که غرب را به
حساب آورند. این پدیده می تواند توجیهی برای کُندی و تأخیر
دانشمندان ما در شناخت بنیادین غرب باشد.
اکنون که با دید تاریخی به این دوران نگاه می کنیم متوجه
می شویم که غرور ما منجر به نادیده انگاری شده است. غروری که
به مرور، بی محتوا و کاذب شده است. ما بر اثر این غرور کاذب و
نادیده انگاری ناشی از آن، چند قرن به غفلت تاریخی خود استمرار
بخشیده ایم. اختلاف میان این دوره با چهار قرن اول هجری را
نمی توان به وضوح در نبود محرّکی برای توسعه به معنای امروزین
آن دید. جامعه اسلامی فردگرا در قرنهای اوّلیه محرّکی ذاتی برای
پیشرفت داشت ؛ امّا با شروع دوره نادیده انگاری، این موتور توسعه از
کار افتاد، در حالی که در همین دوران، موتور توسعه در غرب با شتابی
تند شونده به حرکت درآمده است.
ب . دوره بُهت . در این دوره تقریبا صد ساله (که از زمان
عباس میرزا تا آغاز دوره پهلوی را در بر می گیرد)، اندیشه مندان ما و
در مجموع، مردم ما به اجبار، متوجه غرب می شوند و به طور
محسوسی آثار بهت و حیرت در مقابل غرب در میانشان پیدا
می شود. در این دوره، آرام آرام، نخبگان جامعه بهت خود را بروز داده،
به فکر ایجاد تحول در جامعه عقب افتاده از کاروان توسعه می افتند.
ج . دوره خود یافت. در دوره خود یافت (که تقریبا حکومت
پهلوی را در دوره پنجاه ساله اش در بر می گیرد)، ساختارهای مربوط
به مدنیت نوین، مانند: ارتش، دانشگاه، فرهنگستان، راه های
ارتباطی و… به وجود می آیند و جامعه از این طریق روشمند به
مواجهه با عقب ماندگی برمی خیزد، خود را می یابد و از بهت به
درمی آید و با توجه به گذشته پر افتخار خود (قبل و بعد از اسلام) به
سوی توسعه حرکت می کند. امّا این دوره به علت مشکلاتی که در
دوره های قبل به وجود آمده بود (نبود شناخت درستِ اوّلیه از توسعه
یافتگی و نیز ابتلا به بیماری های اجتماعی خاصی که ناشی از
ظاهربینی و یا احساس درماندگی بود) نتوانست ایران را در مسیر
توسعه به حرکتی جدّی وادارد. در پایان این دوره بود که جرقّه های
دوران آگاهی زده شد.
د . دوران آگاهی . شروع قطعی این دوره، ابتدای انقلاب
اسلامی است. توسعه در این دوره دستخوش تحوّلی گسترده شده
است که در جهت زدودن آثار دوران بُهت و خودیافت است. آگاهی
عمیقی نسبت به ضعف ها و قوت های خود پیدا کرده ایم. بسیار
صادقانه به عمق عقب ماندگی های کشورمان آگاه شده ایم و در عین
حال نقاط قوّت خود را برای جبران این عقب ماندگی ها شناخته ایم.
اگر چه هنوز به راه کارهای واحدی برای رسیدن به مرحله توسعه
یافتگی دست نیافته ایم ؛ امّا به لزوم بحث درباره آن، آگاهیم. آنچه
گواه شروع دوره آگاهی است، ظهور جوانه هایی است در همه
زمینه ها، از جدیّت، درک و توانایی عمیق. در این دوره برای اولین بار،
اعتماد به نفس ملّی به دور از عقده های دوران خود یافت، در ایران
شکل می گیرد.
توسعه و آینده شناسی
یکی از موانع اصلی توسعه، نشناختن قوانین علمی ـ طبیعی
(دینامیک) حاکم بر جامعه هاست. واژه «دینامیک» از علوم طبیعی
می آید و منظور، مبحثی است که به بررسی نیروها و تأثیر آنها بر
حرکت سیستم ها (نظام ها /
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 