پاورپوینت کامل ظهور موعود، پاسخی به عدالتخواهی بشر ۴۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ظهور موعود، پاسخی به عدالتخواهی بشر ۴۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ظهور موعود، پاسخی به عدالتخواهی بشر ۴۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل ظهور موعود، پاسخی به عدالتخواهی بشر ۴۰ اسلاید در PowerPoint :

۴۶

مژده ـ ای دل ـ که مسیحا نفسی می آید

که از انفاس خوشش بوی کسی می آید

ز غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش

زده ام فالی و فریادرسی می آید

همه ما کم و بیش شنیده ایم که سرانجام، روزی خواهد آمد که بشر، طعم شیرین عدالت را می چشد و آن روز، عصر طلایی ظهور موعود است و ما در این نوشته، تصویری از
زیبایی عدالت را که توسط امام مهدی(عج)، موعود اسلام وادیان توحیدی، در سراسر عالم اجرا می شود، به نمایش می گذاریم. البته بعد از بیان این که عدالت چیست و این که
اصلاً مطلوب انسان هست یا نه.

چیستی عدالت

شاید اکثر شما معنای خاصی از عدالت در ذهن داشته باشید و به نظر می آید هنگامی خوب می توان عدالت را تصور کرد که ظلم و جوری دیده شود، مثلاً کسی به ناحق شما را
از حق مسلّم خودتان محروم کرده است. این جاست که خوب می توانید مفهوم عدالت را ـ که غایب است ـ بیابید. بنابراین برای تعریف عدالت، ابتدا ظلم را معنا می کنیم. ظلم
یعنی تجاوز از حریم حق، زیر پا نهادن حقوق دیگران، نابرابری و تبعیض در برخورداری از حقوقی که افراد، لایق آن هستند. بنابراین، عدالت یعنی دادن آن حقی که انسان ها
مستحق آن هستند و آن استحقاق را به موجب خلقت خود یا کار و تلاش به دست آورده اند.(۱)

آیا بشر، عدالتخواه است؟

این که بگوییم ظهور موعود، پاسخی است به نیاز عدالتخواهی انسان و آبی است گوارا که کام تشنه عدالتجویی انسان را سیراب می کند، شاید سؤالی را در ذهن ایجاد کند که:
اصلاً آیا انسان، خواهان عدالت است؟ یا برعکس، به زور باید عدالت را به او تزریق کنند (علی رغم این که خودش تمایلی ندارد)؟ و اگر انسان، عدالتجوست، پس چرا این همه
ظلم و فساد و استثمار و قتل و جنایت؟ خصوصا انسان های قوی و کشورهای قدرتمند که مرتکب این همه جنایت می شوند و هم اکنون نیز ما شاهد جنایت هایی هولناک در
سطح کره زمین هستیم؟ اگر طبیعت بشر طوری است که خواهان عدالت است، پس چرا فرعون مصر این همه نوزاد را کشت تا موسی باقی نمانَد که تاج و تختش را بر باد دهد؟
چرا حَجّاج بن یوسف ثقفی در عراق، بیست سال حکومت کرد و ۱۲۰ هزار نفر زن و مرد را کشت؟(۲) این چه عدالتخواهی است که در جنگ جهانی اوّل، نزدیک بیست میلیون نفر
هلاک شدند و در جنگ دوم جهانی این آمار به سه برابر رسید؟ آیا بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی را حمل بر عدالتجویی انسان کنیم؟ این چه نوع عدالتخواهی در بشر است
که در جریان اشغال الجزایر توسط فرانسویان، دو میلیون الجزایری کشته می شوند؟ و یا امریکا به ویتنام حمله می کند و سه میلیون قربانی می گیرد؟ و یا در فلسطین، هر روز،
شاهد به خاک و خون کشیده شدن مردم مظلوم فلسطین هستیم؟ مردم مظلوم عراق و افغانستان آیا تاوان عدالتجویی انسان را پس می دهند؟

و این ظلم و جنایت ها که در سطوح بین المللی، منطقه ای، کشوری، شهری و حتی محله ای و… رخ می دهد، و بی عدالتی هایی که همه ما در زندگی خود مشاهده می کنیم،
چگونه با عدالتخواهی انسان جمع می شوند؟

در جواب باید گفت که عده اندکی معتقدند که اصلاً عدالت و میل به آن، در وجود انسان نیست ؛ چون انسان دنبال قدرت و لذت خویش است و هرچه مانع دستیابی او به لذت
و قدرت، بیشتر باشد، مورد پذیرش نیست. سوغطائیان در قرون گذشته، چنین دیدگاهی داشته اند و افرادی در تاریخ جدیدِ غرب نیز همین دیدگاه را دارند،(۳) از جمله نیچه
فیلسوف آلمانی که عدالت را اختراع انسان های زبون و بیچاره می داند و این گونه می گوید که: «چه قدر زیاد اتفاق افتاده که من خندیده ام وقتی دیده ام ضُعفا دم از عدالت و
عدالتخواهی می زنند. نگاه می کنم می بینم اینها که می گویند: عدالت، چون چنگال ندارند. می گویم: ای بیچاره! تو اگر چنگال می داشتی هرگز چنین حرفی را نمی زدی».(۴)

اما اکثر مکتب های فلسفی و اجتماعی بر این باورند که میل به عدالت در وجود انسان هست و انسان ها نیز خودشان این را درک می کنند. یعنی احساس می کنند که نوع
خلقتشان طوری است که میل به عدالت دارند؛ اما این که چرا برخی برخلاف آن میل رفتار می کنند می توان دو وجه برایش ذکر کرد:

۱ . این که اصل میل به عدالت در وجود انسان هست؛ اما این که موارد و مصادیق عدالت، کدام است و چه کاری عادلانه است و چه کاری غیرعادلانه، در میان انسان ها
اختلاف است. چون عقل ما گرچه به خوبیِ عدالت حکم می کند اما این که مثلاً در روابط اجتماعی با دیگران چه کاری عادلانه است و چه کاری عادلانه نیست را معمولاً عقل
نمی تواند بیان کند، لذا یکی از کارکردهای دین و وحی همین جا روشن می شود که دین، به انسان ها موارد عدالت را نشان می دهد.(۵)

۲ . گرچه میل به عدالت، حکم عقل است و انسان ها قبول دارند، ولی گاهی اوقات، انگیزه های قوی و نیرومندی بر آن میل، غلبه می یابند و برخلاف آن رفتار می شود. مثلاً
قدرت طلبی و روحیه استکباری داشتن و… باعث می شود که قدرتمندان، علی رغم میل به عدالت، ظالمانه رفتار کنند(۶) یا اغراض سیاسی و اقتصادی، باعث زیر پا نهادن آن
میل می گردد. بنابراین، عشق به عدالت در گوهر وجود همه انسان ها به ودیعت نهاده شده است. از طرفی وقتی در آیات قرآن دقت می کنیم مشاهده می کنیم که دو هدف عمده
در مورد ارسال پیامبران وجود دارد: یکی ارتباط انسان با خدا و منع بشر از پرستش غیر او (توحید) و دیگری برقراری روابط حسنه بین انسان ها بر اساس عدالت (پاسخ به
عدالتخواهی انسان). در کلام الهی، چنین آمده است:

«ما پیامبران را با دلایل روشن فرستادیم و همراه ایشان کتاب و میزان را نازل کردیم تا مردم، عدل و قسط را به پا دارند».(۷)

نتیجه، این که گرچه عدالتخواهی در نهاد انسان نهفته است ـ بگذریم از این که برخی انسان ها روی آن را پوشانده اند ـ و پیامبران آمدند تا به این نیاز پاسخ دهند، ولی آماده
نبودن انسان ها و جوامع، ضعف معرفتی و فساد عملی انسان ها مانع از تحقق آن هدف متعالی شده است؛ ولی از آن جا که انسان ها در طول تاریخ از ظلم و جنایت، خسته
شده اند و روز به روز، بیشتر تشنه عدالت می شوند، لذا به سمتی می روند که زمینه را جهت اجرای عدالت، فراهم کنند ؛ به طوری که در سال های اخیر، نهضت گرایش به ظهور
منجی نجات بخش، حتی در ادیان دیگر نیز پر رنگ شده است.(۸)

عصر ظهور و فراگیری عدالت

از بارزترین ویژگی های حضرت، عدالت گستری اوست که در