پاورپوینت کامل فرد افسرده، این گونه می بیند و می اندیشد ۵۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فرد افسرده، این گونه می بیند و می اندیشد ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرد افسرده، این گونه می بیند و می اندیشد ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل فرد افسرده، این گونه می بیند و می اندیشد ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

۹۶

در زندگی همه ما روزهایی وجود دارند که همه چیز را سیاه می بینیم،
هیچ چیز، شادی ما را برنمی انگیزد و هیچ امیدی به موفقیت نداریم.
بدخلق و غمگین هستیم. احساس تنهایی، ناامیدی و گنهکاری بر
ما چیره می شود و اضطراب، ما را فرا می گیرد. این حالات، اغلب پس
از شکست ها یا از دست دادن ها و فقدان ها و یا حتی بدون دلیلی که
برای ما شناخته شده باشد به وجود می آیند که با هر یک تا حدی
آشنا هستیم و با آنها کم و بیش، با موفقیت مقابله می کنیم. اما آنچه
موجب می شود تا چنین احساس هایی به صورت اختلال های روانی
درآیند نوع و تعداد نشانه ها، شدت و طول مدت و همچنین حدّی
است که به جریان به هنجار زندگی روزمره آسیب می رسانند؛(۱) حدّ و
گستره ای که چنانچه فرد در آن گرفتار آید دنیای اطراف خود را دور از
واقعیت موجود، مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و آنها را تحریف
می کند. اختلالی که سالانه میلیون ها انسان بدان مبتلا می گردند و
بخش عظیمی از نیروی انسانی را از پویایی، باز می دارد. گاهی
بیماران مبتلا حتی توان کمک خواهی هم ندارند و یا از وجود این
اختلال در خود ناآگاه اند. در بیماری افسردگی، خودکشی، خطر جدی
به شمار می رود. گاهی ممکن است صرفا تمایل به مرگ، وجود
داشته باشد اما معمولاً امکان دارد افراد به تلاش های جدی برای
کشتن خود دست بزنند.(۲) او تفسیری بدبینانه از تجارب زندگی دارد
که به خطاها منجر خواهند شد و این تجارب، بر اساس رویدادهای
مختلفی مانند عزاها، فقدان ها، شکست ها، طردها و یا جدایی ها
فعال شده و افکار منفی را به وجود می آورند که با هیجان های
ناخوشایند مربوط هستند و خود به خود، به ذهن افراد می آیند؛ پس
«خودآیند» هستند.

افسردگی چیست؟

«افسردگی، نوعی اختلال روانی است که در آن، خُلق شخصْ
آشفته می شود».(۳) «افراد افسرده، از لحاظ بدنی دچار خستگی دائم و
از لحاظ ذهنی، دچار پراکندگی دقت و ناکارآمدی کوشش فکری
هستند. آنان در قلمرو بدنی با سردردها و بی اشتهایی و بی خوابی و
کاهش فشار خون و یبوست مواجه اند ؛ در قلمرو روانی، احساس
می کنند ناتوان اند و نیروی آنها به پایان رسیده است. این حالات، در
بیشتر مواقع با اضطراب کم و بیش شدید توأم است. در قلمرو
عاطفی، تحت سلطه خُلق افسرده، الفاظ و حالت های عاطفی
غمگین، اضطرابی و حالت های برانگیخته شدن فرد، نشان دهنده
این اختلال است».(۴) به عنوان مثال، جملاتی منفی و مأیوس کننده،
بارها و بارها به کار گرفته می شود و در برابر چیزهایی که دیگران
آنها را جالب دانسته و هیجان خاصی (مثل واکنش خنده) نشان
می دهند، بی تفاوت و سرد است.

تفاوت افسردگی با غمگینی

افسردگی را نباید با غمگینی اشتباه گرفت؛ فرد افسرده، دلسردی
و نومیدی شدیدی را تجربه می کند که مدت زیادی به طول
می انجامد؛ در حالی که غمگینی عادی هر قدر هم که رنج آور باشد با
گذشت زمان و بی هیچ درمان خاصی از بین می رود و افراد غمگین
به راحتی به زندگی روزمره خود می پردازند. بر عکس، بیماری
افسردگی، بدون درمان و به راحتی از بین نمی رود و می تواند به طور
جدّی فکر و رفتار بیمار را مختل کند؛ گرچه بسته به نوع شخصیت
افراد و مقاومتشان در برابر رویدادها، استمرار اندوه طبیعی به مدت
طولانی می تواند به تدریج، منجر به افسردگی بالینی گردد.

نشانه ای مهم برای افسردگی

بارزترین و معمولی ترین نشانه افسردگی، احساس غم و اندوه
است؛ یعنی احساس بدبینی و ناامیدی، احساس تنهایی و
بی تفاوتی و عدم علاقه. افراد افسرده غالبا فکر می کنند چیز بسیار
مهمی را از دست داده اند؛ در حالی که در واقع چنین نیست. فرد
افسرده، خود را آدمی شکست خورده و بازنده می داند و فکر می کند
همیشه بازنده خواهد بود و به این دلیل، آدم بی ارزشی است و شاید
لیاقت زنده ماندن را نداشته باشد و حتی ممکن است سعی کند خود
را از بین ببرد. «آنان معمولاً به جای جنبه های خوب و مثبت،
جنبه های منفی اشیا را می بینند و امتحان هم نمی کنند تا معلوم
شود در تعبیر و تفسیر حوادث دچار اشتباه شده اند.

اگر شما دچار افسردگی باشید بسیاری از احساس های منفی و بد
شما از اشتباه در تفکر و برداشتتان ناشی می شوند. این اشتباهات
هم به شیوه برداشت شما از خودتان و هم به شیوه قضاوت شما
درباره اتفاقات اطراف شما و یا اتفاقاتی که برای شما پیش می آید
مربوط می شوند».(۵) پس خلاصه آن که، فرد افسرده فردی است با
نگرش منفی نسبت به خود، محیط و آینده. افراد افسرده را در چند
مرحله بررسی می کنیم.(۶)

الف ـ طرح واره ها،(۷) عینک های زشت و زیبا برای

دیدن دنیا

حافظه ما انباشته از اطلاعات درباره خودمان، محیط و دیگران
است. تجسّم مفاهیم خبرها و خاطرات شخص به گونه رمزگردانی
شده، اطلاعات بعدی را در بدو ورودشان به ذهن، مورد تفسیر قرار
می دهند و ما به جهان خارج به صورتی گزینشی توجه کرده، سپس
وقایع را ادراک می کنیم. اینها همان طرح واره ها هستند که ناهشیار و
به صورت خودکار بر اساس قواعدی، به گونه ای سریع، گذشته را بر
رویدادهای فعلی تأثیر می دهند؛ به عبارتی ساده تر، فرد افسرده، با
نوعی پیش فرض بدبینانه حتی حوادث و وقایع خوب و شیرین را هم
تلخ و ناگوار تفسیر می کند، بی آن که از این عملکرد خود کاملاً آگاه
باشد. به عنوان مثال، اگر در مجلسی حضور یابد و کسی با او صحبت
نکند فورا طرح واره «اگر دیگران نسبت به شما بی توجه باشند بدین
معناست که شما را دوست ندارند؛ پس برای آنان بی ارزشم» به
سراغ او آمده، حالت غمگینی و افسردگی به او دست می دهد؛ در
حالی که بنا به دلایل مختلف، ممکن است آنان کاری مهم تر داشته
باشند. هیچ یک از ما انتظار ندارد که با عینک دودی در شب تاریک،
گُل ها را زیبا ببیند. «به کارگیری مکرر این طرح واره های مأیوس
کننده و افسرده زا، سبب افزایش اختلال تفکر می گردند و آن دسته از
طرح وارها که غالبا مورد استفاده قرار می گیرند به دشواری تغییر
می کنند». به این طرح واره های بیماران افسرده نگاه کنید: «دیگران
باید مرا دوست داشته باشند»، «من باید قادر به انجام دادن هر
چیزی باشم»، «درخواست کمک از دیگران یعنی ضعف». این
طرح واره ها را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا منطقی اند؟ کدام فرد را
سراغ دارید که همه، او را دوست داشته باشند و یا کدام فرد را
می شناسید که در سراسر عمر حتی برای یک بار هم از کسی
تقاضای کمک نکرده باشد. البته جملات مذکور، حاکی از محتوای
طرح واره ها و تفکر فرد افسرده اند؛ بنابراین نباید این تلقی و
برداشت اشتباه به وجود آید که فرد آنها را ابراز می دارد، چه آن که
گفته شد فرد نسبت به این سطوح کاملاً هشیار نیست. در عین حال،
آمادگی دارند با کوچک ترین رخداد برای فرد، محتوای جدید را به
محض ورود، آلوده ساخته، رنگ غمگینی بر آن زنند.

ب ـ قواعد حاکم بر فکر افسرده

انسان موجودی است تصمیم گیرنده و در کارهایش استدلال به
کار می بندد و این همان است که باعث می شود او را موجودی
منطقی بنامند. او در این کار خود باید از قواعد و اصولی استفاده کند و
اطلاعات دریافتی را بر اساس آنها تفسیر کند تا بتواند به گونه ای
صحیح، پاسخی درست به محیط و دیگران بدهد. حال اگر این
قواعد اشتباه و یا افراطی باشند چه رخ خواهد داد؟ حتما با افرادی
برخورد داشته اید که به «همه چیز» و «همه کس» شک دارند و همه
را دشمن خود می پندارند. در این صورت می توان گفت: «قاعده ای
غیر منطقی بر فکر او حاکم است که با آن، وقایع بیرونی را تفسیر
می کند».

بر این اساس، هرگاه فردی به سمت او برود مثلاً با خود می گوید:
قصد ربودن پول هایم را دارد. آنچه در ارتباط با فرد افسرده می توان
گفت این است که او گرفتار چنین قواعدی است. پنج نوع از
اشتباهات رایج که افراد افسرده با آنها اطلاعات را ارزیابی و تجزیه و
تحلیل می کنند به شرح ذیل خلاصه می گردد:

۱ . انتزاع انتخابی:(۸) زمانی است که بیمار افسرده یک جنبه از
یک موقعیت را انتخاب می کند و بر اساس آن، کل موقعیت را تفسیر
می کند. چنانچه رئیس او به خاطر دو اشتباه او در ماشین نویسی
بخندد، تفسیر او این خوا