پاورپوینت کامل حکایت شادیبا و توسعه ۲۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حکایت شادیبا و توسعه ۲۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حکایت شادیبا و توسعه ۲۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل حکایت شادیبا و توسعه ۲۱ اسلاید در PowerPoint :

۱۰۸

بهترین شیوه!

در این دو سه روز اخیر، عده ای از
خوانندگان عزیز با تلفن و نامه و تلگرام و
پیغام و پسغام از جناب «شادیبا» سؤال
کرده اند که نظرتان درباره بهترین شیوه
مبارزه با توسعه نیافتگی و عقب ماندگی
چیست و چه باید کرد تا این پدیده تنش زا
و چالش برانگیز، ریشه کن شود؟ به نظر
جناب مستطاب «شادیبا» بهترین شیوه
مبارزه همین است که در هر دوازده ماه
یک ماه، و در آن یک ماه چند روز،
یکی دو ساعت، و آن یکی دو ساعت، هم در
یکی از خیابان های کشور، و در آن خیابان
هم در یکی دو نقطه، عده ای جمع بشوند و
یک میتینگی بکنند!

بنده قول می دهم، عین آبی که روی
آتش بریزند، نه تنها پدیده عقب ماندگی،
بلکه سایر مشتقّات آن، از قبیل
عقب ماندگی جسمی، روحی، روانی و …
محو و نیست و نابود و ریشه کن شود. ممکن
است عده ای بگویند این بهترین شیوه
مبارزه، هر سال با همین مشخصات (بلکه
یک کمی شدیدتر!) دارد اجرا می شود، پس
چرا ریشه کن نشده؟

جواباً جناب «شادیبا» عرض می کنند که
قرار نبوده، بنده، به همه سؤال ها جواب
بدهم.

سؤال کردید بهترین شیوه مبارزه
چیست؟ جوابش همین بود که دادم. حالا
چرا ریشه کن نشده، گمانم تقصیر این
«مش قربون» بقالِ سرکوچه مان است.

شما هنوز این مش قربون را نشناخته اید!

توسعه و کشک!

خوانندگان به خوبی ملتفت شده اند که
جناب شادیبای ما «سلّمه الله تعالی» (همان
با شادیِ سابق خودمان) طبق فرهنگ و
سنّت متجدّد شدن، شخصاً و از قدیم الایام،
یکی از طرفداران سنّتی و هواداران جدی و
پویای اشاعه سیستم توسعه، اونم از نوع
فرنگیش، جسارتاً از جنسِ نوزادی، زنانه،
مردانه، بچگانه، خلاصه همه رقم بوده
است. ما همیشه مراتب طرفداری و
هواداری خودمان را به انحا و طرق مختلف و
خیلی رک و راست اعلام نموده ایم و باز هم
می نُماییم؛ ولی افسوس و صدافسوس که
هیشگی ککش نمی گزه و تحویلمون
نمی گیره! هر چی عزّ و جز می کنیم که بابا،
مام یه چیزی از توسعه اعم از منقول و
غیرمنقول، فرنگی، آشی، پلویی و … بارمون
هَه! (به قول مرحوم به قولی: نرود (میخ
آهنین در سنگ …).

علی ایُ حال، این جناب شادیبای ما
حالیش نیست می گه تمدن چیه؟ گفتگو
کیلو چنده؟ اینا همش کشکه! من خودم
همه جور الگوی علمی و عملی توسعه ام، ول
کنید بابا، برید پیِ کارتون!

مام که نمی تونیم روی حرف جناب عالی
حرف بزنیم، البته فعلاً.

به قول شاعر گفتنی که باید درِ دهنشو
طلا اونم از نوع ۲۴ عیارش بگیرن،
«کلوخ انداز را پاداش، سنگ است».

این که چه طور شد که کلّه «مش قربون،
بقالّ محلّه» شکست، داستانش طول و
تفصیل دارد. مختصرش این که پیرمردِ
ناکام پایش گیر کرد به سنگ جناب شادیبا
و …

فرهنگ و پنیر!

درست در همان نقطه ای که عده ای صف
بسته بودند تا پنیر کوپنی شان را بگیرند،
عده ای هم صف بسته بودند که
روزنامه های عصر توزیع شود!

این «شادیبا» هم که عادت دارد همه چیز
را به چشم ایراد و انتقاد نگاه کند، بنا کرد به
عیب جویی …

بی انصاف، دیگر هیچ فکر نکرد که این
دوتا صف از یک مسئله مثبت و مفیدی هم
حکایت می کند و آن، وجود موازنه و
هماهنگی بین توسعه اقتصادی و توسعه
فرهنگی است و نشان دهنده این واقعیت
امیدبخش است که سطح فرهنگ، آن قدر
بالا رفته است که مرد