پاورپوینت کامل آیا آمادگی ازدواج کردن را دارم؟ ۳۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیا آمادگی ازدواج کردن را دارم؟ ۳۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا آمادگی ازدواج کردن را دارم؟ ۳۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا آمادگی ازدواج کردن را دارم؟ ۳۸ اسلاید در PowerPoint :

۸۴

پرده اول

« … ها خانم جان … یه بخت خیلی خوب تو فالت می بینم. کف دستت می گه که ماشااللّه وضع مالیش خیلی خیلی خوبه».

«جان تو، ته فنجونت یه چیزی شبیه ظرف عسل می بینم … چه قدرم یارو شکیله … اِ اِ … اینم شبیه بند کراوات می مونه … به سلامتی».

«حرکت ضربان قلبت و تأثیرش روی گردن بند، نشون می ده که ان شاءاللّه تا چند ماه دیگه داماد می شی … ظاهراً عروس خانم یه دختر
رعنای خوش قد و بالاست! …».

پرده دوم

آمارها، درد دل ها، جنگ ها و اعصاب خردکنی ها نیز حرف هایی برای گفتن دارند؛ بیشتر از حرف های رمّال ها، فال قهوه چی ها، کولی ها
و … .

برای خیلی ها هنوز عصر شاهزادگان زیبای سوار بر اسب سفید از سرزمین رؤیاها تمام نشده است. امّا خیلی ها هم دیدگاه کاملاً متفاوتی از
ازدواج پیدا کرده اند؛ امّا آنچه درست است، این است که تنها کسانی می توانند از ازدواج، تعریف درستی داشته باشند که آن را به راستی تجربه
کرده باشند.

دختر جوانی اقرار می کند: «ما تصوّر خیلی اشتباهی در مورد ازدواج داشتیم؛ فکر می کردیم هر وقت دلمان بخواهد می آییم خانه و هر وقت
دلمان بخواهد می رویم بیرون. هر کاری که دوست داشته باشیم می توانیم بکنیم، مثلاً اگر دلمان خواست ظرف ها را می شوییم، دلمان
نخواست نمی شوییم؛ ولی زندگی این شکلی نیست».

بسیاری از جوانان، تصوّر صحیحی از ازدواج ندارند و این، نشانه عدم بلوغ ایشان است. زندگی زناشویی، زندگی خیالی و وهم آوری است با
آرزوهایی که تاکنون به آن دست نیافته اند.

بعضی از جوانان صرفاً می خواهند از اوضاع نامناسب حاکم در منزل، مدرسه یا محیط زندگی خود خلاص شوند.

دختری به نامزد خود چنین می گفت: «اگر بدانی چه قدر خوش حالم که داریم ازدواج می کنیم. دیگر لازم نیست برای چیزی تصمیم گیری
کنیم».

مریم هم حرف های جالبی برای گفتن داشت. با او در دادگاه خانواده آشنا شدم؛ یکی از صدها مراجعه کننده ای که برای طلاق به دادگاه
می آیند و حرف هایی می زنند که بوی هزاران سال تجربه می دهد.

او می گوید: «مهمترین دلیلم برای ازدواج، فرار کردن از محیط خانواده بود و راه بهتری سراغ نداشتم. مادر و پدرم از هم جدا شده بودند و
چهار سال بود که با پدر و نامادری ام زندگی می کردم. اعتیاد برادر بزرگ ترم هم مزید بر علت شده بود که هر روز در خانه دعوا، جر و بحث و
کتک کاری باشد. شانزده سال بیشتر نداشتم که با آرش آشنا شدم و یک سال بعد تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم. آن زمان فکر می کردم که
قرار است از جهنم خانه پدر، به بهشت خانه همسر قدم بگذارم؛ امّا حالا بعد از سه سال متوجه شدم که چه قدر اشتباه کردم. ای کاش راه
مناسب تری برای مشکلات زندگی ام انتخاب می کردم!».

زندگی زناشویی، نه یک زندگی خیالی است و نه حلّال مشکلات. بعد از ازدواج، مشکلات جدید، سر باز خواهد زد که شخص حتی تصوّر آن
را نیز به ذهن خود راه نمی داد.

لیلی می گوید: «همه لذّت زندگی همان یک سال اول است؛ امّا پس از آن، گویی از خواب بلند شوی و یا از عرش، تو را به زمین بیاورند و
وادارت کنند که روی زمین سخت راه بروی. این اوضاع، وقتی بدتر شد که من در بیست سالگی، مادر بودن را تجربه کردم. بعضی از وقت ها
همه چیز از کنترلم خارج می شد، به طوری که فقط می نشستم و ساعت ها گریه می کردم!».

بسیاری از جوانان نیز انتظاری از رابطه جنسی دارند که واقع بینانه نیست. بسیاری از اوقات، احساسات جوانی، افکار شخص را مخدوش
می نماید و مانع می گردد که وی به ضعف های همسر آینده خود پی ببرد.

برای انجام دادن وظایفم آمادگی ندارم!

عروس جوانی می گوید: «اوایل، همه چیز خوب بود؛ امّا حالا همسرم فکر می کند، همان قدر که اهمیت دارد وقتش را با من صرف کند باید
با دوست هایش هم صرف کند … او از هیچ کدام از کارهای دوران مجردی اش دست برنداشته و هنوز هفته ای یک بار با دوستانش ـ که همگی
هم مجرد هستند ـ به گردش و تفریح می روند و گاهی شب ها هم نمی آیند. او مسئولیت یک مرد متأهل را نمی فهمد و اصلاً از عهده
وظایفش برنمی آید. فکر می کردم من تنها شخص زندگی او خواهم بود، امّا فریب خوردم».

متأسفانه امثال این وقایع، نشانگر تصوّر غلطی است که در میان مردان مجرد که بدون آمادگی کامل ازدواج می کنند وجود دارد. آنان فکر
می کنند که اکنون به عنوان یک شوهر می توانند به نوع زندگی ای که در حالت تجرّد داشته اند، ادامه دهند.

در مورد کار طاقت فرسا و حمایت مالی از خانواده چه می توان گفت؟ پویا هم حرف های جالبی برای گفتن دارد: «یادم می آید وقتی اوّلین
کارم را پیدا کردم باید هر روز ساعت پنج صبح از خواب بیدار می شدم، تا ساعت هفت، به موقع سر کارم حاضر باشم. بعد از یک مدت با خودم
فکر کردم که چه کار مشکلی دارم. این در حالی بود که وقتی به خانه برمی گشتم، شادی اصلاً مرا درک نمی کرد و هیچ چیزی مطابق میلم نبود.
شادی، دختر خاله ام بود. وقتی با او ازدواج می کردم، درهای خوش بختی را به روی خود باز می دیدم؛ امّا حالا آرزوی دوران تجردم را دارم».

مراد می گوید: «وقتی مجرد هستی، هر کاری که دلت بخواهد می توانی انجام بدهی؛ نه وظیفه ای، نه پول درآوردنی. هر وقت دلت
می خواست بلند می شدی، سر کار می رفتی و اگر هم کاری نبود با پول توجیبی ای که از پدر می گرفتی، زندگی ات می چرخید؛ امّا حالا … من
نمی فهمم که اصلاً چرا باید من خرج همسرم را بدهم؟!».

آرزوی نوزده ساله به یکی از مشکلات عمومی عروسان جوان اشاره می کند: «تلویزیون تماشا کردن و خوابیدن را به تمیز کردن خانه و
درست کردن غذا ترجیح می دهم. وقتی مهمانی به خانه ما می آید، می خواهم از خجالت آب شوم. خانه پدر و مادرم و پدرشوهر و مادرشوهرم
همیشه تمیز و مرتب است؛ امّا خانه و زندگی من، همیشه نامرتب است. بهتر است از آشپزی ام چیزی نگویم که افتضاح است. همیشه یا غذا
را می سوزانم یا خودم را. یک بار هم کم بود سر از بیمارستان دربیاورم. وقتی یادم می آید که دور

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.