پاورپوینت کامل جمعیت متناسب و توسعه ۵۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جمعیت متناسب و توسعه ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جمعیت متناسب و توسعه ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جمعیت متناسب و توسعه ۵۰ اسلاید در PowerPoint :
۲۴
قرن بیستم، آبستن نظریاتی مختلف در باب توسعه است. درباره
این نظریات، میزان اعتبار آنها و پیامدهایشان، سخن، بسیار رفته
است. دیگر آن که در توسعه به اموری مختلف توجه کرده اند و رابطه
آنها را با توسعه سنجیده اند. از جمله این امور، «جمعیت» است که
برنامه ریزان توسعه، اگر شناخت درستی از آن و پیامدهایش آن
نداشته باشند، نمی توانند به الگویی مناسب برای توسعه دست
یابند. در این باره، مبحث «جمعیت متناسب» را مطرح کرده اند که ما
در این مقاله، تلاش می کنیم تصوّری از «جمعیت متناسب» ارائه
دهیم؛ امّا پیش از آن به توضیحی درباره ارتباط میان جمعیت و
توسعه می پردازیم.
جمعیت و توسعه
در توسعه، وجود دو عامل، بسیار مهم است: یکی منابع و دیگری
جمعیت. هیچ توسعه ای رخ نخواهد داد مگر آن که مجموعه ای از
انسان ها، منابع را در مسیر توسعه به کار گیرند؛ امّا در همین آغاز،
نزاع در گرفته است که جمعیت را «عامل» توسعه بنامیم یا «مانع»
آن. برخی گفته اند: جمعیت، مانع توسعه است. توسعه، زمانی رخ
می دهد که علاوه بر مصارف اوّلیه، میزانی از منابع و درآمدهای ملّی،
جهت مصرف در امور زیربنایی باقی مانده باشد؛ امّا با جمعیت زیاد و
مصرف بالا، دیگر منابعی برای توسعه باقی نمی ماند.
برخی دیگر نیز گفته اند: جمعیت، عامل توسعه است؛ زیرا توسعه
را همین انسان ها باید به وجود آورند، و از سوی دیگر، همه می دانیم
که نیاز، مادرِ اختراع است. تا جمعیتی احساس کمبود نکند، به دنبال
چاره اندیشی برای رفع مشکلات خود و به اصطلاح ما به دنبال
توسعه نمی رود.
برای جمع بین این دو نظر می توان گفت: اضافه شدن جمعیت، تا
زمانی که افراد در سنّ عدم فعالیت هستند (یعنی سنین بین تولّد تا
۱۴ سال پایان تحصیل)، ضدّ توسعه است؛ زیرا چنین شهروندانی
صرفاً مصرف کننده منابع اند و در راه توسعه، گامی نمی نهند؛ امّا پس
از این دوره، وقتی وارد بازار کار شوند، به عامل توسعه تبدیل
می شوند. لکن اگر همچنان غیر فعّال باقی بمانند یا دچار بی کاری
پنهان و … باشند، هنوز ضدّ توسعه اند. با توجه به این توضیحات و
این که جمعیت متناسب را لازمه توسعه برشمرده اند، سراغ جمعیت
متناسب می رویم تا به تصوّری دقیق تر از آن دست یابیم.
چگونه جمعیّتی متناسب نیست؟
برای درک بهتر از جمعیت متناسب می توان به مفاهیم مقابل آن
پرداخت:
جمعیت اضافی: جمعیت متناسب، جمعیت اضافی نیست. اضافه
جمعیت، وقتی رخ می دهد که افزایش افراد، توازن بین جمعیت و
منابع را به خطر اندازد. این اضافه جمعیت، دو گونه است: گونه اوّل،
جایی است که اگر تمام امکانات را نیز بسیج کنیم، باز هم نیازهای
همه جمعیت، تأمین نخواهد شد. در این صورت، دچار «اضافه
جمعیت مطلق» هستیم؛ امّا اگر سطح تولید فعلی برای جمیعت
موجود، ناکافی باشد، ولی منابع، به ما اجازه تولید بیشتر را بدهند،
دچار «اضافه جمعیت نسبی» هستیم.
جمعیت کم: جمعیت کم یا کمی جمعیت نیز «جمعیت متناسب»
نیست و در واقع، سوی دیگر آن محسوب می شود. دو حالت برای
کمی جمعیت بیان می کنند: یکی وقتی که منابع، توان لازم را برای
تغذیه جمعیت بیشتر بدون ایجاد بی کاری داشته باشد. دیگری
وقتی که جمعیت موجود، برای ایجاد حدّ متناسب بهره وری، کافی
نباشد.
در جمعیت متناسب، سخن از شناخت وضعیت مطلوب جمعیت و
برنامه ریزی برای رسیدن به آن نقطه است؛ امّا گروهی گفته اند:
جمعیت، نیازی به شناخت حدّ متناسب و برنامه ریزی ندارد.
تنظیم خود به خودیِ جمعیت: معتقدان به این نظر گفته اند: اگر
جمعیت از حالت تعادل خارج شود، برای تنظیم مجّدد، نیازمند
عامل خارجی و دخالت مراکز دوستی و غیرذلک نیست.
مکانیزم های خودکاری وجود دارند که جمعیت را دوباره به حالت
تعادل باز می گردانند. این نظر، اگر چه تا حدی درست است؛ امّا به
این نکته نیز باید توجه داشت که برخی مشکلات اجتماعی، سیر
شکل گیری آن، آرام و نامحسوس است و تا به مرحله بحران نرسد،
انسان ها درک درستی از آن و عزم جدّی برای رفع آن پیدا نمی کنند.
مشکلات جمعیتی، معمولاً از این گونه اند؛ لذا هر جامعه، نیازمند
افرادی است که از قبل، مشکلات آینده را پیش بینی و روش های
مقتضی برای رفع آن را پیش نهند. علاوه بر این که افراد، قبل از هر
چیز، مسائل را به صورت فردی و بر اساس مصالح شخصی می بینند
و نه در شکل اجتماعی آن؛ در حالی که جمعیت، یک امر اجتماعی
است، نه فردی.
این مسئله، امروزه در برخی جوامع غربی که با کمیِ جمعیت
مواجه اند، دقیقاً مصداق یافته است. در این کشورها اگر چه
کارشناسان، نسبت به کمیِ جمعیت، هشدار می دهند و دولت،
سیاست های تشویقی و حمایتی در این زمینه اعمال می کند، امّا
مردم، بی اعتنا به این هشدارها و سیاست ها، برای فقط رفاه
شخصی و یا دستیابی به آن، بر فرزند کمتر، اصرار می ورزند.
تبیین جمعیت متناسب: برای «جمعیت متناسب»، تعاریف
متعددی ذکر شده است. این تعاریف، عمدتاً به مسائل اقتصادی
پرداخته اند و تنها در برخی از آنها به مسائل اجتماعی هم توجه شده
است و در مواردی نیز آن را با شاخص هایش تعریف کرده اند و تقریباً
همه تعاریف، «منابع» را تابعی از «جمعیت» در نظر گرفته اند،
نه جمعیت را تابعی از منابع. در این نوشتار، بی آن که به ذکر تعاریف
بپردازیم، تلاش می کنیم تا «جمعیت متناسب» را به درستی تبیین
کنیم.
در نگاه نخست، جمعیت متناسب، با دو «متغیّر» شناخته می شود:
یکی منابع موجود و دیگری جمعیت که باید بین این دو، تعادل
برقرار کرد و چون منابع موجود بر روی کره زمین، محدود است و
افزون بر آن، خارج از اراده ماست، پس باید جمعیت را دستْ کاری
کرد و میزان جمعیت را با مقدار منابع، متناسب ساخت و از این
طریق، راه توسعه را هموار کرد.
بنابراین، در معادله جمعیت ـ منابع، متغیّر وابسته، همان جمعیت
است که باید مقدّرات خود را به دست برنامه ریزان جمعیتی بسپارد؛
امّا این نگاه، یک نگاه ابتدایی به مسئله جمعیت و منابع، محسوب
می شود؛ چرا که نه جمعیت را به آسانی می توان کم و زیاد کرد
(چنانچه هند نمی تواند از جمعیت خود بکاهد و اروپا نمی تواند بر
جمعیت خود بیفزاید) و نه منابع را می توان به نوع طبیعی اش محدود
دانست.
منابع بر روی کره زمین، محدود است؛ لکن چه دلیل عقلی، علمی
و یا تاریخی بر کمی آن منابع برای بشر می توان ارائه داد؟ آیا اساساً
همه منابع، شناخته شده اند؟ برخی معتقدند که با در نظر گرفتن
استعدادهای بالقوه ذخایر فراوان زمین، می توان منبع غذایی
چهل میلیارد انسان را فراهم آورد. البته استفاده بهینه و معقول و
آنچه در اختیار ماست، بحثی دیگر است.
از سوی دیگر، «منابع» در بحث ما به «منابع طبیعی» محدود
نمی ماند و لااقل به سه عامل دیگر (مؤثر بر منابع) می توان اشاره
داشت:
اول . «اختراعات و ورود تکنولوژی» به یک کشور که امکان تولید
هر چه بیشتر و بهتر نیازهای انسان را فراهم می کند. کشاورزی،
یک مثال برای آن است. با ورود تکنولوژی به این عرصه و شروع
کشت های مکانیزه، محصولات کشاورزی به تولید انبوه می رسند و
امکان استفاده از این محصولات برای تعداد بیشتری از انسان ها
فراهم می شود.
دوم . عامل دیگر مرتبط با میزان متعادل جمعیت، «فرهنگ و
سازمان اجتماعی» هر جامعه است. نمونه آن، فرهنگ
مصرف گرایی است که از شاخصه های مهم جوامع سرمایه داری و
شبه سرمایه داری است. حتی جوامعی که دارای فرهنگ کار و
تلاش اند، وقتی دچار مصرف گرایی می شوند، جمعیت خود را اضافه
می بینند.
جالبْ این است که بسیاری از جمعیت شناسان، وقتی
مصرف گرایی را می بینند، شاید با نوعی کُرنش در برابر غول
سرمایه داری، اعلام می کنند که دچار کمبود منابع هستیم. پس برای
توسعه باید جمعیت را کنترل کرد، تا با منابع موجود، تناسب یابد.
این راه، اگر چه در جای خود قابل دقت است، امّا به نظر می رسد که
تنها ر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 