پاورپوینت کامل همگرایی دین و آزادی ۳۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل همگرایی دین و آزادی ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل همگرایی دین و آزادی ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل همگرایی دین و آزادی ۳۶ اسلاید در PowerPoint :
۸
آزادی، مهم ترین مفهومی است که انسان را از سایر موجودات، متمایز می کند و موجب برتری او از دیگر موجودات می شود.
انسان بدون آزادی، یا حیوان است و یا فرشته! نه صعودی برتر از فرشتگان مقرّب برای او متصوّر است، نه نزولی
پست تر از وحوش؛ مخلوقی است در عرض آنها.
و دین، راهنمای ما برای شناخت بشر و رسیدن به حقیقت وجود اوست و همان چیزی است که حکیم روسی، تولستوی،
آن را «سرمایه زندگی» می نامد؛ سرمایه ای که «بشر با آن، زندگی می کند».
ما مدّعی هستیم که دین، بدون آزادی، معنا ندارد و آزادی بدون دین، کمال نمی یابد. گرچه در گوشه و کنار،
قشری گرایانی تعارض دین و آزادی را نجوا می کنند، دین و آزادی، لازم و ملزوم یکدیگرند و خدمات متقابلشان
پیوسته برقرار بوده و خواهد بود.
دین و آزادی، همچون هر دو لفظ دیگری، هیچ وجه اشتراکی از لحاظ مفهومی ندارند و محدوده استعمال، تنها دو لفظ
اند که از وجود اشتراک یا عدم اشتراک در میان آنها بحث می شود. به منظور یافتن چنین اشتراکی، به تبیین حوزه
استعمال این دو لفظ می پردازیم.
آزادی
از آزادی، تعاریف بسیاری شده است. بعضی آن را به ساده ترین وجه ممکن، با عبارت «قدرت انتخاب یکی از چند چیز
مورد اختیار» تعریف کرده اند.
شاید تعریف «آزادی» به مسئولیت (مسئول بودن و مسئولیت داشتن)» عجیب به نظر برسد؛ امّا حقیقتْ آن است که
این معنا از آزادی نه تنها از ژان پل سارتر و پیش از آن، از رنه دکارت و بلکه از رواقیون (که پیش از میلاد مسیح
می زیسته اند)، منقول است. از دیدگاه سارتْر، آزادی انسان، مرادف با مسئول بودنش است. او می گوید: «من ناچارم
مسئول باشم؛ چرا که خود را در عالمی که تمام مسئولیت آن را برعهده دارم، تنها و بی پناه می یابم»(۱).
استاد شهید مرتضی مطهری، داشتن شخصیت مستقل و آزاد، امانتداری خدا و داشتن رسالت و مسئولیت را از جمله
ارزش های انسانی می داند و شاهد این امر را آیات زیر ذکر می کند: «همانا آیات خویش را بر آسمان و زمین و کوه ها
عرضه کردیم. همه از پذیرش آنها امتناع ورزیدند و از قبول آنها ترسیدند؛ امّا انسان، بار امانت را به دوش کشید»(۲) و
« … همانا راه را به او نمودیم. او خود یا سپاس گزار است و یا کفران کننده نعمت!(۳)»(۴).
البته نقل این دو کلام، به خاطر تطابق عینی داشتن این دو دیدگاه نیست؛ چرا که ما انسان را تنها و بی پناه نمی دانیم.
به نظر سارتر، آزادی، مقدّم بر ذات و ماهیّت بشر است و نه از اوصاف آن، و اگر آزادی نبود، ذات و ماهیت بشر هم معنا
نداشت. به باور وی، آزادی، شرط امکان ماهیت بشر است؛ یعنی ماهیت بشر، معلّق و موقوف به آزادی است.
موهبت آزادی
آزادی، ارجمندترین چیز برای بشر است؛ چرا که برای به دست آوردن آن، بزرگ ترین فداکاری ها را به عمل آورده،
حیات خود را با آن معنا بخشیده، و کیفر بزه کاران را سلب آزادی آنان مقرّر داشته است. تنها در سایه آزادی است که
حیاتِ برتر و رستگاری، معنا می شود. از قید و بند لجاجت و تعصبات نیز تنها با آزادی می توان رست و با آزادی
می توان به دین برتر گروید.(۵)
در منطق قرآن، آنان که از این نعمت بهره نمی برند، کر و کورند؛(۶) بر قلوبشان مُهر خورده؛(۷) بر اطرافشان حجاب افکنده
شده و دیگر توانایی دیدن ندارند؛(۸) و به بازگشتشان امیدی نیست.(۹)
برترین جنبه وجودی انسان، آزادی و اختیار اوست. گرچه گاهی «عقل» را مزیّت انسان ذکر می کنند، امّا مگر نه این
است که در صورت عدم آزادی و اختیار، وجود عقل نیز بی فایده می ماند. پس روشن است که آزادی، آبشخور ابعاد
متفاوتی از وجود انسانی و تحقق بخش حقیقت آن است.
یک نکته مهم
امروزه تقریباً هر جا سخن از آزادی است، مقصود، آزادی سیاسی ـ اجتماعی است؛ امّا باید توجه داشت که برخورداری
از آزادی سیاسی ـ اجتماعی نیز نمی تواند مانع بردگی روحی و معنوی انسان شود. بعضی ها با نام آزادی، خود را به
اسارت و بردگی می برند و آزادی را همچون لفظی بی معنا در هر موردی بی مهابا استعمال می کنند. شخصی در کمال
آزادی است که نه تنها از زور، استثمار، شرایط ظالمانه محیط و … بلکه از حاکمیّت خواهش های نفسانی خود نیز آزاد
باشد. چه بسیار دیده می شود که فردی خواهان آزادی، در واقع، خواهان رسیدن به خواسته های خود است. چنین کسی،
با داشتن همه گونه آزادی های سیاسی ـ اجتماعی (که البته ضروری و لازمه کمال مادّی و معنوی انسان اند)، همچنان
بَرده است:
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیر، آزاد است.
حقیقت، آن است که بدفهمی بسیار متداولی درباره آزادی وجود دارد. معمولاً فشار و اجبار به عنوان اِعمال زور بیرونی
(اعمال زور از سوی دیگران) دیده می شود، امّا اجبار درونی که از کشش نیرومندی نیز برخوردار و افراد به سختی قادر به
کنترل آن هستند و در چنگال آن، بیچاره و درمانده می شوند، نادیده انگاشته می شود. افرادِ بی اطلاع از روان شناسی،
درک اندکی از گستره اجباری های درونی دارند. آنان هیچ گونه آشنایی شخصی ای با اِسکیزوفرنی، افسردگی درون زاد
یا هر عارضه روانی دیگر که می تواند همچون نداشتن دست و پا، فرد را زمین گیر کند، ندارند.(۱۰)
آیا انسانْ آزاد است تا هر چه برای او سودمندتر است برگزیند؟ یا آزاد است تا هر چه را به آن میل می کند، و حتی
زیانبار، انتخاب کند؟! بی شک، هیچ عاقلی با وجود آگاهی از زیان چیزی، بدان رضایت نمی دهد. در این جا نیاز به
آگاهی، برای انتخاب برتر، به خوبی حس می شود.
آزادی بدون آگاهی
از جمله مفاهیمی که تعاملی مستقیم با آزادی دارند، «آگاهی» است. فرض کردنِ آزادی بدون آگاهی همانند تصوّر
کردن جایی است که
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 