پاورپوینت کامل منظور از دیگران ۴۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل منظور از دیگران ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل منظور از دیگران ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل منظور از دیگران ۴۴ اسلاید در PowerPoint :

۱۵

خدا پدر و مادر آنهایی را بیامرزد که «دیگران» را پیدا کردند! الهی
خیر از جوانی شان ببینند! عجب موجودات نازنینی هستند این
دیگران. آخر اگر این دیگران نبودند ما چه کار می کردیم، چه خاکی
به سرمان ریختیم. بدون این دیگران که نمی شود توی این دوره و
زمونه زندگی کرد. هیچی هیچی هم که نباشد، می شود موقع
گرفتاری، روی سرشان آوار شد.

معنای واژه دیگران

دیگران نیز مثل هر واژه دیگری دارای معانی بی شماری است که
بعضی نزدیک به ذهن و بعضی دور از ذهن اند. مثلاً دیگران، یک
وقت پسرخاله آدم است، یک وقت پری، دخترخاله کوچیکه. خب
توی این بحثی نیست که این دوتا دیگران، کلی با هم فرق دارند.
هر چی باشد، دیگران دومی، دیگران تر است.

یا مثلاً دیگران یک وقت می تواند پسر همسایه دست راستی
باشد (همان که تازگی پزشکی قبول شده) یا زن همسایه باشد.
خب جای شکی نیست که هر آدم عاقلی این را می فهمد که،
دیگران اولی واقعاً دیگران تر است.

یا حتی یک وقتی دیگران، منشی جوان و خوش تیپ فلان
شرکت است یا راننده پیر و پا به سن گذاشته همان شرکت، که از
حق نباید گذشت که دیگران اولی واقعاً به دیگران اصلی، نزدیک تر
است.

پس با این حساب، گاهی پاورپوینت کامل منظور از دیگران ۴۴ اسلاید در PowerPoint، دیگران تنهاست.
گاهی پاورپوینت کامل منظور از دیگران ۴۴ اسلاید در PowerPoint، دیگران تر است و خیلی هم فرق می کند که
دیگران، زن باشد یا مرد، جوان باشد یا پیر، خوش تیپ باشد، یا … .

چند اصل مهم برای زندگی با دیگران

زندگی با دیگران، درست مثل پختن قورمه سبزی است. یعنی
همان طور که قورمه سبزی، بدون لوبیا و سبزی، اصلاً قورمه سبزی
نمی شود، زندگی بدون دیگران، صد سال سیاه اگر زندگی شود. به
همین خاطر، ما برای این که شما قورمه سبزیِ … ببخشید! زندگی
خوبی داشته باشید، چند راه کار مهم برایتان پیشنهاد می کنیم:

۱. سیریش باشید. بر طبق این اصل، اگر می خواهید توی
زندگی تان سری توی سرها داشته باشید و حرفتان خریدار داشته
باشد، باید سیریش باشید؛ وگر نه کَنده شده، دور انداخته می شوید.
برای مثال اگر دانشجوی ترم اولی × بخواهد با دانشجوی ترم
پنجمی y دوست باشد، حتماً باید از اصل مهم سیریش بودن
استفاده کند وگر نه دوستی، بی دوستی. اصلاً حرفش را نزن. جان
خودم به هیچ وجه امکان ندارد!

۲. خیلی ها را خفه کرده، از دُور، خارج کنید. یکی دیگر از اصول
مهم زندگی با دیگران، اصل خفه کردن است. مثلاً اگر پسری
می خواهد با دختر مورد علاقه اش ازدواج کند، امّا چند خواستگار
گردن کلفت، مانع از این پیوند فرخنده و مبارک هستند، باید هر چه
زودتر، دست به کار شود و تا مرغ از قفس نپریده، چند آدم قلچماغ را
استخدام کرده، از آنها بخواهد تا سر بقیه خواستگارها را زیر آب
کنند. به این ترتیب می تواند به آرزوی خودش برسد و با دختر مورد
علاقه اش ازدواج کند و در غیر این صورت، همان بهتر که خیال دختر
را از تو سرش بیرون کند (لقمه گنده تر از دهنش برندارد).

۳. بی خیال خیلی چیزها شوید. بر اساس این اصل مهم، برای
زندگی با دیگران، لازم است که خیلی وقت ها چشمت را ببندی و
خیلی چیزها را نبینی. یا حتی بی خیال خیلی از مسائل شوی. برای
مثال اگر دزدی را در حال خالی کردن خانه کسی می بینی، ساکت
شوی و صدایش را درنیاوری. حتی برای این که بی کار نباشی،
آستین ها را بالا بزنی و تو بار زدن وسائل، به او کمک کنی. آخر سر
هم بعد از تمام شدن کار، بگویی که نصف به نصف، شریک و اگر
طرف خواست مخالفت کند و زیر بار نرود، تندی، مسئله لو دادن را
مطرح کنی.

به این ترتیب، با یک تیر، دو نشان زده ای؛ هم به اصل زندگی با
دیگران اهمیت داده ای و هم به نان و نوایی رسیده ای.

۴. نخود هر آش شوید. یک اصل مهم در زندگی با دیگران، اصل
نخود هر آش بودن است. یعنی آن شخص باید توی هر کاری سرک
بکشد و درباره هر مسئله ای، دانسته و ندانسته اظهار نظر کند.
این طوری هم خودی نشان داده است و هم اصل نخود هر آش بودن
را رعایت کرده است. مثلاً اگر قرار است صاحب خانه، مبلمان
خانه اش را عوض کند و مبلمان تازه ای بخرد، می تواند پیشنهاد کند
که یک مبلْ فروشی آشنا سراغ دارد که هم قیمت هایش خوب است
و هم آدم منصفی است؛ امّا حالا این که همچین مبل فروشی ای
وجود خارجی دارد یا نه، اصلاً مهم نیست. مهم این است که
زبر و زرنگی شخص به چشم آید و شاید هم توفیقی شود و
صاحب خانه از یک ماه عقب افتادگی اجاره خانه، چشم پوشی کند.

۵. پا تو کفش این و آن کنید و زیرآب آنها را بزنید. مهم ترین
اصل برای زندگی با دیگران، پا تو کفش این و آن کردن است. توجه
فرمایید در این جا شماره کفش، رنگ و جنس و کارخانه سازنده
کفش، اصلاً مهم نیست؛ مهم خودِ کفش است. حالا می تواند آن
کفش، چهار شماره به پای آدم تنگ باشد یا حتی پنج شماره، بزرگ،
امّا نکته اصلی این است که طرف، نترس باشد و جسارت لازم برای
پا کردن تو کفش این و آن را داشته باشد. مثلاً اگر قرار باشد
مدیر عامل یک شرکت برای آقازاده گل و گلابش آستین بالا بزند و
دختر یکی یک دانه رئیس را هم برای این منظور در نظر داشته
باشد، شخص می تواند برای این که این وصلت سر نگیرد، کلی
پشت سر مدیر عامل و پسرش صفحه بگذارد و راست و دروغ به هم
ببافد و وقتی آبرو و حیثیت او را به گَند کشید، بشیند و نتیجه کارش را
تماشا کند. حتی علاوه بر این می تواند چندتایی هم استشهاد
محلی جمع کند و با دادن وعده، وعیدهای لولو سر خرمن، کلی
قدم های مثبت بردارد. این طوری علاوه بر این که اصل و قانون
زندگی با دیگران را رعایت کرده و اعتماد رئیس را جلب می کند،
تمام حساب هایی را هم که با مدیر کل داشته، صافِ صاف می کند.

زندگی با دیگران، مثل شلغم، پر فایده است!

زندگی با دیگران هم درست مثل خوردن شلغم، فواید بی شماری
دارد. یعنی همان طور که شلغم، ویتامین Cداشته و به گفته
پزشکان، برای سرماخوردگی مفید است، زندگی با دیگران هم مفید
است. حالا بماند که بعضی ها از بوی شلغم بدشان می آید و حاضر
نیستند به هیچ قیمتی آن را بخورند؛ امّا خب برای این که مجبور
نباشند شلغم بخورند، می توانند به فواید زندگی با دیگران توجه
کنند؛ چون فواید گوش کردن به آن، چیزی کم تر از خوردن شلغم
نیست.

۱. هر زمان، کفگیر به تَه دیگ خورد (پول تَه کشید) می شود با
توجه به اصل: «جیب تو، جیب من، جیب من، جیب خودم»، روی
جیب دیگران، کلی نقشه کشید (اما پس دادن یا ندادن آن ربطی به
موضوع ندارد).

۲. هر زمان، مجلسی، مهمانی ای، چیزی پیش آمد می توان با توجه به اصل: «فرزند کمتر، زندگی بهتر»، بچه ها
را آوار کرد روی سر دیگران و رفت و تا چند ساعت خوش بود (کی به کی است).

۳. هر وقت، شبی نصف شبی، وقتی بی وقتی، مهمان سر زده ای چیزی آمد، می توان با توجه به اصل در و
همسایگی، کم و کسری گوشت و مرغ و سبزی و … را از طریق یخچال و فریزر دیگران تأمین کرد.

۴. هر گاه پای آبرو و حیثیت در میان است، می توان با توجه به این شعر