پاورپوینت کامل پول به چه درد پرنده می خورد؟ ۱۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پول به چه درد پرنده می خورد؟ ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پول به چه درد پرنده می خورد؟ ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل پول به چه درد پرنده می خورد؟ ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

۵۲

برو کار می کن مگو چیست کار

که سرمایه زندگانی است کار

از بچّگی این را می خواندیم و خیالمان راحت بود که جزء آن
دسته ای هستیم که می رویم کار می کنیم و نمی گوییم کار چیست ؛
چون می دانیم که سرمایه زندگانی است کار.

در انشا می گفتند : در آینده می خواهید چه کاره بشوید؟ مثل نقل و
نبات می نوشتیم : دکتر و مهندس و خلبان و پروفسور و … حالا آن
دکتر و مهندس و خلبان و پرفسور دیروز ، مستقر در خط یازده ، طول
و عرض خیابان به دنبال کار می گردند. مطالعه روزانه شان خواندن
آگهی های اشتغال است. چه در روزنامه ، چه بر روی شیشه مغازه ها .

خلاصه وقتی قحطی کار است ، هر کسی سعی کرده یک جور گلیم
خودش را از آب بکشد بالا. در مترو تعداد فال فروش ها بیشتر از
مسافران است. بعضی ها با پرنده بعضی ها بی پرنده. آنهایی که پرنده
دارند پرنده نیمه جان را در فضای خفه مترو مثل جاسوئیچی یا
موبایل دست می گیرند. بیچاره پرنده ، هی نوک می زند و کاغذهایی
که خودش هم نمی داند چه است بر می دارد. او کار می کند و پول ها
مال صاحبش است. تازه اگر هم پول ها را بدهند به پرنده ، به چه
دردش می خورد؟

از طرف دیگر ، بازار کار داغ است. همه به یک منشی خانم با
ظاهری آراسته و مرتب و با روابط عمومی بالا ، نیاز دارند.

این وسط ، گداها از همه خوش بخت ترند. شش دانگ پیاده روها را
قبضه کرده اند و با نیشخند به جویندگان کاری که به آنها کمک
می کنند لبخند می زنند. با آن که علیل اند ، ذلیل اند … آه چه
می نویسم. اینها گدایانِ فروتن گذشته بودند. گداهای امروزی ، زبانت
را گاز بگیر! اوّلین حرفشان این است : «من گدا نیستم ، باور کنید ؛ اگر
گدا بودم این شکلی نبودم!» .

در پایانه های مسافربری ، پر است از جوانانی که یک روز است از
زندان آزاد شده اند و ظاهرا همگی هم به طور تصادفی با هم از
زندان آزاد شده اند و همه هم می خواهند به شهرستان بروند و کرایه
ندارند. خیلی از گداها هم که می گویند ما به خاطر خودمان نیست که
گدایی می کنیم ، آبرومان را گذاشته ایم کف دستمان به خاطر یک
مادر و یک خواهر.

خلاصه کار ، ریخته توی خیابان و آن وقت هی می گویند کار
نیست.

برو کار می کن مگو چیست کار

که سرمایه زندگانی است کار

مسئله اشتغال ، وقتی مهم می شود که آقا دامادها موضوع اصلی
باشند. بیچاره این دامادها اگر کار نداشته باشند کلاهشان پس معرکه
است. این روزها مادرها هم ماشاءالله کم نمی آورند. اگر پسره
رشته اش ریاضی باشد ، آقای مهندس است. اگر یک روز از بغل
آزمایشگاه رد شده باشد ، آقای دکتر است. اگر یک روز برای ننه اش
نخ از