پاورپوینت کامل یک کتاب در یک مقاله; ارزش های اخلاقی در عصر علم ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یک کتاب در یک مقاله; ارزش های اخلاقی در عصر علم ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یک کتاب در یک مقاله; ارزش های اخلاقی در عصر علم ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل یک کتاب در یک مقاله; ارزش های اخلاقی در عصر علم ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

۷۸

ارزش های اخلاقی در عصر علم ، پل روبیژک ، ترجمه : نفیسه و محبوبه ساطع ،
تهران : حکمت ، ۱۳۸۱ ، ۴۶۰ ص ، وزیری.

دانش نوپای فلسفه اخلاق ( که به چیستی اخلاق و چرایی و ضرورت آن
و قوانین و اصول و مکتب های آن می پردازد) ، در مغرب زمین به عنوان
شاخه مستقلی از فلسفه ، افکار و اذهان متفکران را به خود معطوف داشته و
در قرن اخیر ، تألیفات و نظریه پردازی های بسیاری را به خود اختصاص داده
است که در نتیجه آن ، مکاتب مختلفی در این رشته شکل گرفته اند.

از میان کاوش های بسیاری که به فلسفه اخلاق پرداخته اند ، کتاب
«ارزش های اخلاقی در عصر علم» به چند دلیل از جایگاه ویژه ای برخوردار
است. دلیل اوّل این که آثار نویسندگانی که تا کنون در این رشته به زبان
فارسی برگردانده شده است ، عموما دیدگاهی ملحدانه داشته و یا نسبت به
اندیشه های دینی و مذهبی ، بی طرف بوده است و لذا اغلب آنها تفکرات
دینی و مذهبی را بر اخلاق ، بی تأثیر و یا دارای نقشی منفی دانسته اند. اما
کتاب حاضر ، توسط فیلسوفی معتقد به خدا و پایبند به دین نوشته شده
است که نفوذ اندیشه های دینی و مذهبی را بر اخلاق ، مدنظر دارد. وی
مشکل عصر حاضر را عدم پایبندی انسان ها به ارزش های اخلاقی می داند
و لذا در پی تثبیت یک نظام ارزشی قابل دفاع است که کتاب حاضر ، حاصل
این تلاش ارزشمند است . دلیل دوم این که علی رغم وجود آثار ترجمه شده
به فارسی درباره نظریات کانت و تأثیر آن بر ما بعدالطبیعه ، کتابی در زمینه
تأثیر آرای او بر اخلاق ، موجود نیست. کتاب حاضر در بخش های متعددی
به این مهم پرداخته است. سومین دلیل این که پل روبیژک در این تحقیق ،
نقش آرا و افکار مکتب اگزیستانسیالیسم (اصالت وجود) درباره فلسفه اخلاق
را مورد بحث قرار می دهد و این در حالی است که در میان آثار ترجمه شده
به زبان فارسی ، اثری که به آرای این مکتب در فلسفه اخلاق پرداخته
باشد ، وجود ندارد. و بالاخره چهارم این که علی رغم نوعی لیبرالیسم
فرهنگی که امروزه بر تفکر اغلب کشورها غالب آمده است و باعث رواج این
دیدگاه نسبت به اخلاق شده است که ارزش مطلق (ثابت ، همیشگی ،
همه جایی) ، وجود ندارد و همه چیزْ نسبی است . این کتاب ، مسئله فوق را
مورد ارزیابی قرار داده و به شدت از مطلق بودن بعضی از ارزش های
اخلاقی ( مانند : حقیقت ، خیر و جمال) ، دفاع می کند. کتاب «ارزش های
اخلاقی در عصر علم» ، دارای دوازده فصل به ترتیب زیر است:

فصل اوّل: فلسفه و فلسفه اخلاق

نویسنده معتقد است در عصری که ما زندگی می کنیم ، ارتباط فلسفه با علم
اخلاق غالبا مورد شک و حتی انکار است؛ زیرا اعتقاد عمومی بر این است
که اخلاق ما انسان ها تحت تأثیر عواملی شکل می گیرد و تغییر می پذیرد که
خود آن عوامل ، اخلاقی نیستند ، بلکه اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی اند. در
ادامه ، او تلاش می کند تا نشان دهد که در عصر علم نیز هنوز برای فلسفه
اخلاق ، جایگاه و شأن درخوری وجود دارد و هنوز نیاز به روش عقلی و
فلسفی ، در جهت کشف راه بیرون شد از این بن بست و تعیین جایگاه
صحیح فلسفه اخلاق ، احساس می شود به گونه ای که با حفظ اخلاق ،
پیوستگی صحیحی بین فلسفه اخلاق برقرار سازد.

فصل دوم : فلسفه اخلاق در مقایسه با تاریخ و روان کاوی

مؤلف در فصول دوم و سوم ، برای اثبات مدعای اصلی خود در این کتاب
(یعنی این که در عصر علم ، هنوز ، هم فلسفه اخلاق ، معنا و اهمیت دارد و
هم روش عقلی و فلسفی) ، به بررسی و شرح و نقد سه رشته علمی ، یعنی
یکی از علوم غیر تجربی (تاریخ) و دو تا از علوم تجربی (روان شناسی و
جامعه شناسی) می پردازد و سهم این سه علم را در فهم و دریافت انسان ها
از این که در مسائل اخلاقی ، فرد با جامعه اش در هم تنیدگی و کنش و
واکنش فراوان دارد ، نشان می دهد. در واقع ، قصد اصلی او در هر دو فصل ،
این است که این سه علم ، خُلَل و فُرَج و شکاف ها و کمبودهایی دارند و یا
این که گاهی به تناقض گویی دچار می شوند.

به عقیده روبیژک ، ویژگی مهم تفکر امروز ، تحقیق در کشف ارتباط میان
رویدادهای جهان و رویدادهای روان انسان است که در صورت اثبات ،
وابستگی هر حادثه به حوادث دیگر را تأیید می کند.

فصل سوم : فلسفه اخلاق و جامعه شناسی

در فصل سوم ، مشکلِ رابطه اجتماعی و اخلاق فردی طرح می شود. در
حقیقت ، مؤلف ، سعی دارد با طرح ارتباط قوانین با اخلاق و ذکر دلایلی در
باب مبتنی بودن اخلاق اجتماعی بر اخلاق فردی ، پاسخ این سؤال را بیابد
که «آیا علم ، جانشین فلسفه شده است یا نه؟» و در نهایت ، نشان می دهد
که تلاش برای جستجوی حقیقت مطلق نهایی ، تلاش صحیح و بسیار
مهمی است.

فصل چهارم : مطلق و ارتباط آن با تفکر

نویسنده در این فصل ، چنین بیان می کند که خود کلمه «مطلق» صرفا
صوری است ، نه مادی؛ یعنی چیزی در مورد محتوای خود به ما نمی گوید.
مطلق ، در حالی که برای فرد مؤمن ، تعبیری از «خدا» یا «نوعی واقعیت
روحانی» است ، برای فیلسوف ، دورترین نقطه ای است که می توان به آن
رسید و هرگز نمی توان آن را در یک نظام فکری ـ فلسفی گنجاند.

روبیژک در بخش دوم همین فصل به بررسی دو روش عینی و ذهنی
می پردازد. او «روش ذهنی» را روشی می داند که به «واقعیت درونی»
می پردازد ، در برابر «روش عینی» که به «واقعیت بیرونی» می پردازد. به
عقیده او ، از آن جا که علوم تجربی ، مصداق تام و تمام اِعمال روش
عینی اند ، هر چه موفق تر و کارآمدتر شوند ، بیشتر روش ذهنی را به
فراموشی می سپارند؛ اما به این نکته هم اشاره می کند که روش ذهنی
درست به اندازه روش عینی ، و در حوزه هایی حتی بیشتر از آن ، قابل
اعتماد است.

از این به بعد نویسنده در پی آن است که نشان دهد:

۱. ما از امور اخلاقی ، تجربه درونی داریم.

۲. فهم امور اخلاقی ، جز با کاربرد روش ذهنی امکان ندارد.

فصل پنجم : ناسازگاری معرفت عینی و معرفت ذهنی

بعد از آن که نویسنده ، وجود دو نحوه تفکر (عینی و ذهنی) را اثبات می کند ،
درباره حوزه و ویژگی های هر یک از آن دو ، توضیح کافی می دهد و به تضاد
موجود میان آن دو می پردازد. به نظر او ، روش عینی ، یک رهیافت غیر
شخصی است که با واقعیت خارجی سر و کار دارد و در مواجهه با امور
علمی ، به اعداد نیاز دارد تا بتواند به هدف خویش (یعنی تعمیم و نظریه
سازی) دست یابد ، در حالی که روش ذهنی ، یک رهیافت شخصی است که
با تجربه درونی سر و کار دارد و از اعداد می گریزد و با خودداری از تعمیم ،
موارد برابر را به عنوان موارد منفرد در نظر می گیرد. اما در ادامه می گوید که
ما امروزه باید هر دو روش را به کار ببریم ؛ چرا که با غفلت از هر کدام ، در
واقع ، قسمت مهمی از تجارب شخصی خویش را نادیده گرفته ایم. او هر دو
این روش ها را رهیافت هایی متفاوت برای پرداختن به یک واقعیت (از
جهات مختلف) می داند و معتقد است که این امر ، نه تنها در درون انسان
شکافی ایجاد نمی کند ، بلکه راهی به سوی آشتی تفکر و وجود (هستی)
است.

فصل ششم : انسان گرایی و فلسفه اخلاق

نویسنده در این فصل به فلسفه خود اخلاق می پردازد و در ابتدا مسئله
تعارض در حوزه تصمیم های اخلاقی را طرح می کند تا کمکی باشد به
تعیین حوزه فلسفه اخلاق و محدودیت های آن.

او کاری را اخلاقی می داند که هم خود آن کار (یعنی نتیجه تصمیم برای
آن کار) اخلاقی باشد و هم راهی که برای انجام دادن آن کار در نظر گرفته
شده است. روبیژک در ادامه مباحث خود ، چنین نتیجه گیری می کند که
وظیفه فلسفه اخلاق ، جدا کردن و روشن کردن آن اصول پذیرفته شده ای
است که واقعا مطلق اند و دل انگیز ساختن آنها برای ما ، به طوری که
بتوانیم نسبت به آنها همواره واکنش مثبت نشان بدهیم و بدین ترتیب ،
تصمیم اخلاقی بگیریم. در واق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.