پاورپوینت کامل روزها و رازه ۲۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روزها و رازه ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روزها و رازه ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل روزها و رازه ۲۲ اسلاید در PowerPoint :

۴

پنجم آذر ، روز بسیج

هی با تواَم، سلام، غریبه

یک حرف، یک کلام، غریبه

از پینه های دست تو پیداست

من با تو آشنام غریبه

چشمت چه قدر خاطره دارد

از جبهه از امام ، غریبه!

پشت تبسّم تو نهان است

یک گریه مدام، غریبه

دردی که در نگاه تو جاری ست

حرفی ست بی کلام ، غریبه!

با زانوان خسته، روانی

راه تو مستدام ، غریبه .

فاطمه راکعی

هفتم آذر (بیست و پنجم شوال) ، شهادت امام جعفر
صادق(ع)

معلّی بن خنیس می گوید: ابوعبداللّه (ع) در شبی که باران ، نم نم
می بارید ، منزل خود را به قصد صفّه بنی ساعده ترک کرد. من
دنبال آن حضرت راه افتادم . ناگاه چیزی از دستش افتاد.

گفت: «بسم اللّه ، خدا آن را به ما برگردان!» .

من خود را به ایشان رساندم و سلام کردم. فرمود: «تویی
معلّی؟» .

عرض کردم: آری، فدایت شوم.

فرمود: «با دستت جستجو کن و اگر چیزی یافتی آن را به من
بده».

من تکه های نان پراکنده ای را پیدا کردم و آن را به طرف
حضرت بردم که به ایشان بدهم.

دیدم انبانی بر دوش دارد. عرض کردم: فدایت شوم ، اجازه
می دهید من حملش کنم؟

فرمود: «نه، من خود سزاوارتر به این کارم؛ امّا با من بیا».

به صفّه بنی ساعده رسیدیم، دیدم عدّه ای خوابیده اند.
حضرت زیر جامه هر یک از آنها یکی دو گرده نان می گذاشت ،
تا به آخرین نفر آنها رسید. آن گاه برگشتیم. من عرض کردم:
فدایت شوم ، اینها حق را می شناسند (به امامت شما معتقدند)؟

فرمود: «اگر می شناختند، آرد هم به آنها می دادیم».

منتخب میزان الحکمه

یازدهم آذر ، شهادت میرزا کوچک خان جنگلی

… خاطراتی که از طلاّب و دوستان ایام تحصیلش شنیده شده،
مؤید این معناست که میرزا کوچک خان از همان روزگاران قدیم ،
دارای صفاتی عالی و اخلاقیِ ممتاز بوده و بین طلاّب و
همسالانش، شاگردی با استعداد، صریح اللهجه و طرفدار عدل و
حامی مظلوم به شمار می رفته است.

هر کس به دیگری تعدّی می کرد یا کمترین اجحاف و
بی اعتدالی روا می داشت، مشت میرزا بالای سرِ متعدّی ، بلند
می شد و تجاوز دانش آموزان دینی را مطلقاً به حقوق یکدیگر
چه در داخل مدرسه و چه خارج از آن ، بی کیفر نمی گذاشت.
ورزش را دوست می داشت و هر روز تمرین می کرد. اهل
هیچ گونه مشروبات الکلی نبود . دخانیات مصرف نمی نمود و به
تریاک و مشتقّاتش که در آن عهد ، عشّاق فراوان داشت ، لب
نمی زد و از همه مهم تر آن که از غایت حُجب و حیا ، زن
نمی گرفت و تا چند سال مانده به آخرین سنین عمرش تأهّل
اختیار نکرده بود.

میرزا به استخاره ، اعتقادی عجیب داشت و هر جا به مشکلی
بر می خورد و یا تردیدی در اقدام به کار مورد نظرش حاصل
می کرد ، فوراً دستش به طرف تسبیح (که همیشه به همراه
داشت) دراز می شد و نتیجه استخاره هر چه بود ، بی درنگ به کار
می بست … .

به اشعار فردوسی علاقه خاص داشت ، به طوری که در گوراب
زرمخ ، مرکز تأسیسات نظامی جنگ ، جلسات منظمی برای
قرائت شاه نامه فردوسی و تهییج روح سلحشوری افراد ، ترتیب
داده بود … .

سردار جنگ ، ابراهیم فخرایی

سیزدهم آذر (یکم ذی القعده) ، ولادت حضرت
معصومه(س)

زیر ساعت حرم

تیک و تاک إشفعی لَن

بر زبان قلب م

نبض می شود ،

لحظه ای که دست های تشنه دع

روی سینه ه

سبز می شود .

علی باباجانی

بیست و سوم آذر (یازدهم ذی القعده) ، ولادت امام
رضا(ع)

از هزاران زائر دردآشنا ، من هم یکی

زین همه مسکینِ سر تا پا گدا ، من هم یکی

هر طرف ، بسته دلی قفل ضریح مِهر تو

مُهر شد با خون دل ،