پاورپوینت کامل جلوه های شادی در فرهنگ و شریعت ۷۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جلوه های شادی در فرهنگ و شریعت ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جلوه های شادی در فرهنگ و شریعت ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جلوه های شادی در فرهنگ و شریعت ۷۱ اسلاید در PowerPoint :
۴۶
تعریف
شادی
روان انسان در مقابلِ عوامل بیرونی و
درونی، واکنش های مختلفی از خود نشان می
دهد که به آنها «هیجان» می گویند. یکی از
جنبه های هیجان ـ که گاه مثبت اند و گاه
منفی ـ شادی است که با واژه هایی چون
سرور، نشاط و خوشحالی هم معناست.
شادی، این بُعد برجسته هیجان، مربوط به
حوزه دانشِ روان شناسی است؛ امّا با
تأسف، در این علم نیز چندان مورد توجه
قرار نگرفته است. «هِنری موری» می گوید:
یکی از غریب ترین نشانه های مشخصِ عصرماـ
که کمتر قابل تفسیر است ـ غفلتِ روان
شناسان از موضوع شادی است؛ یعنی همان
حالت درونی یی که افلاطون و ارسطو و
تقریباً تمامی متفکران برجسته گذشته، آن
را بهترین متاعی دانسته اند که از راه
فعّالیت، قابل حصول است.۱
با وجودِ این، تعریفهای پراکنده ای ازاین
هیجان شده است و در آنها شادی به: مجموع
دردها،۲ ترکیبی از عاطفه مثبت بالا و
عاطفه منفی پایین،۳ احساسِ مثبتی که ناشی
از حسِّ ارضا و پیروزی است،۴ و … معنا شده
است.
به طور خلاصه می توان گفت: هر انسانی
مطابق جهان بینی و اندیشه خویش، اگر به
چیزهای مورد علاقه اش برسد، در خود،
حالتی احساس می کند که «شادی» نام دارد.
ضرورت
شادی
اساساً خلقتِ هستی و انسان به گونه ای است
که خود به خود، شادی هایی برای آدمی فراهم
می آورد: بهار طرب انگیز، طلوع خورشید،
صبح پرلطافت، آبشارهای زیبا، گلهای
رنگارنگ، ازدواج و پیوندِ دو انسان و
بسیاری دیگر از پدیده های جهان، برای
انسان، شادی آور و مسرّت خیز است.
همچنان که غم و اندوه نیز جزء زندگی انسان
و همزاد اوست: بیماری و مرگ، پیری،
تنگدستی، بیداد و حوادث دیگری از این
قبیل، خیمه ماتم را در دل آدمی بر پا می
کنند.
آری! انسان بااین دو واقعیت رو به روست:
گاهی غم و زمانی شادی. آنان که به دنبال
شادی همیشگی هستند، در واقع به دنبالِ
عَنقای دست نیافتنی اند. رشد و کمال آدمی
با جُست و جوی شادی مطلق، میسّر نیست. غم
نیز برای ما ضروری و جزء جداناشدنی
فرایند تکامل است.
آنان که در مسیر سلوک، گام نهاده اند، به
نقش مهم غم در حیات معنوی انسان پی برده
اند؛ چون در غمها و مشکلات، به خدا بسیار
نزدیک می شوند تا جایی که دستشان به سقف
ملکوت می رسد:
دیده ام گاهی در تب، ماه می آید پایین
می رسد دست به سقفِ ملکوت
دیده ام سُهره بهتر می خوانَد
گاه زخمی که به پا داشته ام
زیروبم های زمینِ را به من آموخته است
گاه در بستر بیماری من،
حجم گُل، چند برابر شده است
و فزون تر شده است
قُطر نارنج، شعاع فانوس!۵
شک نیست که این غمهای کمال آفرین را
پروردگار هستی در زمان و موقعیت مناسب،
بر سر زندگیِ انسان، سبز می کند. از همین
روست که حافظ سروده است:
زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت.
از همین رهگذر است که عارف به نشاطی دست
می یابد که با هیچ شادی دیگری قابل مقایسه
نیست و حتی غم و شادی نزدش یکسان می شود:
غم وشادی بَرِ عارف چه تفاوت دارد
ساقیا باده بده شادیِ او کاین غم از اوست۶
امّا با وجود این، همه در جست وجوی شادی
اند و هیچ انسان متعادلی گَرد غم به خانه
کسی نمی ریزد. درست است آنان که ظرفیت
وجودی بیشتری دارند، از غمْ استقبال می
کنند؛ ولی هیچ گاه برای خود و دیگری آرزوی
ماتم نمی کنند. تفاوت ره یافتِگانِ وادی
سلوک با مردمانِ معمولی در اینِ است که
آنان با غم، کنار می آیند و در برابر آن،
چهره در هم نمی کشند.
پس هر چند که غم، لازمه زندگی بشر است؛
ولی هیچ انسانی مأمور به ایجاد غم برای
خود و یا دیگری نیست؛ امّا برای شادی چرا.
تلاش همه نیک اندیشان آن است که دلهایی را
شاد کنند و اندوهشان را بزدایند.
در اسلام، نکته های ارزشمندی در خصوص
ایجاد شادی و نشاط آمده است. این شادی ها
گاهی برای خودِ آدمی و زمانی برای دیگران
است. آن همه ثواب و پاداش که برای آوردن
تبسّم به روی دیگرانْ ذکر شده و سفارش
هایی که برای پوشیدن لباسهای شاد،
استفاده از بوی خوش، مهربانی و محبّت،
شوخی و وارد کردن سرور به قلب مردم و …
شده است، همه برای ایجاد فضای شاد و در
نتیجه، تجدید قوا برای ادامه حرکت تکاملی
است.
از دیدگاه پیشوایان معصوم (ع)، مَسرّت و
شادی در تقسیم بندی اوقات و نظم روزانه،
جایگاه ویژه ای دارد. حضرت رضا (ع) می
فرماید:
کوشش کنید اوقات شما چهار زمان باشد: وقتی
برای عبادت و خلوت با خدا، زمانی برای
تأمین معاش، ساعتی برای معاشرت با
برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به
عیب هایتان واقف می سازند و در باطن به
شما خلوص و صفا دارند، و وقتی را هم به
تفریحات و لذایذ خود اختصاص دهید و از
شادی ساعتهای تفریح، نیروی لازم برای عمل
به وظایف وقتهای دیگر را تأمین کنید.۷
باز حضرت رضا (ع) در حدیث دیگری می فرماید:
از لذایذ دنیوی نصیبی برای کامیابی خویش
قرار دهید و خواهش های دل را از راههای
مشروع برآورید و
مراقبت کنید که در این
کار، به مردانگی و شرافتِ شما آسیب نرسد و
دچار اسراف و تندروی نشوید. از تفریح و
سرگرمی های لذّت بخش، در اداره زندگی مدد
جویید.۸
آری! با شادی، زندگی انسانْ معنا می یابد
و ناکامی و نا امیدی و ترس و نگرانی بی اثر
می شود. در پرتو شادی است که انسان می
تواند به خود سازی بپردازد و در اجتماع،
نقش سازنده ای ایفا کند.
عوامل
شادی آفرین
عوامل شادی آفرین کدام اند؟ برخی در پاسخ
به این سؤال می گویند: نباید عوامل شادی
آفرین را مشخّص کرد؛ چون اگر به شادی
بیندیشی، در واقع، شادی را از بین برده
ای.
این سخن، درست نیست؛ چون اگر انسان برای
هر کاری آگاهی نسبی داشته باشد، مسلّط تر
می تواند آن کار را انجام دهد. چطور ما
برای بر پا کردن یک ساختمان به همه عوامل
و موانع می اندیشیم؛ امّا به چگونگیِ کسب
شادی، فکر نکنیم؟! کسانی که به دنبال
راههای کسب شادی اند، بیش از دیگران،
فرصت دستیابی به آن را پیدا می کنند.
اکنون که ضرورت فکر کردن به عوامل شادی
آفرین مشخّص شد، باز همان سؤال را تکرار
می کنیم که: آن عواملْ کدام اند؟
پاسخ اکثر مردم، ثروت، شهرت و قدرت است و
از این میان، تأکید بر شادی افزایی «پول و
ثروت»، بیش از عوامل دیگر است.
به تجربه ثابت شده است که ثروت به تنهایی
شادی نمی آورد. دکتر «دیوید مایرز» پس از
بررسی جامع کلّیه مقاله های تحقیقی یی که
در کشورهای اروپایی و امریکایی درباره
شادی به چاپ رسیده است، نتیجه می گیرد که:
رابطه ای بین ثروت و شادی وجود ندارد و
آرامش و شادی را نمی توان با پول خرید. وی
همچنین به این باور می رسد که سن، جنسیت،
موقعیت اجتماعی، محلِ زندگی، نژاد و سطح
تحصیلات، کمک مؤثّری به شادی انسان نمی
کنند.۹
اکنون مناسب است به ذکر عواملی که واقعاً
برای انسانْ شادی آور است، بپردازیم.
۱. ایمان
مهمترین عامل مسرّت انگیز، ایمان است.
نداشتن نگرانی و اضطراب و رسیدن به
اطمینان قلبی، اساس هر نوع شادی است و این
میسّر نیست، مگر با ایمان به قدرت مطلقی
که سرچشمه همه نیکی هاست. اعتقاد به
رحمانیت حضرت حق و امکان گفتگوی
مستقیم
با او، چراغی از امید و اطمینان در درون
فرد مؤمن بر می افروزد.
روان شناسان و پزشکان، اکنون مؤثّرترین
دارو را برای درمان بیماران، ایمان و
امید و دعا می دانند. آقای «دیل کارنگی»
می نویسد:
امروز جدیدترین علم، یعنی روان پزشکی،
همان چیزهایی را تعلیم می دهد که
پیامبران به مردم می آموختند؛ زیرا آنان
دریافته اند که داشتن یک ایمان محکم،
نگرانی تشویش، هیجان و ترس را برطرف می
سازد.۱۰
۲. رضایت
و تحمّل
گاهی در زندگی، مشکلاتی به وجود می آید که
حلّ آنها از توانِ انسان بیرون است. این
حوادث و مشکلات، معمولاً مورد رضایت ما
نیست و با دید ظاهری، مانع اهداف و امیال
ماست. بیشتر ناخرسندی های ما در همین
مواقع بروز می کند؛ چون می خواهیم به هر
صورت بر مشکلات فوقِ طاقت خود، فائق آییم.
حال آنکه بهترین راه برای غلبه بر این
گونه رخدادها، کنار آمدن با آنهاست.
درست است که انسان باید دارای آرمان باشد
و برای تحقّق آنها بکوشد و از موانع
نترسد؛ امّا باید دانست که گاهی راه فائق
آمدن بر مشکلات، فقط کنار آمدن با آنها و
تحمّل آنهاست.
راضی بودن به رضای خدا و اعتقاد به قضا و
قَدَر، به انسان آرامش می بخشد و در سخت
ترین حادثه ها مددکار آدمی می شود و حوادث
چاره ناپذیر را قابل تحمّل می کند. امام
صادق (ع) فرمود:
نشاط و شادی، در پرتو راضی بودن به رضای
خدا و یقین به دست می آید و اندوه و غم در
شکّ و ناخشنودی از مقدّرات الهی حاصل می
شود.۱۱
۳. پرهیز
از گناه
لذّت و خوشی، تنها با عوامل مادی میسّر
نیست؛ بلکه عوامل معنوی هم در ایجاد شادی
مؤثّرند. گاهی با انجام دادن کارهایی که
عادتاً باید لذّت بخش باشند، هیچ لذّتی
به انسان دست نمی دهد؛ حتی عذاب وجدان هم
می آورد؛ چرا که روح و وجدان، آماده لذّت
بردن نیستند. یک غذای لذیذ یا رابطه جنسی
و یا خانه بسیار زیبا، اگر حرام و نامشروع
و غصبی باشد، برای انسانِ سالم و طبیعی،
تلخ و ناگوار است.
پرهیز از گناه، در بیشتر مواقع، پرهیز از
لذایذ مادّیِ سطحی است؛ امّا برای انسان،
شادی آور است؛ زیرا روح آدمی به گونه ای
است که گاهی از «پرهیز» و «ریاضت معقول»،
سرخوش می شود. ارضای تمایلات به هرگونه و
هر نحو، شادی آور نیست؛ گاهی «پرهیز از بر
آوردنِ آنها» هم لذّت بخش است.
۴. مبارزه
با نگرانی
شادی در واقع، نبودِ غم و اندوه است. اگر
انسان بتواند نگرانی ها و اندوه ها را از
خود دور کند، شاد است. البته بعضی از غمها
لازمه زندگی بشری است؛ امّا بسیاری از
آنها ناشی از نگرانی ها و ناامیدی هاست.
این نگرانی ها منشأ مشکلات بسیار دیگری،
از جمله بیماری است. دیل کارنِگی می
نویسد:
چند سال پیش به اتّفاق آقای دکتر «گوبر»
(رئیس بیمارستان های راه آهنِ
«سانتافیا») به گردش رفته بودیم. با هم
درباره تأثیرات نگرانی صحبت می کردیم.
دکتر گفت: هفتاد در صد بیمارانی که به
پزشکان مراجعه می کنند، اگر خود را از ترس
و نگرانی آزاد سازند، می توانند شخصاً
خود را معالجه کنند.۱۲
آری! کسانی که دچار دلهره و نگرانی باشند،
از هیچ یک از امکانات زندگی، لذّتی نمی
برند.
۵. تبسّم
و خنده
گرمی تبسم و لبخند، کینه ها را از بین می
برد و روابط انسانی را تعادل می بخشد.
وقتی که می خندیم، همه چیز به نفع جسم و
روح ما پیش می رود. هنر شاد بودن، مستلزم
توانایی خندیدن به مشکلات در کوتاه ترین
زمان ممکن، پس از وقوع آنهاست. ما می
توانیم در خندیدن، کودکان را سرمشق خود
قرار دهیم. کودک به طور طبیعی و بدون
احساس خجالت، تقریباً به همه چیز می
خندد؛ گویی می داند که یک خنده سیر، او را
سالم و متوازنْ نگه می دارد.
حتی وقتی که انسان عمیقاً غمگین و ناراحت
است، باید در برخورد با دیگران، خود را
شاد نشان دهد و تبسّم نماید؛ چنانکه که
امام (ع) در توصیف عارفان می فرماید:
زا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 