پاورپوینت کامل حق شاد بودن ۵۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حق شاد بودن ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حق شاد بودن ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حق شاد بودن ۵۰ اسلاید در PowerPoint :
۴
حتماً
نام پرنده ای به اسم بوتیمار یا غمخورَک
را شنیده اید. در فرهنگ عامّه درباره این
پرنده، باوری خاص وجود دارد.
می گویند که بوتیمار، همواره کنار آب
زندگی می کند و بر لب نهر می نشیند. اما
اگر چه تشنه باشد، آب نمی خورد؛ مبادا که
آب نهر تمام شود. به گفته قاآنی شیرازی:
بالاخره این پندار بی ریشه و توهّمات
مالیخولیایی، او را در کنار آب از تشنگی
می کُشد.
گر چه طبیعت این پرنده و نیاز به خودپایی
(حفظ جان)، فراتر از این افسانه است (و حتی
بوتیمار هم برای زنده ماندن، هر روز آب می
خورَد)، امّا در میان ما کسانی هستند که
کم و بیش، چنین تصوّری دارند و همواره
نگران روز مبادایی هستند که هرگز نمی آید.
در مقابل این تفکر، کسانی هستند که شیره
زندگی را از دل سنگ خارا می کشند و در دل
رنجها، گنجها را می جویند. آلکساندر سولژنیتسین،
در رُمان معروفی به نام «یک روز
از زندگی
ایوان دنیسویچ» که بر اساس آن، فیلمی نیز
ساخته شده است، گزارشی از زندگی چنین
کسانی می دهد. قهرمان کتاب، ایوان
دنیسویچ شانکُف، که به ناحق در اردوگاه
های کارِ اجباری در سیبری زندانی است، هر
روز به بیگاری مشغول است. او یک شب، با
مرور حوادث آن روز، چنین تصوّر و احساسی
دارد:
شانکُف با رضایت کامل به خواب رفت. او در
آن روز، چند خوش شانسی آورده بود: آنها او
را به سلّول انفرادی نینداخته و گروه
آنها را هم جهت بیگاری نفرستاده بودند.
توانسته بود برای شام، کمی خُرده جو و
گندمْ گیر آورَد و سر گروه، سهم هر یک از
اعضایی را که در کار مشارکت کرده بودند،
به خوبی معیّن کرده بود. او دیواری ساخته
و از این کار، لذّت برده بود. تکه ای از
تیغه ارّه آهن بُر را کِش رفته بود.
تقریباً روز شادی را گذرانده بود.۳
حال می توانیم با داشتن این دو الگوی
زندگی، زندگی خود و دیگران را با نگاهی
تازه بکاویم.
کلید
نعمتها
اگر کمی در افراد پیرامون خود تأمّل کنیم
و رفتارشان را زیر نظر بگیریم، متوجّه می
شویم که پاره ای از آنان پر تحرّک، فعّال،
شاد، پویا و خوشبین هستند و در هر چیزِ
عادی، جلوه نُوی می بینند و از هر تجربه
ای درسی می آموزند و خود را امیر قلمرو تن
و روح خویش می شناسند؛ امّا گروهی دیگر
خسته، فرسوده، کسل و دلْ مرده هستند و
اطراف خود را سراسر ملال آور می بینند و
در برابر رویدادها و حوادثی که رخ می دهد،
بی توجّه و نومید هستند، امید هیچ نوع
اصلاحی ندارند و «بوی بهبود ز اوضاع
جهان» نمی شنوند.
به این دو گروه، نامهای متعددی می توان
داد و آنها را از جهات گوناگون می توان
طبقه بندی کرد؛ امّا غالباً به افراد
گروه اوّل، شاداب و به افراد گروه دوم،
افسرده یا کِسِل گفته می شود البته چنین
نیست که به راحتی بتوان هر کسی را در این
یا آن گروه گذاشت و برای همیشه تکلیفش را
روشن کرد. افراد «الف» ممکن است در جایی و
در برابر کسانی شاداب باشد و در شرایط
دیگری، افسرده و کسل، در حقیقت، بیشتر
افراد در قسمتهای مختلف محور مختصّاتی
قرار می گیرند که یک سوی آن شادابی است و
سوی دیگرش کسالت. گر چه تقریباً همه دوست
داریم که ما را شاداب به حساب آورند؛ امّا
ظاهراً گاه ناخواسته کسل می شویم و از
علّت آن نیز بی خبریم. اگر کمی در این
مسئله تأمّل کنیم، می بینیم که حالات
روحی، عقاید، تفکّرات و تفسیرهای ما است
که باعث شادابی یا کسالت ما می شود.
به تعبیر دیگر، دل ما است که گاه مایه
شادابی و گاه باعث کسالت ما می شود. بستگی
دارد که اطراف خود را چگونه تفسیر کنیم و
چه تصوّری از آن داشته باشیم، تا شاداب یا
کسل شویم. امّا دل نیز خود، تحت تأثیر
عوامل متعدّدی است. پیامبر اکرم صلّی
الله علیه و آله و سلّم دل را به پَری
تشبیه می کند که: اسیر تندبادی است و به هر
سو رانده می شود.۴ و مولانا، جلال الدین،
محمّد بلخی، این مضمون را چنین پرورانده
است:
در اینجا
دو بحثْ مطرح است: یکی اینکه چگونه مهار
دل را در دست بگیریم و آن طور که می
خواهیم، اداره اش کنیم؛ دیگر آنکه شادابی
از دیدگاه دینی ما چه جایگاهی دارد. موضوع
این مقاله، نکته دوم است.
مسئله شادابی، هنگامی جدّی تر می شود که
می بینیم کسانی آن را در برابر حُزن
(اندوه) قرار می دهند و می کوشند از نگاه
شرعی، آن را نقد کنند و برای اثبات دیدگاه
خود، احادیثی نیز نقل می کنند. این کسان
می پندارند که باید میان شادابی و
دینداری، یکی را برگزید و یا مؤمن بود و
یا شاداب و میان این دو، دره ای پُرنشدنی
می بینند. اما در حقیقت، این دو، برابر
یکدیگر نیستند و نه تنها می توان هم
دیندار بود و هم شاداب؛ بلکه احادیث
بسیاری، نشانه دینداری را شادابی و
خوشرویی و مانند آن معرفی می کنند و لازمه
دینداری را شادابی می دانند. اگر هم پاره
ای احادیث، سخن از اندوه و غم به میان
آورده اند و مؤمن را غمگین و اندوهناک
معرفی کرده اند، ناظر به حس مسئولیت
مسلمانان است. این نوع حزن، نتیجه آگاهی
اجتماعی و تعلّق جمعی فرد است، نه
پریشانْ حالی و پراکندگی خاطر.
این نوع اندوه و شناخت عمیق است که همواره
مورد توجّه متفکّران شرق و غرب بوده است و
حتّی فیلسوف منفعت گرایی چون جان استوارت
میل، در دفاع از آن می گوید: «ترجیح می دهم
سقراطی ناخشنود باشم، تا ابلهی خشنود».۸
این نوع حزن، ریشه در توجّه به احوال
دیگران و حس همدردی انسانی دارد و همان
است که سعدی از آن به عنوان «بی قراری»
یاد می کند و می گوید:
امّا سخن ما در باب آن شادابی یی است که
برابر کسالت، خُمود و افسرده دلی قرار می
گیرد. کسالتی که سدّ راه پیشرفت، تکامل و
تعلّق خاطر به دیگران و همدردی با
انسانهاست. سخنان معصومان (ع) در این
زمینه، در سه گروه می گنجد:
الف) دفاع از حزن،
ب) نکوهش سستی و کسالت،
ج) تشویق شادابی و نشاط.
الف.
دفاع از حُزن
در احادیث متعدد، گونه ای از حزن و اندوه،
مورد تأیید قرار گرفته و نشانه مؤمن
قلمداد شده است. شخص مؤمن از این منظر،
کسی است که همواره نگران سرنوشت دیگران و
اندوهناک کاستی های آنان است. چنین کسی،
غم نام و نان خود را ندارد و نگران سود و
زیان شخصی خود نیست؛ بلکه چون خود را بخشی
ناگسستنی از پیکره اجتماع می داند،
خویشتن را در برابر سرنوشت آن، مسئول می
شناسد. او هرگز در پی آن نیست که گلیم خود
را از آب، بیرون بکشد؛ بلکه بر آن است تا
غریق را برهانَد.۱۰
چنین کسی طبیعتاً همواره اندوهناک و
نگران است؛ امّا این نگرانی عمیق او، با
نگرانی های روزمرّه و حقیر، بسیار متفاوت
است. او به دلیل آگاهی نسبت به دیگران و
احساس مسئولیت شدید، نمی تواند خود را به
شادی های گذرا بسپارد و از عمق اندوه خود
بکاهد. اندوه او همه همنوعانش را در برمی
گیرد و تنها به گروهی اختصاص پیدا نمی
کند. کوتاه سخن اینکه به گفته مولای
متّقیان، امام علی (ع):
هر عارفی، اندوهناک و هر عاقلی غمگین
است.۱۱
باری، آن اندوه مورد تأکید و مقبول
احادیث، همان احساس مسئولیت نسبت به
دیگران است که در نتیجه، آدمی را به تلاش
وا می دارد، نه آنکه به خود خوری دعوت کند.
ب.
نکوهشِ سُستی و کسالت
یکی از محورهای عمده سخنان معصومان،
هشدار نسبت به سستی و راحت طلبی است.
طبیعت آدمی، او را به آرامش و تن سپردن به
وضع موجود، دعوت می کند.
اساساً انسان از رنج، می پرهیزد و به خوشی
روی می آورد و چون خوشی های بزرگ بی رنج به
دست نمی آیند، به همین دلْ خوشکُنک های
گذرا و کوچک، بسنده می کند.
هیچ کسی از موفقیت و پیروزی بدش نمی آید؛
امّا چون رسیدن به قلّه آن دشوار است،
بیشتر مردم به دامنه های آن اکتفا می کنند
و از ادامه مسیر، تن می زنند. به گفته
مُتنَبّی، شاعر بزرگ عرب:
اگر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 