پاورپوینت کامل به پیر، به پیمبر! ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل به پیر، به پیمبر! ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل به پیر، به پیمبر! ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل به پیر، به پیمبر! ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

۱۱۶

پیامبران الهی، با ورود به هر جامعه ای، تأثیرات شگرفی را در ابعاد مختلف از خود
برجای گذاشته اند. این تأثیرات را در لایه های گوناگون زندگی مردم، می توان یافت.
یکی از عرصه های تأثیرپذیری از نام و یاد و آموزه های پیامبران، زندگی عادی و عمومی
مردم است که با نام «فرهنگ عامه» یا «فرهنگ عامیانه» شناخته می شود.

شخصیت و مقام پیامبر گران قدر اسلام و آموزه های روشنگر او نیز در جامعه ایرانی،
تأثیر زیادی گذاشته، بسیاری از گونه های کلامی مردم را به خود اختصاص داده است. با
نگاهی به مجموعه های روایت کننده: کنایه ها، مثل ها، تشبیه ها، متل ها و…
درمی یابیم که نام مبارک پیامبر(ص) و مقام علمی و معنوی ایشان، شکل دهنده و سازنده
بسیاری از عبارات عامیانه ایرانی است.

در این نوشته، برآنیم تا بخش کوچکی از این گونه های کلامی را فرادید شما قرار دهیم:

یک. مثل ها

بخش قابل ملاحظه ای از ضرب المثل ها و زبانزدهای ایرانی، درباره پیامبران الهی است
که در آنها به بخشی از زندگی این پیامبران یا اخلاق خاصی از ایشان یا واقعه ای ویژه
از زندگی آنها اشاره شده است. برای مثال، درباره زندگی حضرت ایوب(ع) «مِثل صبر
ایوب» مَثَل سایری است. یا درباره حضرت یوسف(ع) «گرگ دهن آلوده و یوسفْ ندریده» و
«پیراهن یوسف آوردن» زبانزدِ مردم ایران است.

امّا آنچه که درباره نبی مکرّم اسلام، به عنوان مثَل در فرهنگ عامیانه به کار
می رود، به دو دسته تقسیم می شود. در پاره ای از این مثل ها به صورت مستقیم، به
پیامبر یا نام شریف ایشان اشاره شده و در بخشی دیگر از مثل ها، شخصیت یا یکی از
رفتارهای ایشان موجب پیدایش این مثل ها شده است. نمونه هایی از این مثل ها را به
تماشا می گذاریم:

نام احمد، نام جمله انبیاست

چون که صد آمد، نود هم پیش ماست۱

این شعر مولوی که گاهی اوقات، بیت کامل و گاه مصرع دوم آن در محاورات به کار
می رود، به معنای آن است که وقتی کسی اصل و منبع چیزی را در دست دارد، فروع و
جزئیات آن را نیز داراست، چنان که هر کس، عدد صد را داشته باشد، اعداد مادون آن را
(از قبیل نود و هشتاد و …) نیز طبعاً دارست. در گفتگوهای روزانه مردم، هرگاه شخصی
بخواهد بیان کند که بیش از آنچه طرف مقابلش ادّعا می کند، در نزد اوست، این بیت را
می خواند.

۲. بولهب، کی پاگذارد در مقام مصطفی۲

این مصرع شعری، مصرع اوّل از شعری منسوب به صبای کاشانی است که مصرع دوم آن چنین
است: «ماکیان چون پرگشاید در مطار جبرئیل». مفهوم این مثل، آن است که هرگز فرد
نالایق و بی هنر و نادان، نمی تواند جای شخص شایسته و هنرمند و دانا را بگیرد. این
مثل، هنگامی گفته می شود که فردی بخواهد خود را در جایگاهی بالاتر از مقام خود قرار
دهد.

۳. انبیا را تکبّری نیست۳

هدف از گفتن این مثل، آن است که کار خودْ را خود انجام دادن، قسمتی از تواضع و صفت
انبیاست. همان طور که انبیا تکبّر نداشتند، ما نیز نباید تکبّر داشته باشیم و بر
عکس، باید تواضع، پیشه کنیم. داستانِ مَثل چنین است: گویند شخصی مدّعی پیغمبری
شد.مردم از او معجزه ای خواستند و گفتند: «پیغمبر خاتم(ص)، درخت را به نزد خود
می خواند و درخت، حرکت کرده، به نزد آن حضرت می آمد، تو نیز چنین کن» .

آن شخص، قبول کرده، رو به درختی که در آن جا بود، نمود و چندین مرتبه گفت: «بیا پیش
من!». چون درخت، اطاعت نکرد و از جای خود حرکت نکرد، آن مرد گفت: «انبیا را تکبّری
نیست؛ حالا که درخت، پیش من نمی اید، من پیش او می روم» .

۴. پیامبر خدا هم، حکم به ظاهر می کرد۴

این مثل و نیز مثلِ «پیغمبر، دیده را ندیده گرفت» بدین معناست که تجسّس از اسرار و
رازهای مردم و کاویدن درون مردم و قضاوت کردن بر اساس باطن و نیست های آنان جایز
نیست. هر گاه شخصی بخواهد بر اساس نادیده ها و پنهانی ها که خود، ادّعای دانستن
آنها را می کند یا بر اساس جرمی که اتفاق نیفتاده، با کسی برخورد کند، این مثل به
او گفته می شود. منظور، این است که پیغمبر خدا با همه علم و آگاهی اش، با مردم بر
اساس ظاهرِ حال آنان و اسلام ظاهری آنان برخورد می کند، نه بر اساس باطن و اسرار
درونی آنها. در سخنی از حضرتش می خوانیم: «ما بر اساس ظاهر، حکم می کنیم و خداوند،
عهده دار باطن مردم است».۵

۵ . رطب خورده، منع رطبْ کی کند۶

مثل حاضر یا مثل «خرما خورده، منع خرما نکند» را در جایی می آورند که نصیحت کننده
یا آمر به معروف و ناهی از منکر، خود، آراسته به آن صفت نیکو یا دور از آن صفت زشت
نباشد. بنا بر مشهور، داستان مَثَل، درباره کودکی است که مادرش او را نزد پیامبر(ص)
آورد و از ایشان درخواست کرد که به او امر فرماید تا کمتر خرما بخورد. آن حضرت
فرمود: «او را روز دیگر بیاور تا او را از خوردن خرما منع کنم».

روز دیگر، وقتی به محضر پیامبر آمدند، پیامبر به آن کودک فرمود که کمتر خرما بخورد.
وقتی مادر کودک، از علّت این کار جویا شد، پیامبر فرمود: «روز گذشته، خود، خرما
خورده بودم و نمی توانستم او را از این کار، منع کنم».

دو. دعاها و نفرین ها

یکی از وسیله های ابراز احساسات، در مقابل کسانی که آنها را دوست یا دشمن می داریم،
دعا و نفرین است. در این گونه از گفتارهای مردمی، برای کسانی که دوستشان داریم، دعا
می کنیم و از خداوند برایشان خوبی ها را خواستاریم و برای کسانی که آنها را بد
می دانیم، طلب بدی کرده، آنها را نفرین می کنیم.

در دعاها و نفرین ها معمول است که خداوند را به حق، مقام یا آبروی شخصی محترم و
بزرگ، نزد خداوند، سوگند می دهیم و از او می خواهیم که به حق و منزلتی که این شخصِ
باعظمت، نزد خداوند دارد، این دعا و نفرین را مستجاب نماید. یکی از این آبرومندان
یا بهتر بگوییم، آبرومندترین و ارجمندترین شخص نزد خداوند، مقام اعظمِ پیامبر(ص)
است. در فرهنگ عامّه مردم ایران، بسیاری از دعاها و نفرین ها با توسل به نام و مقام
پیامبر(ص) گفته می شود. خوانندگان گرامی را به نمونه ای از این دست، توجّه می دهیم:

در ابتدای بسیاری از دعاها و نفرین ها این گونه گفته می شود: الهی! به آبروی
پیامبر، الهی! به حقّ آبروی محمّد، الهی! به مقام رسول الله و… این گونه عبارات،
در حقیقت، ضمانی است برای اجابت دعا و نفرین. ۷ به عنوان نمونه گفته می شود: «الهی!
به حق و آبروی محمّد، دست به خاک بزنی، طلا بشه!».

سه. سوگندها

یکی از مسائلی که در زندگی عادی و روزمرّه رخ می دهد، قبولاندن اندیشه، اثبات
ادّعا، گرفتن حق، دفاع از ستمدیده، و رساندن حق به حقدار است. برای دستیابی به این
مهم، راه حلی هایی چند وجود دارد. مدّعیان حق، گاه با دلیل و برهان و گاه با آوردن
شاهد و … دیدگاه خود را به اثبات می رسانند. یکی از این راه حل ها، قسم خوردن و
سوگند یاد کردن است. م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.