پاورپوینت کامل مفهوم زندگی دیگران شو! ۲۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مفهوم زندگی دیگران شو! ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مفهوم زندگی دیگران شو! ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مفهوم زندگی دیگران شو! ۲۸ اسلاید در PowerPoint :

۱۱۴

دنبال یه شادی ناب می گردم! یه شادی که محو شدنی نباشه! گرفتنی نباشه… دزدیدنی
نباشه… نابود شدنی و از دست رفتنی نباشه! ترس بِشه نَشه و از دست رفتنش تو دلم
نباشه! هنوز لبخند نزده، ترس تموم شدنش تو دلم پا نذاره! واسه همین حتی شادی هام هم
کاغذی شدن! چون تا می یام بخندم، دلم می گه اینم تموم می شه. کافیه چشم هات رو
ببندی و دوباره باز کنی…همه چیز از دستت می ره، مثل لباس و کالسکه سیندرلا که
ساعت دوازده شب محو شد…یا قصر یخی ملکه برفی که آب شد و کاخ آرزوهاش رفت تو دل
زمین!

راستش گاهی زندگی، با ما سر ناسازگاری نداره…امّا سر سازگاری هم نداره! فقط
انگاری اون قدر از ما خوشش اومده که ما رو هم بازی خودش می کنه، با این فرق که
قانون بازی رو خودش انتخاب می کنه و هی ما رو بازی می ده…ما رو بازی می ده و بازی
می ده، درست مثل عمو زنجیرباف که همه اش باید بچرخی و یه شعر رو بازم از اول بخونی!
و این چرخش تموم نشدنیه!…

شایدم چرخ اثیری مقاومت و سرکشی ما رو می بینه و به قصد رام کردن این موجود سرکش،
بازیش می ده و می چرخوندش و می چرخوندش…نه نوش و نه نیش…چرخشی که از هزار نیش
بدتره!…گاهی این موجود سرکش، اون قدر خسته است که تسلیم این چرخ می شه…شایدم
این بار نوبت اونه که سرنوشت رو بازی بده! فقط ایستاده تا نفس تازه کنه…ولی این
بار اگه قراری بر چرخشی باشه، این موجود سرکشه که می چرخونه و بازی می ده! دیگه
نباید بذاره سرنوشت باهاش بازی کنه! براش هم بازی خوبی نبوده!

تکرار و باز تکرار از نو…همه چیز از دوباره تکرار می شه! بودن ها و نبودن ها…
اومدن ها و رفتن ها… خنده ها و گریه ها… انگار یه بوم سفید نقاشی پیش روته که
هزار بار پاک می شه و از نو نقاشی می شه؛ امّا هر بار همون نقاشی قبل. فقط کنتراست
رنگ هات تغییر می کنه و دلی که دلزده از این همه تکرار شده! خسته و درمونده! انگاری
تو نیمه های راه، جا مونده و تو حتی فرصت نداشتی به پشت سرت نگاه کنی و ببینی که
دلت باهات نیست! آره، خیلی زود دیر می شه، زودتر از اونی که بخوای نفس بکشی! قدر
نفس هات رو بدون، هرچند که تکراری باشن!

می دونی فاصله ها…غصه ها…غم ها و همه اتّفاقات و خاطرات تلخ، گرچه آزار
دهنده اند، امّا اگه به وقتش ازشون استفاده کرده باشی و تموم اون چیزی رو که باید
انجام داده باشی… اگه حسرتی واسه فرصت های از دست داده تو دلت نباشه، گاهی
مرورشون اون قدر شیرین می شه که لبخندی به لبت می یاره!

امّا گاهی شیرین ترین خاطراتت رو که مرور می کنی، اون قدر تلخ می شن که فقط به
حماقت خودت می خندی و بس! اینو یاد گرفتم که از تموم لحظه هایی که دارم استفاده کنم
تا آخرش اگه سرنوشت خواست نابودش کنه، لااقل خاطراتم رو نتونه ازم بگیره!…بذار
دنیا هرکاری می خواد بکنه، تو قدر چیزی رو که داری بدون!

چشم هام رو می بندم و آروم پرنده خیالم رو پرواز می دم… تازگی ها مدام به معنای
زندگی فکر می کنم؛ به این که نهایت این همه شادی و غم، و تلخی و شیرینی بازی
سرنوشت چی می شه؟! به این که چرا نفس می کشم؟! دلیل این که هنوز دارم ادامه می دم
چیه؟!و با خودم زمزمه می کنم:

آه خدایا! من کیستم؟ جز آن پرنده بی نام و نشان که اسیر دامی ست در ظلمتی که
فراسویش دریچه ای ست روشن. هربار که بال می گشایم تا به روزن برسم، هنوز نیمه راه
نرسیده، بند دست به گریبان پاهایم شده، مرا باز بر زمین می نشاند و صدایی آرام
زمزمه می کند حالا نه!؟… فریاد بر می آورم تا به کی پرواز هم ممنوع؟! سکوت، تنها
سکوت! جاویدان! معنای زندگی رو باید تو چشم های یه کودک فال فروش جستجو کرد که سر
چهار راه ایستاده و با نگاهش آدم ها رو بدرقه می کنه شاید یکی شون سر برگردونه و
دستی میان فال هایش ببرد برای یافتن سرنوشتش…! معنای زندگی رو باید تو چشم های
کودکی دید که تازه پا به این دنیای شلوغ و درهم آدم ها گذاشته تا از نو زمزمه کنه:
خداوند هنوز از انسان، ناامید نشده! توی هر طلوع و غروب، توی التهاب چشم های یه
رهگذر، زیر سایه یه درخت،معنای زندگی رو با هر بار نفس کشیدن می شه حس کرد! و عشق
خداوند، مثل هوا در همه جا جاریه!

نیمه شب ها به بالاترین نقطه ساختمان می روم… باد می وزد. چون شبحی سرگردان،
ایستاده ام چشم در چشم آسمان! خیره به آن ستاره که هر شب، چشمک زنان،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.