پاورپوینت کامل خاطره یک ملاقات کوتاه ۲۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خاطره یک ملاقات کوتاه ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خاطره یک ملاقات کوتاه ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل خاطره یک ملاقات کوتاه ۲۸ اسلاید در PowerPoint :

۱

دکتر توفیق سبحانی، از ملاقات یک ساعته خود با مرحوم حاج محمّد آقا نخجوانی تبریزی،
استاد فرهیخته و نسخه شناس برجسته، خاطره ای خوش دارد: در سال های دور (دهه سی و
چهل شمسی) در شمال شرقی تبریز، در محلّه ای به نام باغمیشه (که مرحوم شهریار، در
شعر «ای وای مادرم» آن را باغ بیشه خوانده و گفته است: «در باغبیشه، خانه مردی است
با خدا») کوهی بود به نام قلّه. در آن جا قهوه خانه ای بود که تابستان ها، سه چهار
روز در هفته، با دوستان به آن جا می رفتیم. آن روزها مقدّمه پایان نامه ام را مرتّب
می کردم. غروب یکی از روزهای تابستان ۱۳۴۰ش، با چند تن از دوستان، در آن قهوه خانه
نشسته بودیم. بحثی در گرفت درباره حافظ که چرا حافظ، «شهید» خوانده شده است. در
بُحبوحه بحث، چند مشتری تازه وارد آمدند. یکی از آنها خیلی دقیق به مشاجره ما گوش
می داد. آن مرد موقّر، به سخنان من ایراداتی می گرفت و من تلاش می کردم پاسخ دهم.
ایشان یکی دو مأخذ معرّفی کرد و من یادداشت کردم. هوا داشت تاریک می شد. باید اضافه
کنم که باغمیشه، در ده دوازده کیلومتری تبریز، واقع بود. اکنون همه این محلّه ها
داخل شهر تبریز واقع شده اند. حتّی بعد از وَلیانکوی و باغمیشه هم به جای درختان
سبز و شاداب، سنگ و تیرآهن روییده است.

آن مرد محترم، هنگام خروج از قهوه خانه، دَم پلّه ها توقّف کرد و گفت: «در شهر، به
منزل ما تشریف بیاورید. خوش حال می شویم! آدرس ما سرراست است: خیابان تربیت، محمّد
نخجوانی».

برق از چشمان من پرید. دست و پایم را گم کردم. از جسارت خود، عذر خواستم. مرحوم
نخجوانی که دستپاچگی مرا دید، فرمود: «شما خوب کار کرده اید» و با چند جمله، مرا
تشویق کرد و آرامش بخشید. خداحافظی کرد. متأسّفانه فرصتی پیش نیامد که در منزل به
زیارت ایشان بروم. کوتاه مدّتی بعد، شنیدم که به رحمت حق پیوسته است. خدایش
بیامرزد!

حاج محمّد نخجوانی، از چهره های خوش نام و از فضلای صاحب نام آذربایجان، در سال
۱۲۹۷ق، در تبریز به دنیا آمد و پس از ۸۴ سال زندگی با عزّت، با خوش نامی در سال
۱۳۴۱ش، درگذشت و در گورستان طوبائیه تبریز، به خاک سپرده شد. تصحیح و چاپ دیوان
حیران خانم دُنبَلی، تصحیح و چاپ اشعار مُعجز شبستری (شاعر پر آوازه آذربایجان)،
تهیه فهرست کتب خطّی کتاب خانه تربیت و تصحیح دیوان ابو منصور قَطران تبریزی، برخی
از خدمات علمی اوست.

زندگی نامه و خدمات علمی مرحوم نخجوانی، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۴، ص
۶۱ و مقدّمه.

هواشناسی نوین در ایران

دکتر اوباسی، دبیر کلّ «سازمان جهانی هواشناسی»، در مورد دکتر محمّد حسن گنجی گفته
است: «شهرت استاد دکتر گنجی، از ایران فراتر رفته و مقام بلند علمی او مورد استقبال
کشورهای دیگر نیز واقع شده است. دکتر گنجی، دانشمند برجسته و ممتاز علم جغرافیا و
اقلیم شناسی است».

دکتر محمّد حسن گنجی، در سال ۱۲۹۱ش، در بیرجند به دنیا آمد. شهری که رویدادهای آن
در سرنوشت او تأثیر زیادی داشته است. او خود می گوید: «در دوران کودکی من، دو سانحه
بزرگ اتّفاق افتاد که بدون آن که بدانم، به هواشناسی مربوط می شد. یکی خشک سالی
درازمدّتی بود که در بیرجند اتّفاق افتاد، طوری که در روستایی که زندگی می کردم، آب
چشمه، آن قدر کم شد که تنها به اندازه رفع تشنگی بود و کوزه آب، یک قران یا یک قران
و نیم به فروش می رفت و گاهی هم یک لیوان آب از همسایه قرض می کردیم. این موضوع
چنان در زندگی من تأثیر گذاشت که وقتی به انگلستان رفتم، با وجود این که در آن جا
مشکل بی آبی نبود، من به طور ناخودآگاه، شیرهای آبی را که دانشجویان باز
می گذاشتند، می بستم.

روزی یک نفر از من پرسید: چرا این کار را می کنی؟ گفتم: برای من، آب، بسیار ارزشمند
است. سانحه دیگر، این بود که در زمستان۱۳۴۳ق، بارانی شروع به باریدن کرد که یک هفته
قطع نشد. تمام خانه ها و زمین های کشاورزی اطراف رودخانه را از بین برد و بسیاری از
خانه ها را خراب کرد. در خانه ما تنها یک اتاق سرِ پا مانده بود. به همین جهت،
زمانی که در انگلستان تحصیل می کردم، هر چه در درس اقلیم شناسی، در این باره
می شنیدم، با زندگی خودم تطبیق می دادم و همین مسائل، سبب شد که در سال ۱۳۳۲ش،
پایان نامه دکتری خود را درباره آب و هوای ایران بنویسم».

دکتر گنجی، علاوه بر تأسیس نهادهای مختلف علمی، «اداره هواشناسی ایران» را
راه اندازی کرد. او همچنین «ا