پاورپوینت کامل دلسوختگان روز طبیعت! ۲۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دلسوختگان روز طبیعت! ۲۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دلسوختگان روز طبیعت! ۲۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل دلسوختگان روز طبیعت! ۲۴ اسلاید در PowerPoint :

۸۰

قدیمی ها خوب گفته اند که کار دنیا برعکسه؛ دعا کردیم فلانی بمیره، عمرش طولانی شد!

حالا حکایت ماهی های قرمزِعید ما هم همین طور شده؛ هر سال که می اومدیم نون و غذای
ماهی حسابی به آنها می دادیم و هزاران هزار نکته روان شناسی حیوانات، در تربیت
اصولی ماهی ها به کار می بردیم، فی المثل اگر گرسنه بودند و غذا خواستن، دو بار دور
تُنگ بچرخن و دُمشون رو تکون بدن و یا آهنگ بذاریم(البته از نوع مجازِ موسیقی پاپ)
که دلشون نگیره، افاقه نمی کرد و به ماه دوم سال جدید هم نمی رسیدند، و نه به اینها
که از همه اصول، در جهت معدوم کردنشون استفاده کردیم و هنوز هم نمرده اند. هیچ
غذایی! حتّی آب تنگ را هم عوض نکردیم که بمیرن؛ امّا عین چی بگم که زنده زنده اند!

چه خوب گفته شاعر که: «اگر دردم یکی بودی، چه بودی؟» حتماً اونم دردکشیده سیزده
در به در نشدش بوده. آخه، حرفش خیلی به دلم نشست و مطمئنم به دل هر سیزده در به در
نکرده ای نشَسته!

درد ما هم، یکی دو تا نبود که! آخه، هنوز آجیل عید هم تموم نشده، هر روز به هر
بهانه ای، تخمه و پسته می خوریم؛ امّا نمی دونم چرا تموم نمی شه! روز دوازدهم، یکی
از فامیل ها که به خاطر مسافرتش از کاروان عیددیدنی، جا مانده بود، اومد خونه ما.
به زور، جلوی خودش رو گرفت و نپرسید که چه طور شما هنوز این همه آجیل دارید؟

اونم از سبزه عید که به خاطر سیزدهِ در به در نشده، آن قدر مونده که شده زرده! آخه
ما هنوز نرفتیم به دامن طبیعت که اون رو به آب بسپاریم. سبزه هم نامردی نکرده، این
قدر عمر کرده که شده زرده! چند وقت دیگه هم در مراسمی، خوشه های گندمش رو باید
برداشت کنیم. البته ناگفته نَمونه که هر سالی که به بهونه ای نمی رفتیم و سیزده
فروردین رو تو خونه، در به در می کردیم، مامان به عنوان عضو بی طرف، از طرف
مخالفان، تطمیع می شد و یواشکی، سبزه رو به سطل زباله می انداخت؛ امّا امسال کودتا
کردیم و مدرک جرم یا بهتر بگویم، روزشمار تأخیر در رفتن به دامن طبیعت را نگه
داشتیم تا این که یه روزی چه می دونم ۲۱ بدری، ۲۵ بدری، شده سی اردیبهشت بدری بریم
به دامن سبز طبیعت! و آن سبزه، (نه ببخشید زرده) رو رها کنیم و حدّاقل علفی به
همان نیت مسبوق، امّا به تأخیر افتاده، گره بزنیم! امید که مورد رضایت خداوند قرار
گیرد؛ ولی هنوز که هنوز است، وقت مناسبْ جهت گشت و گذار از طرف مخالفان، اعلام
نشده!

مخالفان روز طبیعت که با شعارِ«حالا نمی شه بشه چهارده بدر یا شانزده بدر» و اگر
کمی میدان را خالی کنی، در اوج فلسفه بافی می گویند: «اصلاً اگه دربه دری نباشه،
سالتون سال نمی شه؟»، هر سال به بهانه های بیهوده، مانع تراشی می کنند تا ما را از
گردش روز آخر تعطیلات، محروم کنند و اصلاً هم فکر سبزه گره زدن بعضی ها نیستند که
با کلّی امید و آرزو، به عشق این مهم شب سیزدهمین روزِ عید، در آشپزخانه ناهار فردا
را می پزند و عصر روز طبیعت هم، ظرف های گربه شورِ حاصل شیرین کاری آقایان را
دوباره شویی می کنند!

دوست داشتم به مناسبت موضوع«انسان و طبیعت»، از روز طبیعت یعنی همان سیزده به درِ
امسال بنویسم؛ امّا هرچه فکر کردم، چیزی از سبزی گل ها و درختان به یادم نیامد! باز
صد رحمت به پارسال که به بهانه همیشگی «پارک، شلوغ است»، رفتیم پشت بام و کنار
کولر، ترتیب تخمه های مانده از عید را دادیم؛ امسال که حتّی زحمت این کار را هم به
خودشان ندادند!

به قول گفتنی، فرش با زمینه سبز برای چه گرفته ایم؟ تصوّر کنید که همین فرش، فضای
سبز است. البته برای تنوّع، از فرشی که همیشه می نشستیم، به فرش کناری کوچیدیم و
برای آن که از هوای این روز هم محروم نباشیم، فقط یکی از پنجره ها را نیمه باز
کردیم و چه موسیقی