پاورپوینت کامل معدّل اخلاق ما ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معدّل اخلاق ما ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معدّل اخلاق ما ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل معدّل اخلاق ما ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

۴۰

فلانی ، از نظر اخلاقی ، آدم متعادلی نیست !

این جمله به گوشتان آشنا نیست ؟ شاید اگر تا به حال ، خودتان آن را به
زبان نیاورده اید، بارها از زبان دوستان و یا اطرافیان خود شنیده اید.

و امّا چند سؤال :

یک نفر، چه ویژگی های اخلاقی ای می تواند داشته باشد که بگوییم از نظر
اخلاقی ، متعادل است ؟ و یا به عبارت علمی تر، معیارهای «اعتدال اخلاقی »
کدام ها هستند؟ اصلاً یک جوان امروزی ، از کجا باید بفهمد که اخلاق معتدلی دارد
یا نه ؟ و اصولاً چه رابطه ای بین «اعتدال » و «اخلاق» وجود دارد؟

اخلاق «خوش » یا «معتدل »

هنگامی که صحبت از اخلاق و جنبه های مختلف آن به میان می آید، اولین
چیزی که به ذهن می رسد، اخلاق خوب (پسندیده ) و اخلاق بد (ناپسند) است ، که
از اولی به «خوش اخلاقی » و از دومی به «بداخلاقی » تعبیر می شود. در اصطلاح
عوام ، خوش اخلاق به افراد خنده رو و بذله گو، خوش قول و متعهّد و افرادی که با
همه جور آدمی بسازند گفته می شود و در مقابل ، به افراد بدقول ، بهانه گیر،
عبوس ، اخمو و عصبانی و افراد ناسازگار و مستبد، بداخلاق گفته می شود. اما آیا
می توان گفت که هر فرد خوش اخلاقی ، دارای اعتدال اخلاقی هم هست ؟ و یا به
عبارتی ، افراد خوش اخلاق را از نظراخلاقی کامل دانست ؟

چه بسا ممکن است فردی در ظاهر، انسان خوش اخلاق به نظر آید، ولی در درون ،
فردی ترسو، هوسران ، حسود، حریص و… باشد و یا بر عکس ، ممکن است همین فردِ
خوش اخلاق، نه تنها ترسو نباشد، بلکه آن قدر در شجاعتْ افراط کند که به تهوّر
کشیده شود. مثل این که حتی پریدن از یک ساختمان پنج طبق هم برایش ترسی
نداشته باشد و یا این که در پرهیز از شهوات ، دچار خمود و بی توجهی کامل به
نیازهای جسمی و روحی خود شده باشد و یا به جای حرص و طمع ، آن قدر دست و
دلباز باشد که تمام زندگی خود را خرج دوستان و آشنایان کند. پس ملاحظه
می کنید که بین خوش اخلاقی و اخلاق متعادل ، فاصله زیادی وجود دارد؛ اما این
که «اخلاق متعادل » چیست و چه معیارهایی دارد، بحث اصلی این نوشتار است که
در ادامه به آن می پردازیم .

معیارهای اعتدال اخلاقی

قرآن کریم ، در نصایح لقمان به فرزندش می آورد که : «و در کارهایت ، میانه رو
باش !» ۱ حال ، اگر از شما بخواهند میانه رَوی یا اعتدال اخلاقی را تعریف
کنید، چه جوابی می دهید؟

خب ، شاید بگویید: با رعایت تمام اصول و موازین می توان به اعتدال اخلاقی
دست یافت .

حال اگر از شما بخواهند که این معیارها و موازین اخلاقی را نام ببرید، به
چه چیزهایی اشاره می کنید؟ آیا می توانید تمام آن اصول را یک به یک و
بدون این که چیزی را از قلم انداخته باشید، نام ببرید، به گونه ای که به
طور قطع بتوان گفت با رعایت این اصول می توان مطمئن بود که اخلاق متعالی
داریم ؟

احتمالاً شما هم با من هم عقیده هستید که این کار، بسیار مشکل و تا حدّی
غیر ممکن است ؛ چون که به راحتی نمی توان تمام صفات و حالات اخلاقی
انسان را نام برد و برای آنها معیار و واحد مشخصی ارائه نمود.

پس چه باید کرد؟

پژوهشگران و اندیشمندان علم اخلاق، از گذشته های دور تا کنون ، مطالعات
زیادی بر روی این موضوع انجام داده اند و سرانجام توانسته اند یک فرمول
بسیار ساده ، به دست آورند که هر کس با استفاده از آن می تواند به تعریف
جامع و روشنی از اعتدال اخلاقی دست پیدا کند و آن را معیاری برای معتدل
نمودن اخلاق خود قرار دهد.

ارسطو که از اولین صاحب نظران در این زمینه است ، بر این عقیده است که
نفس انسان ، توسط سه نیروی (قوه ) اصلی هدایت و کنترل می شود که اولینِ
آنها نیروی شهوت (قوه شهویه ) است . انسان با استفاده از این نیرو، نیازهای
حیاتی بدن خود، مانند غذا، آب ، مسکن ، پوشاک و یا کشش های غریزی مانند میل
جنسی ، حبّ ذات و… را جذب می کند؛ نیازهایی که در صورت استفاده صحیح ، به
ابزار تحصیل کمال نفس تبدیل می شوند. دومین نیرو، نیروی خشم (قوه غضبیه )
است که باعث دفع نیروهای مزاحم و مشکل آفرین از بیرون و مبارزه با نیروی
شهوت در درون نفس انسان می شود. این دو نیرو، نیروهای مشترک بین انسان و
سایر موجودات اند؛ اما نیروی سومی که مخصوص انسان و وجه تمایز او از سایر
موجودات است ، نیروی ادراک (قوه عقلیه ) نام دارد که تشخیص خیر و شرّ امور
را بر عهده دارد و کنترل و اداره سایر نیروها را بر عهده می گیرد و آنها را
تعدیل می کند.

به گفته ارسطو، سعادت انسان در این است که این سه نیرو را از افراط و
تفریط ، دور نگه دارد و در زندگی ، تعادل میان آنها را حفظ کند. تنها در این
صورت است که می توان به اخلاقی متعادل دست یافت ؛ چرا که اگر این غرایز و
نیروهای باطنی ، در میدان وسیع فعالیت خود، آزاد گذاشته شوند و به هیچ وجه
کنترل و تعدیل نشوند، انسان را به نابودی می کشانند. از طرفی ، وجود هر یک از
این نیروها در باطن انسان ، نعمتی بزرگ از نعمت های الهی است و اگر از آنها
درست استفاده شود، انسان را به سوی تکامل اخلاقی و سعادت ابدی ، راهنمایی
خواهند کرد. ۲

افلاطون نیز در کتاب «جمهور» خود، چهار فضیلت اصلی را برای انسان برشمرده
است که عبارت اند از: عدالت ، میانه روی ، خردمندی و شجاعت . به نظر او عدالت ،
فضیلت کنترل کننده یا هماهنگ کننده فضایل دیگر است و انسان عادل ، انسان
منضبطی است که شهواتش تابع عقل اوست . ۳

بسیاری از حکما و اندیشمندان اسلامی هم در آثار و نوشته های خود، تنها راه
دستیابی به اعتدال اخلاقی را برقراری تعادل بین نیروهای نفسانی انسان
دانسته اند. برای مثال ، امام محمّد غزالی در دو کتاب «کیمیای سعادت » و
«إحیاء العلوم »، خواجه نصیر الدین طوسی در کتاب «اخلاق ناصری »، ملاّهادی
سبزواری در دو کتاب «اسرار الاساس فی رموز الطاعات » و «اشارات العبارات »،
ابو علی سینا در «الشفاء»، ملاّ عبد الرزاق لاهیجی در «گوهر مراد»، ملاّ محمّد
مهدی نراقی در «جامع السعادات » و بسیاری از متفکران دیگر، انسان را از
افراط و تفریط در پرورش هر یک از این نیروهای نفسانی بر حذر داشته اند و
آثار سوء آن را گوشزد نموده اند. ۴ مثلاً افراط در نیروی خشم (قوه غضبیه ) را
باعث به وجود آمدن صفتی به نام تَهوُّر (بی باکی غیر معقول یا خیره سری )
در انسان دانسته اند و تفریط در آن را باعث ایجاد جُبن (ترس بی مورد)
می دانند. شخص ترسو (جَبون )، به خاطر ترس بیش از حد، قادر نخواهد بود که در
بسیاری از موارد، از حقّ خود دفاع کند. در مورد نیروی شهوت (قوه شهویه ) نیز
صاحب نظران ، افراط در آن را باعث ایجاد صفت هرزگی (شَرَه یا آزمندی در
خوردن و خوابیدن و تأمین نیازهای جنسی ) و تفریط در آن را باعث ایجاد حالت
خُمود یا بی تفاوتی نسبت به نیازها و امیال جسمی و روحی می دانند. همچنین
افراط در نیروی ادراک (قوه عقلیه ) را باعث بروز حالتی در انسان بر
می شمارند که فکر از حد مطلوب خود، خارج و ذهن از راه راست ، منحرف می شود و
وسواس ها موشکافی هایی انجام می دهد که مطابق با واقع نیست و باعث
توطئه اندیشی و بدبینی و نومیدی یا زیرکی بیش از حد و فریفتن و گول زدن
دیگران می شود، که به این حالت ، «جُربُزه » یا «سَفسطه » و یا «جهل مرکب »
می گویند، و تفریط در این نیرو را که باعث تعطیل شدن تفکرات عقلی می شود،
«جهل بسیط » یا بلاهت و کودنی و ساده انگاری می نامند. ۵

اما در صورت رعایت تعادل در این قوای سه گانه ، از قوه غضب ، «شجاعت » پدید
می آید و از نیروی شهوت ، «عفّت » (به معنای خویشتنداری و پاک دامنی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.