پاورپوینت کامل در سایه روشن خیال(هنر متعهّد و غیر متعهّد) ۶۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل در سایه روشن خیال(هنر متعهّد و غیر متعهّد) ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در سایه روشن خیال(هنر متعهّد و غیر متعهّد) ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل در سایه روشن خیال(هنر متعهّد و غیر متعهّد) ۶۴ اسلاید در PowerPoint :
درک زیبایی و شناخت و ارزیابی آن و جستجوی زیبایی و اشتیاق به داشتن پدیده های
زیبا، ریشه در وجود ما دارد و چه بسا آفرینش زیبایی در طبیعت و میل فطری ما به سوی
آن، بدین جهت باشد که بدون آن، روح ما آرامش نمی یافت و تکامل بشر ـ که در راستای
اهداف خلقت است ـ، صورت نمی گرفت. نظر به این که خداوند، حکیم است و هر آنچه آفریده
است، برای نزدیک شدن به او راه گشاست، همه زیبایی های واقعی و حقیقی (و نه مجازی و
دروغین) که در دنیا مشاهده می کنیم، برای رشد معنوی ما ضروری اند و هر مقدار که از
آنها غافل باشیم و از کنار آنها بی تفاوت بگذریم، ادامه مسیر تکاملی ما کندتر خواهد
شد.
در ایات و روایات اسلامی، بر مسئله زیبایی، تأکید بسیار شده است که از آن جمله
می توان به ایه شش سوره صافّات: آسمان دنیا را با زینت ستارگان آراستیم» و ایه شش
سوره ق: تا هنگامی که زمین، زیبایی خود را گرفت و آراسته شد» و ایه ۲۴ سوره یونس:
آسمان بالای سرتان را با زیبایی آراستیم» و مناجات سوم از مناجات های پانزده گانه
امام سجّاد(ع) که می فرماید: خداوندا! مشتاقان جمالت را از دیدار روی زیبایت محروم
مفرما»، اشاره کرد. ملاحظه می کنیم که قرآن، وجود زیبایی را هم در انسان و هم در
آسمان، مطرح نموده و به نظاره کردن آنها دستور داده است و مسلّم است که اگر در
انسان، غریزه زیباجویی نبود، به او، دستور توجّه به زیبایی ها داده نمی شد.
انسان، به ارتباط با زیبایی نیاز دارد؛ چرا که بدون زیبایی، روح او در تاریکی و
خشونتِ زندگی روزمرّه و امور مادّی، گرفتار می شود. توجّه داشتن به زیبایی ها، در
حقیقت، کنده شدن از عالم مادّه است تا بدین وسیله، زندگی، طراوت و معنا پیدا کند.
پس زیبایی و هنر، فقط مثل غذایی نیست که رفع گرسنگی کند؛ بلکه راهی است برای تکامل
انسان و رساندن او به کمال. یعنی با دقّت در یک اثر زیبا و هنری، علاوه بر این که
حسّ زیبایی جویی انسانْ اشباع می شود، مسیر رسیدن به کمال هم برای او آسان تر و
هموارتر می شود.
در میان نعمت های الهی، زیبایی و کشش انسان به سوی زیبایی، جایگاه ویژه ای را به
خود، اختصاص داده است. به طوری که عدّه ای به واسطه آن، به اوج کمالات انسانی و
عدّه ای نیز به شقاوت ابدی، کشیده شده اند. هومر، شکسپیر، مولوی، فردوسی، ویکتور
هوگو، چارلز دیکنز، سهراب سپهری و گل آقا و… از طریق آثار ادبی و کمال الدّین
بهزاد، شیخ بهایی، میکل آنژ، موتسارت، کمال الملک، صبا، صنعتی و ممیز و… از طریق
هنر (نقّاشی، معماری، مجسّمه سازی، موسیقی و طرّاحی)، هر کدام به نوعی خواسته اند
به این حسّ زیبایی خواهی بشر، جهت دهند تا گرفتار زشتی ها نشود.
واقعاً اگر عشق و عاطفه و احساس را از زندگی خط بزنیم، ایا ارزشی برای زیستن باقی
می مانَد؟
جلوه گاه اصلی این زوایای انسان، در هنر متبلور است؛ ولی هنر هم اگر در مسیر درست
قرار نگیرد، نه تنها اقناع کننده و آرام بخش نخواهد بود، بلکه بر تشویش های انسانی
و گم راهی آدمی نیز می افزاید. به قول مولوی:
راه، هموار است و زیرش دام ها
قحطی معنا میان نام ها!
لفظ ها و نام ها، چون دام هاست
لفظ شیرین، ریگِ آب عمر ماست.
هنر چیست؟
هنر، کوششی است برای آفرینش آثار یا صورت های لذّت بخش. این صورت ها یا آثار، حسّ
زیبایی خواهی ما را ارضا می کنند و حسّ زیبایی خواهی ما، تنها وقتی اقناع می شود
که ذهن ما، نوعی وحدت یا هماهنگی را در میان پدیده های طبیعی یا آثار انسانی یا
مفاهیم، درک و احساس کند که در صورت اوّل (پدیده های طبیعی)، علم» و در صورت دوم
(آثار انسانی)، هنر» و در صورت سوم (مفاهیم)، ادبیات و فلسفه» نامیده می شود.۱
هر هنری باید با این فرض آغاز شود که انسان در برابر شکل و سطح و حجم اشیایی که با
آنها سرو کار دارد، واکنش نشان می دهد و چگونگی چینش و آرایش بعضی از این اشکال و
سطوح و حجم ها، تناسبی را به وجود می آورد که به احساس لذّت می انجامد، در حالی که
نبودن آن آرایش ها، باعث بی اعتنایی یا حتّی ناراحتی و اشمئزاز است.
هنر در تجربه انسانی، روش خاصّی از میان حقایق زندگی است. یعنی اگر زبان علمی یا
زبان عادّی ای که ما آن را به کار می بریم، بیان مستقیم حقایق باشد، زبان هنر، بیان
غیر مستقیم همین حقایق است. تفاوت این دو زبان، در این است که زبان علمی یا عادّی،
بر نقل حقایق به صورت واقعی خود استوار است؛ ولی زبان هنر، بر عنصر تخیلْ استوار
است. به عنوان مثال، اگر بخواهیم اهمیت و جایگاهِ با ارزش اِنفاق (کمک مالی به
نیازمندان) را به زبان مستقیم بیان کنیم، می گوییم: هر کسی در راه خدا انفاق کند،
چند برابر آن، پاداش می گیرد» که این نوع بیان، به زبان عادّی و روزمرّه است؛ ولی
یک فیلم ساز، برای بیان این منظور، به شیوه ای غیر مستقیم و هنرمندانه، از ارتباطی
که بین انفاق یکی از شخصیت های فیلم و موفّقیت های او برقرار می کند، سود می جوید.۲
تعهّد در هنر
از آن جا که تجربه انسان در زمینه هنر نیز گاه با انحرافاتی همراه شده و وضعیت هنر
نیز مانند دیگر رفتارهای انسانی، قابل ارزیابی و نقد است، لذا لازم است که از دریچه
اخلاق و مسئولیت و تعهّد هم به آن نگریسته شود.
یکی از مسائل جدّی و مهم در عرصه فرهنگ، موضوع تعهّد در هنر و ادبیات است. وجدان
بیدار در ادبیات و هنر، اصلاح و تربیت جوامع بشری و سیر صعودی انسان ها در رسیدن به
قلّه های رفیع ایمان را به دنبال دارد، همان طور که عدم تعهّد و بی مسئولیتی و یا
تفاسیر غلط از هنر و ادبیات نیز، موجبات سقوط پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری را در
مردابِ بی هویتی، سردرگمی و از خودبیگانگی و در نتیجه، سرسپاری جامعه مخاطب این
آثار را به سرابِ حیرت، تردید و پوچ گرایی فراهم می کند. در فرهنگ شرق (مخصوصاً
فرهنگ اسلامی)، هنر و تعهّد، مَثَل دو بال هستند که نهایتاً به پرواز روح انسانی
منجر می شوند و اگر یکی از آنها نباشد، پروازی صورت نخواهد گرفت؛ امّا در مقابل،
بعضی مکاتب فکری ظهور کرده در غرب عصر جدید (پارناسیزم)، رابطه بین هنر» و تعهّد
به یک باور» را نفی می کنند و به تبلیغ و ترویج هنر غیر متعهّد (هنر برای هنر)
می پردازند.
این نگاه به هنر ـ که منشأ آن، تجدّد و مدرنیته (تمدّن جدید غرب) است ـ، سال های
طولانی است که به جامعه ما نیز نفوذ کرده و برخی جریان های روشن فکری غرب گرا در
داخل کشور نیز آن را تبلیغ می کنند.
هنر متعهّد، به چه معناست؟
برخی مکاتب فکری جهان، برای مسئله تعهّد (پایبندی به هدف یا باوری خاص)، به اندازه
هنر، اهمیت قائل نیستند و به هنر، صَرف نظر از محتوای فکری آن و تنها از این لحاظ
که بهره ای هنری (لذّت ذهنی ـ روانی) را تأمین می کند، می نگرند و همین، سؤالی را
به ذهن، متبادر می سازد که: ایا اساساً هنر، برای بهبود زندگی و حلّ مشکلات اجتماعی
است؟ و یا فقط برای هنر است؟ به عبارتی دیگر: ایا هنر، وسیله و نردبانی است برای
رسیدن به هدفی بالاتر؟ یا این که خود هنر، هدف است؟۳
هنرمند متعهّد، معتقد است که هنر، یک بازی ساده شخصی و بی نتیجه نیست؛ بلکه آن را
وسیله ای تأثیرگذار بر زندگی جمعی و تا حدودی، سرنوشت انسانی می داند؛ ولی تفکّر
هنر برای هنر (هنر غیر متعهّد یا پارناس)، معتقد است که هنر و هنرمند، باید آزاد و
رها باشند و هیچ قید و شرطی (از جمله، پذیرش مبانی رشد و کمال معنوی و احساس
مسئولیت) را نمی توان به آنها تحمیل کرد و ارزش ها و ضدّارزش ها و خوب و بدها و
مشروع و نامشروع ها، ربطی به هنرمند و هنر ندارند.
این دیدگاه، هنر را نوعی تفنّن (سرگرمی) تلقّی می کند که هنرمندان، در ایام فراغت،
برای رهایی از یک زندگی خسته کننده، بدان اشتغال می ورزند، در حالی که به باور ما،
این هنر، گرچه نقش وقت گذرانی و سرگرمی و تخدیر را به خوبی ایفا می کند، مسلّماً
نمی تواند زنده و پویا باشد؛ زیرا در متن خودش باقی می مانَد و از آن، خارج نمی شود
و این در خودْ ماندن، مانع پویایی (یعنی ارتقا و تجربه اندوزی و هر گونه اصلاحگری و
ارزیابی و ایجاد شبکه ها و مکتب های مفهومی و قابلیت تعلیم و انتقال) است.
هنر غیرمتعهّد، چه می گوید؟
هنر غیر متعهّد، بر نسبی بودن ارزش ها» تأکید دارد. بر اساس این اصل، ارزش ها در
هر دوره و جامعه ای نسبت به دوره و جامعه دیگر، متفاوت اند و قابل قبول نیست که از
هنرمندی خواسته شود تا موضع اخلاقی خاصّی را در پیش بگیرد؛ زیرا هر فرد یا
جامعه ای، دارای دیدگاه خاصّی نسبت به زندگی است و پیش گرفتن یک مبنا و موضع خاصّ
از سوی هنرمند و ارائه کار هنری بر اساس آن، او را در معرض زیانی بزرگ (یعنی از دست
دادن بخش بزرگی از مخاطبان که با دیدگاه خاصّ او در مورد زندگی موافق نیستند)، قرار
خواهد داد.
اصل دیگری که هنر غیر متعهّد از آن پیروی می کند، اصل صداقت عاطفی» است. طبق این
اصل، صداقت هنرمند، اقتضا می کند که به بررسی همه جانبه پدیده ها و موضوعات
بپردازد، هر چند آن جنبه ها از نظر اجتماعی و عرفی یا دینی، نامقبول باشند. به
تعبیری، این اصل، به هنرمند، اجازه می دهد که به جنبه های منفی رفتارهای انسانی نیز
بپردازد، نه با هدف اصلاح آنها؛ بلکه با هدف مطرح کردن واقعیتی که گریزی از آن
نیست؛ زیرا آن جنبه ها، بازتاب واقعیت درونی و محیط بیرونی هنرمندند.۴ این گونه
است که می بینیم نقّاش بزرگی در غرب، لذّت مستی» و روسپی خانه ای در لندن» را
موضوع تابلوهای خود قرار می دهد یا فیلمسازی مشهور، ناصحیح ترین رفتارهای شخصیت های
فیلم خود (تایتانیک) را نیز با آب و تاب، به تصویر می کشد.
نظریات مختلف درباره تعهّد در هنر
۱. هنر برای هنر: در این دیدگاه، هنر، بدان جهت که مطلوب و زیباست، هنر است و جز
انتقال حسّ زیبایی شناسی و لذّت بخش بودن به عنوان یک اثر هنری، هیچ تعهّد دیگری
ندارد. بر اساس این دیدگاه، اگر برای هنر یک هنرمند، حدّ و مرزی قائل شوی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 