پاورپوینت کامل جاده ای… و پایی در آن! ۱۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جاده ای… و پایی در آن! ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جاده ای… و پایی در آن! ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جاده ای… و پایی در آن! ۱۸ اسلاید در PowerPoint :

دلم می خواهد نقاشی بکشم. دلم برای کشیدن یک جاده و پایی در آن، تنگ شده. دلم برای
آن مرد غارنشین که به من نقاشی یاد داد، تنگ شده!

من از او یاد گرفته بودم که هر وقت خواستم از تولّد حرف بزنم همان جاده را بکشم؛ هر
وقت خواستم از مرگ یا زندگی، از عشق یا حتّی نفرتْ حرف بزنم، جاده ای بکشم و پایی
در آن. دلم به قدر همه غروب های جمعه تاریخْ گرفته؛ به قدر همه لحظاتی که حسرت مرد
غارنشین در تماشای ماه را به دوش می کشیدند؛ به قدر همه بودن» هایی که یاد گرفتند
هستن» یعنی عشق ورزیدن!

دلم می خواهد نقاشی بکشم، به شیوه اوّلین کلماتی که در آرزوی پرواز، از قلب مرد
غارنشین بودند و در سینه سنگْ ماندگار شدند. بعد از آن بود که سنگ، نفس کشید و
اوّلین حروفی که از روی لب های سنگ، بخار شد، آه بود. مِهِ آه، سیال وار، به همه
جای عالمْ سرک کشید. وارد همه هواها شد، وارد همه غارها شد. همه سنگ های جهانْ به
سرفه افتادند و طعم خنک تنفّس را چشیدند. بعد هم تمام غارنشین ها، نقّاشی یاد
گرفتند و آن وقت بود که اوّلین انگشت های تاریخ، بر لب آه آلود سنگ ها بوسه زدند.

می خواهم یک نقّاشی بکشم، به سبک اوّلین چشم های منتظر؛ به سبک دست نخورده ترین
احساس های آدمی که می خواست ماه را ببوسد؛ به سبک شیشه ای ترین دلی که آسمان را با
دست های بارانی اش وجب می کرد! می خواهم یک آه را بکشم که حجمش همه غارهای عالم را
پر کرده بود. می خواهم یک دست را بکشم که صورت های فلکی می آفرید و یک چشم را که
توی آن، یک جاده بود و پایی در آن و می رفت تا ابد و انتهایش، عطر فیروزه ای داشت،
یعنی که… یعنی که… عشق!

می خواهم به قدر همه غروب های جمعه تاریخ، طرح مبهمی از آبی ترین ابهام ازلی بزنم.
نقاشی هایم را بگذارم پای جاده تا نشانِ مرد غارنشین بدهم که انگشت هایم درد
گرفته اند و بغض کهنه ای به خسته ترین نقّاشی ام گره خورده و پایی در حسرت رفتن، و
چشمی در انتظار عطر ماه مانده! و بعد بِدَوم تا انتهای ثانیه اشک. نمی دانم! شاید
از میان آهی که تمام لحظه ها را از بوی عطر تو پر کرده است، راهی پیدا شود به جاده
یک غروب، تا انتهای فیروزه ای ات!

جلوه ناب هنر

اوّلین باری که دیدمش، یک عکس بود، در کتابی که بسیار دوستش داشتم. موضوع آن کتاب،
اصلاً گردشگری نبود؛ امّا برای نمونه، آن تصویر را آن جا گذاشته بودند تا آنهایی که
کتاب را می خوانند، مفاهیم هندسی را بهتر درک کنند.

من شیفته آن عکس شده بودم. فکر می کردم باید جایی در یک کشور دیگر باشد. از هر کسی
هم پرسیدم، نمی دانست که آن جا کجاست؛ تصوّر می کرد کلیسا یا چیزی مثل این باشد!
ولی من یادم می آمد این تصویر را در جایی دیده ام. بعد که بیشتر فکر کردم، متوجّه
شدم که آن را قبلاً در یک برنامه تلویزیونی دیده ام و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.