پاورپوینت کامل طنز هنر و زندگی ۱۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل طنز هنر و زندگی ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طنز هنر و زندگی ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل طنز هنر و زندگی ۱۳ اسلاید در PowerPoint :
۱
از هنرمندی که همیشه دم از کارهای سوررئالیستی می زد، پرسیدند: نظرت درباره هنر و
زندگی چیست؟
گفت: والله! هنرمان را مردم نمی فهمند، زندگی را خودمان!
۲
مردی توی خیابان راه می رفت. دید توی یک مسجد، مراسم ختم است. مرد که خیلی خسته و
گرسنه بود، با خودش گفت: می روم تو، کمی می نشینم. هم خستگی در می کنم و هم یک چای
و میوه می زنم به بدن.
مَردِ مُرده خور، رفت تو و نشست. مدّاح مراسم، هِی گریه می کرد و می خواند و
می گفت: هنرمند عزیزی از میان ما رفت.
مرد مُرده خور، با خودش گفت: پس مرحوم، هنرمند بوده. دیگر نباید توقّع چای و میوه
داشته باشم. از هنرمند جماعت، بخار بلند نمی شود.
امّا نه تنها به او چای و میوه دادند، بلکه مجری مراسم، در پایان ختم، از همه
مدعوین دعوت کرد که افتخار بدهند، شام در فلان رستوران در خدمتشان باشند. فردا
ناهار هم در خانه مرحوم دعوت هستند، شام را هم در چلوکبابی بِهمان و… و…
همین طور شمرد و مدعوین محترم و داغدار را تا هفت شبانه روز دعوت کرد. قند توی دلِ
مرد مُرده خور، آب شد. با خودش گفت: خیلی خوب شد، هفت تا شام و ناهار افتادیم؛ امّا
این چه هنرمندی است که این قدر مایه دار بوده؟
یارو رفت تحقیق کرد و بعد از کلّی تحقیق، فهمید که طرف، هنرمند نبوده؛ بلکه اسمش
هنرمند و فامیلی اش عزیزی بوده.
۳
نیروی انتظامی، شخصی را دستگیر کرده بود که در اماکن شلوغ، میان مردم راه می رفت و
با هنر خاصّی، جیب مردم را خالی می کرد. به او گفتند: تو کی هستی؟
گفت: من هنرمندِ مردمی هستم!
۴
در شهری، یک مسابقه هنری تبلیغ می شد. ماجرا از این قرار بود که در این مسابقه،
باید چند هنرمند شرکت می کردند و آخرین اثر هنری شان را به نمایش می گذاشتند.
داوران قضاوت می کردند، هر اثر هنری ای که زیباتر، نوتر، جذّاب تر و معنادارتر بود،
جایزه می گرفت. یک مرتیکه نزول خوار، در این شهر زندگی می کرد که دوست داشت از هر
راهی و هر سوراخ سُنبه ای، پول و پله ای به هم بزند. روزی که هنرمندان برای شرکت در
این مسابقه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 