پاورپوینت کامل گفت و گوهای علمی در عصر صفوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفت و گوهای علمی در عصر صفوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت و گوهای علمی در عصر صفوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت و گوهای علمی در عصر صفوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۲۷۲
دوران صفویه,از درخشان ترین دوران تمدن اسلامی در ایران به شمار می رود. آثار و بناهای به جای مانده از آن روزگار, نشان از تمدن و آبادانی ایران دارد.
در این عصر آثار فراوانی در زمینه: کلام, فقه, حدیث, فلسفه و عرفان نگاشته شده و گزاره های گوناگونی در آنها به بوته بررسی گذاشته شده است.
در این عصر, پاسخ به شبهه های نو و نقد و بررسی دیدگاههای جدید, در دستور کار عالمان و اندیشه وران بوده. گفت وگو, نقد و بررسی و… با نگارش رساله ای آغاز می شد و رساله ای دیگر در رد آن و رساله ای در پاسخ به رساله دوم و رساله هایی برای داوری در این باب به بازار دانش عرضه می شد. این نگارشهای عالمانه, بر دانشهای دینی ژرفا می بخشید. به طور معمول مقوله هایی که درباره آنها رساله نوشته می شد, از مسائل مورد نیاز و مطرح در جامعه بود. نگارش رساله, موج می آفرید و به گفت وگوها دامن می زد و گروهی را برمی انگیخت تا نقد بنویسند و نشر دهند.
در آن زمان, آسان ترین راه برای نشر عقیده و نظریه, نگاشتن رساله بود. نسخه برداران بسیار بودند و برابر سفارش افراد, از رساله ها نسخه برداری می کردند; از این روی, در برهه هایی می بینیم, در موضوعی ویژه, رساله های بسیار نگاشته شده و این نشانگر, موضوع روز بودن آن مقوله است.
در دوران صفویه, چون بحث و مناظره در مقوله های دینی, مورد علاقه فرهیختگان, اهل نظر, حتّی توده مردم بوده, کار نسخه برداران و صحافان, بسیار رونق داشته است.
شاردن در رونق کار صحافان و لوازم التحریر فروشان می نویسد:
(در ایران, صحافان هم کتاب صحافی می کنند و هم کاغذ و مرکب و قلم و دوات و قلمتراش و سایر انواع لوازم التحریر به فروش می رساندند.
صحافان, عادت دارند که عصر پنجشنبه یکی از آنها به قرعه انتخاب می شود, تا روز جمعه دکان خود را باز کند;زیرا روز جمعه, روز تعطیل مسلمین است و چون عموم مردم به مسجد می روند, صحافی که روز جمعه باز باشد, بیش تر از فروش یک ماه اجناس خود را به فروش می رساند.)۱
نصر آبادی از شاعرانی یاد می کند که به نسخه برداری, روزگار می گذراندند ۲ویا به نوشتن قرآن وصحیفه.۳
آثار نوشتاری به جای مانده از دوران صفوی نشانگر اوج شکوفایی و دامن گستری دانشهای اسلامی است.
کتابهای خطی به جای مانده از آن زمان بسیارند. بسیاری از آثار پیشینیان در روزگار صفویان گرد آوری ویا از آنها نسخه برداری شده و بدین وسیله ماندگار شده و از گزند حوادث در امان مانده اند.
از آن جا که کتابها و رساله های بسیاری از شیعه در عرصه های:حدیث,کلام و فقه,به زبان فارسی بر گردانده شده و در اختیار پارسی زبانان قرار گرفته است,می توان صفویان را از گسترش دهندگان فرهنگ تشیع به زبان, پارسی دانست .
تذکره هایی که در آ ن زمان نگاشته شده حکایت از فراوانی شاعران پارسی گوی دارد.یا اگر کتابهای نگاشته شده در ایران , بر اساس قرن فهرست بندی بشوند, بی گمان قرن یازدهم و دوازدهم از درخشان ترین قرنهاخواهد بود:
کتابهای فقهی که در آن زمان نگاشته شده اند, نسبت به قرنهای قبل و بعد از آن ,تا زمان ما, بیش ترین رقم را نشان می دهد.۴
دومین دایره المعارف حدیثی شیعه در آن عصر نوشته شده است.
بسیاری از کتابهای تفسیر مأثور, مانند:نور الثقلین و تفسیر صافی, دستاوردآن دوره اند.
کتابهای رجالی مهمِ, بزرگ و پرحجم , مانند:منهج المقال, منتهی المقال, نقد الرجال, مجمع الرجال, جامع الرواه و… در آن زمان تدوین شده اند.
مهم ترین آثار فلسفی, مانند: قبسات, اسفار ملاصدرا و… در این دوره سامان یافته اند.
کتابهای درسی حوزه های علمیه, مانند: معالم, حاشیه ملاعبداللّه و شرح لمعه, از دستاوردهای مهم و ماندگار این دوره بشمار می روند.
اینها همه نشانه ای روشن از شادابی و پویایی علمی و فعالیتهای گسترده فرهنگی در آن برهه تاریخی است.
همچنین سفرنامه های اروپاییان نیز, نشان از شکوفایی تمدن اسلامی در ایران دارند.
خوانساریها نیز, مانند دیگر دانشمندان شیعه, در این پویایی و شادابی علمی نقش داشتند. آقا جمال خوانساری گنجینه سخنان کوتاه امیرالمؤمنین(ع) را به نام (غررالحکم) ترجمه و شرح کرد و رساله های بسیار در نقد و بررسی آثار و اندیشه های نحله ها و اندیشه وران نگاشت و با نگارش (کلثوم ننه) به نقد عقائد و فرهنگ عوام پرداخت. آقا حسین خوانساری, در رونق بخشی به مباحث فلسفی نقش اساسی داشت و حتی اندیشه های ملاّصدرا را در حاشیه شفا نقد کرد.
این دو با شیوه ای اجتهادی در برابر مکتب اخباری که بسیار رایج و مطرح بود, به نگارش کتابهای فقهی در قالب شرح دروس و حاشیه شرح لمعه پرداختند و به شبهه های فقهی پاسخ گفتند.
گزاره ها و مقوله های گوناگونی در عصر صفویه, مورد بحث و گفت وگو بوده است:
۱. شبهه های اهل کتاب, بویژه مسیحیان و نقد دیدگاههای غیرواقعی و خرافی و ناسازگار آنان با قرآن.
۲. نقد باورهای اهل سنّت و پاسخ به شبهه های آنان.
۳. نقد و بررسی دیدگاههای مطرح در حوزه های شیعه: اخباریان, صوفیان و….
گفت وگوهای علمی متفکران شیعه با اهل کتاب
در روزگار صفویه مسیحیت و اروپای غربی عصر قرون وسطایی را سپری کرده و با تلاش علمی به صنعت ساخت کشتی بخار و ابزار نظامی و… دست یافته بود.
غرب پس از دستیابی به صنعت برای به دست آوردن منابع اقتصادی بیش تر, تلاشهای گسترده ای را آغاز کرد و پا را از قلمرو خویش فراتر نهاد. کشورهایی مانند: پرتغال, ایتالیا, اسپانیا, انگلستان و فرانسه, هر یک برابر توانایی کشتیرانی و قدرت نظامی که داشتند, به دیگر سرزمینها دست یازی می کردند و توجه تمام به شرق داشتند; زیرا منابع اقتصادی فراوانی در این قاره نهفته بود.
بزرگ ترین سدّی که بر سر راه استعمارگران وجود داشت و نمی گذاشت آنان از قلمرو خود پا را فراتر نهند, امپراطوری عثمانی بود. این حکومت بسیاری از سرزمینهای شرق را در اختیار داشت و با مسیحیت دشمنی دیرینه داشت. در کنار این دولت, صفویان بودند که مانند اروپا, دولت عثمانی را دشمن خود می دانستند; از این روی اروپا و ایران در مخالفت با دولتِ عثمانی, هماهنگ و همسو شدند و این دیدگاه مشترک و منافع اقتصادی دو جانبه اروپاییان و صفویان را به یکدیگر نزدیک می ساخت. شاه عباس, برای به دست آوردن اعتماد برادران شرلی که در سال۱۰۰۶هـ./۱۵۹۱م. به دربار ایران آمده بودند, در یکی از مهمانیها در همراهی با مسیحیان گفت:
(من نعل کفش یک عیسوی را بر بزرگ ترین مردان عثمانی ترجیح می دهم.)۵
اروپا, تلاش می ورزید اعتماد صفویان را به دست بیاورد. مشاوران و کارشناسان نظامی, به سوی ایران گسیل می داشت تا بنیه نظامی ایران را در برابر دولت عثمانی, تقویت کند. با گسیل داشتن مشاوران نظامی, مبشران و مبلغان مسیحی نیز به سوی ایران سرازیر شدند. اروپا, وقتی دانست دولت ایران به همکاری با اروپا اهمیت می دهد و به این همکاری و پیوند, برای در افتادن با دولت عثمانی, سخت نیازمند است, سعی کردند از این فرصت برای نشر مسیحیت, بیش ترین بهره را ببرند و مانند خاور دور, آفریقا و آمریکای جنوبی, ایران را در دام مسیحیت استعمارگر گرفتار سازند.
مبلغان مسیحی در ایران
اروپاییان برای نشر عقائد خود, که زمینه ساز استعمار و به بردگی کشیدن ملّت ایران بود, در آغاز به گسیل داشتن مبلغان خویش به ایران پرداختند و آن گاه که مبشران,پیشقراولان استعمار, دریافتند عقائد آنان قابل درک و پذیرش نیست, به تحلیل و توجیه عقائد خود رو آوردند و در مرحله بعد, به مناظره و گفت وگو با علمای اسلام نشستند و وقتی که از این برخورد نیز نتیجه نگرفتند, به هجوم علیه عقائد و باورهای دینی مسلمانان روی آوردند که در تمام این مراحل, با بازتاب جانانه و پاسخهای استوار علمای دین روبه رو شدند.
فلیپ دوم, پادشاه اسپانیا, کشیشی به نام پرسیمون مورالس, به دربار سلطان محمد خدابنده لو (حکومت۹۶۶ ـ ۹۸۵) فرستاد و از خواسته های وی این بود که: به پیروان مذهب کاتولیک, در سراسر ایران آزادی کامل داده شود.۶
گروهی بر این باورند: هیأتهای مبلغان پرتغالی, نخستین هیأتهای مذهبی بودند که در زمان صفویان وارد ایران شدند. آنان در سال ۱۶۰۲م./۱۰۱۰هـ.ق. به اصفهان آمده و کار خود را آغاز کردند.۷
فلیپ سوم, پادشاه اسپانیا, چند سال پس از آمدن نماینده فلیپ دوم به ایران, به نایب السلطنه هندوستان و اسقف بندر (گوا) دستور داد: یک هیأت روحانی به دربار شاه عباس بفرستد. وی نیز دو کشیش به همراه کشیش آنتونیودوگوه آ, به ایران فرستاد. این هیأت در تاریخ ۲۲ شعبان ۱۰۱۰هـ.ق./ ۱۵ فوریه ۱۶۰۲م. به ایران آمد و یکی از خواستهای شاه اسپانیا, آزادی کامل تبلیغ دین مسیح در سراسر ایران بود.
شاه عباس, علما و روحانیان را بزرگ ترین سدّ راه تبلیغ مسیحیت در ایران می دانست و او نمی خواست و یا نمی توانست با عالمان و روحانیان در افتد. از این روی, آنتونیودوگوه آ, که ریاست هیأت اسپانیایی را به عهده داشت, در سفرنامه خود پاسخ شاه عباس را این گونه نقل می کند:
(من حاضرم که در ایران کلیسایی بسازم و بسیار مایلم که همه عیسویان, از زن و مرد, به کشور من بیایند, ولی روحانیون ما, به این کار راضی نمی شوند و مرا منع می کنند و می ترسم اگر دست به چنین کاری بزنم, مرا بکشند. به عقیده من بهتر است که: اوّل پادشاهان شما با ترکان از در جنگ درآیند و بعد از آن, به ساختن کلیسا اقدام کنید; زیرا اگر باز هم روحانیون بخواهند مخالفت کنند, من به ایشان خواهم گفت: نمی توانم برخلاف میل و خواهش کسانی که بر ضد دشمنان ایران مرا یاری می کنند, رفتار کنم….)۸
شاه عباس, دست آخر, این هیأت را خشنود کرد و اجازه داد در اصفهان کلیسا بسازند و حتی هزینه کاشی کاری آن را خود پرداخت.۹
مبارزه با اسلام و توجیه عقاید مسیحیت
در دوران صفویه, گروهی از مبلغان مسیحی, با نگارش کتاب به مبارزه با اسلام و توجیه عقائد مسیحیت پرداختند. یکی از کسانی که این روش را برگزید, فرانسیس گزاویه, مشهور به رسول هندوان بود که در قرن دهم هجری به هندوستان رفت و در آن جا به نگاشتن کتاب (آیینه حق نما) برای جا انداختن باورهای مسیحیان و توجیه آنها پرداخت.
به نقل مصقل صفا, در این اثر, از سه موضوع بحث می شود:
۱. در معرفت ذات حق تعالی.
۲. درباره عیسی خداوند ما.
۳. در احکام کتاب انجیل.
به نظر می رسد, مصقل صفا, نقد (منتخب آئینه حق نما) باشد و یا نقد سه فصل از آن. (آئینه حق نما) به گونه مناظره بین حکیم و پادری (کشیش) مسیحی, سامان یافته است. و گاه, در این گفت وگو شخص سوّمی به نام (ملاّ) شرکت می جوید و در پایان کار, حکیم مسلمان, دست از دین خود می کشد و در جرگه عیسویان داخل می شود.۱۰ تنها نسخه شناخته شده آن در ایران در کتابخانه آستان قدس رضوی وجود دارد, به قلم پادری زیرونیموشاویرست. این اثر در سال ۱۵۹۵م./۱۰۰۴هـ. در هند نگاشته شده و یک مقدمه دارد و پنج باب۱۱. گزاویه این اثر را در هند نگاشت و در هنگام جلوس جهانگیر شاه, این اثر را به عنوان هدیه به او تقدیم کرد. نسخه ای از این کتاب, از دربار جهانگیر شاه, پادشاه هندوستان, به دربار شاه عباس فرستاده شد. از آن جا که این اثر از استواری ویژه ای برخوردار بود, متفکران اسلامی, از جمله: سید احمد علوی عاملی, احمد بن عبدالحلیم, احمد بن ادریس, عبداللطیف و علی المنیر الشافعی۱۲, آن را نقد کرده و اشکالهای گوناگونی بر آن وارد ساختند. مهم ترین نقد از احمد علوی عاملی شاگرد میرداماد بود که با عنوان: (مِصْقل صَفا در تجلیه آئینه حق نما د
ر ردّ تثلیث نصاری) در یک مقدمه و سه فصل منتشر شد. وی در مقدمه می نویسد:
(در سال غلب (۱۰۳۲) از هجرت خاتم النبیّین, از بعضی علماء نصاری که در بلاد هندوستان به سِمَت حجابت اشتهار داشت, تصنیفی, موسوم به: (آینه حق نما) در اثبات تثلیث که عبارت است از اتّحاد بالذّات اُقنُوم الاب واقنوم الابن واقنوم روح القدس, و مغایرت میانه ایشان بالاعتبار و باز در اثبات خدایی مسیح و عدم وقوع تغیّر در انجیل و منسوخ نگردیدن آن به فرقان عظیم و منسوخ بودن تورات به انجیل به نظر رسید و چون آن آینه به کدورات شُبَه و شکوک غبار آلوده بود… فلامحاله آن را حاجت به مِصقلی افتاد که زنگش را حکّ و تجلیه و غبارش را محو و تصفیه نماید…. بنابر آن, این رساله موسوم گردید به مِصقل صفا در تجلیه آینه حق نما, در ردّ تثلیث نصاری.)۱۳
نقد عالمانه علوی بر باورها و عقاید مسیحیان, مسیحیان, بویژه مبلغان مسیحی را که در بین مسلمانان, به نشر باورهای خود می پرداختند, سخت سردرگم کرد و آنان را از موضع تهاجمی به موضع تدافعی کشاند. چنان اشکالها و ایرادهای عالمانه علوی بر سر آنان آوار شد که ناگزیر, نسخه ای از آن را به رم فرستادند, تا عالمان بلندمرتبه مسیحی به نقد آن بپردازند.
این کار به یکی از دانشمندان مسیحی فرقه فرانسیسکن, به نام فیلیپ گوادا گنولی واگذار شد و وی, پاسخی بر کتاب علوی نوشت که در سال ۱۰۴۱هـ./۱۶۳۱م. در رم منتشر شد.۱۴
علوی, پیش از نگارش مصقل صفا, لوامع ربّانی را در ردّ شُبَهات نصاری و بیان تغیّر اناجیل یُوحنا و متی ومرقس و لوقا در نقد مسیحیت نگاشته بود.
و اثر دیگری به نام صواعق رحمان را در ردّ یهود و بیان تحریف تورات, زبور و دیگر کتابهای ایشان۱۵, نگاشت و عرضه کرد.
دویست سال بعد, نویسنده انگلیسی, به نام: (لی) (لوامع ربانی) علوی را مورد نقد و تجزیه و تحلیل قرارداد. او بر این باور بود: در زمان انتشار این اثر, فیلیپ گواداگنولی, بر آن نیز پاسخ نوشته است.۱۶
مبلغان مسیحی, پس از مدتی, افزون بر شناساندن اندیشه های مسیحیت و توجیه آنها, به گفت وگو با علمای اسلام پرداختند و مناظره های گوناگونی در دربار صفویان, بدین جهت تشکیل شد.
در زمان شاه عباس دوم (حکومت: ۱۰۵۲ ـ ۱۰۷۷) وزیر اعظم وی, اعتمادالدوله (۱۰۶۳ـ ۱۰۷۰هـ. / ۱۶۵۲ ـ ۱۶۵۹م.) مجلس مناظره ای برگزار کرد. شزو, یکی از مبلغان مسیحی فرانسوی با علمای اصفهان به جدل و مناظره برخاست.
این گفت وگوها, برای مسیحیان گران تمام شد و نه تنها هیچ توفیقی به دست نیاوردند که سبب آشنایی مسیحیان با اسلام و روی گردانی شماری از آنان از مسیحیت به اسلام شد. از جمله کسانی که به اسلام گرویدند, یکی از بزرگان ارامنه, به نام آقاپیری بود. وی با مطالعه دیدگاههای فلسفی و کلامی اسلام, به اسلام گروید و در برابر منطق و برهان اسلام, تسلیم شد.
شاردن که در آن زمان در اصفهان به سر می برده, درباره علت اسلام او و ضربه ای که این رخداد به مسیحیت زده است می نویسد:
(در این روز مهتر ارامنه جلفا, که آقا پیری کلانتر نام داشت, مرتد شد و علیه مسیحیت سر به شورش برداشت. او, دانایی نیمه تمام بود و آثار ابوعلی سینا و فلاسفه عرب و برخی از متکلّمان اسلامی را به طور سطحی مطالعه کرده بود و چون نتوانسته بود عمیقاً علل مخالفت آنان را با مسیحیت دریابد و در ضمیر خویش تجزیه و تحلیل کند, تأثرات و خلجان شدیدی بر افکارش عارض شده بود….
بی گمان, در پی این اتفاق ناستوده, از کشورهای اسلامی, ضربه های سنگین تر و کوبنده تر بر مسیحیت وارد خواهد شد.)۱۷
این رخداد در روز ۲۴ اوت ۱۶۷۳, در زمان شاه عباس دوم و نخست وزیری شیخ علی خان رخ داد. بعدها نیز, افراد دیگری از مبلغان مسیحی, مسلمان شدند که یکی از آنها پدر آنتونیودوژزو پرتغالی, رئیس دیر آگوستینهای اصفهان بود که در زمان شاه سلطان حسین (۱۱۰۵ـ۱۱۳۵/۱۶۹۴ـ۱۷۲۲) مسلمان شد و خود را علیقلی جدیدالاسلام نامید. وی, کتاب (سیف المؤمنین فی قتال المشرکین) را که ترجمه و شرح و نقدی بر سفر پیدایش تورات است نگاشت.۱۸
وی که کشیش ترسایی بود, پس از مسلمان شدن, چون به زبان لاتین آشنایی داشت به مقابله کتابهای لاتینی مسیحیان و یهودیان با ترجمه عربی آن کتابها پرداخت و به یک رشته از تحریفهایی پی برد که مسیحیان در متون مذهبی خود انجام داده اند.۱۹
در این زمان, علمای مسلمان به متون نخستین مسیحیان دست یافتند و در شوال ۱۱۰۸هـ .میر محمد باقر بن اسماعیل خاتون آبادی, ترجمه اناجیل اربعه را به انجام رساند.مترجم, افزون بر ترجمه در حاشیه به نقد آن پرداخت تناقضات و گفته های اناجیل را در جای مناسب یادآور شد.۲۰
در این دوران, افزون بر علوی عاملی و کسانی که از آنان نام بردیم, اندیشه وران و متفکران دیگری نیزبه نقد مسیحیتِ تحریف شده پرداختند و آثاری عرضه کردند که با عنوان: (الرد علی النصاری) از آنها یاد می شود, مانند رد آقا خلیل بن محمد اشرف اصفهانی۲۱ (م.۱۱۳۶) و ردّ محمد یوسف بن آقا محمد بیگ دهخوارقانی که به دستور شاه سلیمان صفوی به عربی سپس به فارسی برگردانده شد.۲۲
این حرکت علمی در عصرهای بعد نیز ادامه یافت. کتابهای گوناگونی در رد نصارا نگاشته شد.
هنری مارتین, از بزرگ ترین مبلغان و متکلمان مسیحی, در سال ۱۲۱۷هـ./۱۸۰۲م .توسط کمپانی هند شرقی به هندوستان و از آن جا به شیراز آمد و با علمای ایران, به مناظره پرداخت و کتاب مشهور خود را به نام: (میزان الحق) در اثبات عقائد مسیحیت و نقد عقائد اسلامی نگاشت. در این کتاب از موضوع های زیر بحث می شود:
۱. آیا کتاب مقدس تحریف شده است؟
۲. آیا اصول کلیّه در عهد قدیم و جدید اثبات می کند که آنها وحی الهیند؟
۳. آیا قرآن کلام خداست و آیا محمد پیامبر خدا است؟۲۳
همان گونه که پیداست, سومین فصل کتاب, علیه اسلام نگاشته شده که علمای اسلام پاسخهای در خور و شایسته ای به آن دادند, مانند: حجهالاسلام, نوشته ملاعلی نوری و ارشاد المضلین و مفتاح النبوه, نوشته رضا همدانی۲۴. از میرزای قمی نیز رساله ناتمامی در رد هنری مارتین به دست آمده است.۲۵ برخی شمار رساله ها و کتابهایی که عالمان و دانشوران و متفکران اسلام, بر رد یهود و نصارا, نگاشته اند, یکصدوپنجاه ونه کتاب و رساله دانسته اند.۲۶
از مجموع نقدها به دست می آید که علمای شیعه, در رویارویی با علمای یهود و نصارا, به پیروزیهای بزرگی دست یافته و به راحتی توانسته اند با استفاده از اندیشه های غنی کلامی و فلسفی, آنان را در عرصه مناظره زمین گیر کنند و در صف مسیحیان که بسیار قوی می نمود, رخنه کنند.
گفت وگو با عالمان اهل سنت
در دوران صفویه, رویارویی تشیّع و تسنن, به اوج خود رسیده بود. امپراتوری عثمانی که قلمرو گسترده ای از دنیای اسلام را در اختیار داشت, با تمام توان, به رویارویی با شیعه برخاسته بود و استواری امپراتوری خود را در نابودی تشیع می جست.
این سیاست دشمنانه و کینه توزانه عثمانی, شاه عباس را واداشت که به غرب روی آورد و با این سیاست به استوارسازی پایه های حکومت خود پرداخت. افزون بر این, دو دولت, خود را ناگزیر می دیدند که در داخل نیز, سیاستمداران, برای برانگیختن مردم و وا داشتن آنان به جنگ, باورها و عقاید مردم را وارد کارزار می کردند . برای دو دولت عثمانی و ایران, چه چیز بهتر از مذهب تشیع و تسنن که نزاعها, کشمکشها و درگیریهای دیرینه با یکدیگر داشته اند و با کوچک ترین دمیدن , آتشهای زیر خاکستر, شعله می کشید. این بود که بازار اختلاف را گرم نگهداشتند تا بتوانند از این راه توده ها را به جنبش وادارند و دشمن را زمین گیر کنند.
بله حاکمان ایران, در داغ نگهداشتن تنور درگیری و اختلاف, تمام توان خود را به کار می گرفتند و از احساسات پاک مردم برای نبرد با دولت عثمانی بهره می بردند و از آن سوی دولت عثمانی نیز, به هیچ روی, رضا نمی داد که در همسایگی اش, حکومت شیعی قد برافرازد و قدرت حاکمیت او را در جهان اسلام به رسمیّت نشناسدو عقائد مردم و باورهای آنان را تخطئه کند; از این روی, عالمان سنی را به میدان می آورد, رساله و کتاب علیه شیعه می نویسند و نشر می دهند, فتوا به کفر شیعه,می دهند, تا آن جا که این فتواها سبب می شود توده مردم, از همه جا بی خبر و بی خبر از سیاستهای پشت پرده, دست خود را به خون شیعیان آلوده کنند و….
در حدود سال ۹۴۷, شخصی به نام حسین بن عبداللّه شروانی, کتابی علیه صفویان و عقاید آنان می نگارد به نام: الاحکام الدینیه فی تکفیر قزلباش.
این کتاب در چهار باب به نام چهار خلیفه راشدین سامان یافته است:
باب اول: در بیان دیدگاههای مذهبی دولت صفوی و در اصل مذهب امامیه.
باب دوم: درباره جنگ سلطان عثمانی با صفویان و فضیلت این جهاد.
باب سوم: در بیان اقوال شاه اسماعیل و اعتقادات صفویان درباره شاه اسماعیل.
باب چهارم: در بیان اقوال و افعال شیخ حیدر و شیخ جنید پدر و جد شاه اسماعیل.
در این کتاب فتوای قتل شیعیان به شدیدترین وجه صادر شده است.۲۷
در دوران سلطان مراد, وقتی که عثمانیان وارد عراق شدند, مفتی عثمانی: نوح افندی, فتوا به واجب بودن جنگ با شیعه, قتل, غارت اموال و اسارت خانواده های آنان داد.
در چنین برهه ای شرف الدین علی شولستانی, از علمای ایران خواست به فتوای او پاسخ دهند و مرحوم شیخ علی کمره ای (م. ۱۰۶۰) رساله ای در دو جلد درباره امامت نگاشت۲۸ و فتوای کینه توزانه و ناهمخوان با اسلام مفتی عثمانی را با دلیل و برهان پاسخ داد.
محقق کرکی در برخورد با اهل سنت
محقق کرکی را می توان نخستین مجتهد و فقیه با نفوذی دانست که در حکومت صفویه تلاش گسترده ای را برای گسترش تشیع و پاسخ گویی به شبهه ها آغاز کرد. خط ومشی وی, اثر ژرفی در سیاستها و جهت گیریهای علمای دیگر که در دورانهای بعدی می زیستند, به جای گذاشت. کرکی انسانی آگاه و محققی کارآمد و فرزانه ای اصولی بود. با این که رساله هایی در اثبات عقاید شیعه و ردّ عقایدو باورهای اهل سنت از او به جای مانده, ولی در زندگی علمی و اجتماعی, پا را از حوزه منطق و برهان, فراتر نگذاشته است.
نوشته اند: زمانی که شاه اسماعیل, هرات را گشود, فرمان داد مولوی سیف الدین احمد بن یحیی تفتازانی را که مردی بسیار سخت گیر, متعصب و کژ اندیش بود و با شیعه بسیار کینه توزانه برخورد می کرد, از دم تیغ بگذرانند. در همین هنگام شیخ علی بن عبدالعال کرکی, وارد هرات شد و به قتل وی اعتراض کرد و گفت:
(لو لم یقتل لأمکن ان یتمّ علیه بالحجج والبراهین العقلیه والنقلیه حقیقه مذهب الامامیه وبطلان مذهب اهل السنه والجماعه ویودع عن مذهبه الباطل ویلزم بذلک ویسکت ویذعن من الزامه جمیع اهل ماوراء النهر و خراسان بحقیقه مذهب الشیعه الاثنی عشریه ولذلک کان الشیخ المذکور متأسفاً دائماً.)۲۹
اگر کشته نمی شد, ممکن بود با دلیل و برهان عقلی و نقلی, حق بودن مذهب امامیه و باطل بودن مذهب اهل سنت و جماعت بر او آشکار شود و از مذهب باطل خود برگردد و ساکت شود و از کار او, تمام مردم ماوراء النهر و مردم خراسان, به حقیقت مذهب شیعه دوازده امامی معتقد شوند; از این روی, همیشه محقق کرکی از این کار [کشتن تفتازانی] متأسف بود.
گفته محقق کرکی, حاکی از آن است که او منطق و گفت وگو را اساس برخورد با بزرگان اهل سنت قرار داده بود و از برخورد حذفی با افراد شکایت داشت و به هیچ روی آن را نمی پذیرفت.
مرحوم کرکی در رساله: تعیین مخالفین امیرالمؤمنین(ع), با این که خلفای سه گانه را در برابر علی(ع) قرار می دهد, ولی از آنان با واژگان زشت یاد نمی کند۳۰, اما به مرور, این روش محقق کرکی در میان علما فراموش شد و روش آنان تغییر کرد و از مخالفان علی(ع) بدون لعن و نفرین یاد نمی شد.
گفت وگوها
در دوران صفویه, مناظره و گفت وگو, برای نمایاندن مسائل کلی اختلافی بین شیعه و سنی و روشن گری شکل می گرفته است. منطقی که محقق کرکی بر آن اصرار داشت, در مناظره جلوه گر می شود و در مناظره, حقیقت رخ می نماد و حق بودن مذهب با ارائه دلیلها و پاسخهای منطقی آشکار, ابهامها زدوده و شبهه ها برطرف می شود. این که این جلسه های گفت وگو و بحث در دربار حاکمان صفوی برگزار می شده و عالمان شیعه و سنی, رو در روی یکدیگر به گفت وگو می پرداخته و دلیلهای خود را ارائه می کرده و پاسخ می شنیده اند, برای حفظ سلامتی افراد درگیر و جلوگیری از دخالتهای توده مردم و متعصبان و امنیت جلسه بحث, پایبندی دو طرف به اصول مناظره و دریافت درست مطالب از جانب حاضران که خود اهل فکر و اندیشه بودند و پرهیز از عوام فریبی بوده است. شاه عباس, خود, به این گونه جلسه ها اهتمام داشته است. در فهرست نسخه های خطی کتابخانه مجلس شورا, به کتابی بر می خوریم با نام: مباحثات قاضی زاده, در شناسه آن آمده: این کتاب در برگیرنده مباحثی است که در مجلس شاه عباس اوّل, بین مؤلف کتاب قاضی زاده و قاضی زاده ماوراء النهر رخ داده و دلیلهای برحق بودن عقاید ش
ییعه, به شرح در این کتاب نقل گردیده است.۳۱
گاهی نیز مجموعه هایی با عنوان: مناظرات, سامان می دادند. از جمله گفته اند: عباس مولوی, معاصر شاه سلیمان, مجموعه ای چنین, سامان داده است.۳۲
کتابها و نقدها
علمای شیعه, رسالت خود می دانند که به کتابها و رساله هایی که علیه شیعه و اسلام نگاشته می شود, پاسخ بگویند. این سیره نیک, کم وبیش بوده و در زمان صفویه, به اوج خود رسیده است. در آن دوران, رساله ها و کتابهای مخالفان که علیه شیعه نگاشته می شد, همیشه پاسخ درخور و شایسته و مستند را در برابر خود داشت. در این جا, برای نمونه, به دو مورد بسنده می کنیم:
۱. صواعق المحرقه فی الرد علی اهل البدع والزندقه, نوشته شهاب الدین احمد بن حجر هیثمی مکی (م.۹۷۳) نویسنده که ساکن مکه بوده, انگیزه نگارش کتاب را وجود شیعیان زیاد در مکه یاد کرده است که بر این باورند: تنها علی(ع) امام و خلیفه پس از پیامبر است و سه خلیفه دیگر, چنین جایگاهی ندارند. وی در مقدمه کتاب خود, که به سال ۹۵۰ سامان داده, می نویسد:
(در گذشته از من خواسته شد, کتابی بنگارم و در آن حقیقت خلافت ابوبکر صدیق و حکومت ابن خطاب را بنمایانم به درخواست این جناب پاسخ دادم و کتابی لطیف نوشتم…. در رمضان ۹۵۰ در مسجدالحرام از من خواسته شد: درباره دیگران نیز کتابی بنویسم, بدان جهت که شیعه و رافضه و مانند آنها در مکه مشرفه, که برترین شهر اسلام است, زندگی می کنند. به این درخواست پاسخ دادم. به امید این که برخی لغزش یافتگان هدایت شوند. آن گاه به این نتیجه رسیدم: بر آن کتاب مطالبی بیفزایم و در آن بیان کنم: حقیقت خلافت امامان چهارگانه و فضائل آنها را… و این کتاب را بر چند مقدمه و ده باب و یک خاتمه بنیان نهادم.)۳۳
در مقدمه کتاب, شیعه را با رافضه یکی دانسته و هر دو مذهب را به پندار خود مردود برشمرده است و بابهایی در شایستگی و حق بودن خلفا گشوده و باب هشتم را به علی(ع) ویژه کرده است و به عنوان چهارمین خلیفه از او یاد می کند.
ابن حجر هیثمی کتاب دیگری نیز درباره معاویه, با نام: تطهیر الجنان واللسان عن الخطور والتفوّه. بثلب سیدنا معاویه بن ابی سفیان, نگاشته که در حاشیه صواعق منتشر شده است.۳۴
بر کتاب ابن حجر نقدهای گوناگونی نگاشته شد۳۵ که از مهم ترین آنها: الصوارم المهرقه, قاضی نوراللّه شوشتری (م.۱۰۱۹) را می توان نام برد که به سال ۹۹۵, نگارش یافته است.۳۶ آنچه در مقدمه کتاب آمده و آنچه درباره حق بودن خلافت ابوبکر و عمر یاد شده با دلیل و برهان و با توجه به روایات صحیح, مورد نقد و بررسی قرار داده است.
۲. النواقض الروافض, نوشته میرزا مخدوم شریف. میرزا مخدوم از علمای دربار شاه اسماعیل دوم بود که پس از مرگ وی, در سال ۹۸۵, به عثمانی فرار کرد. وی, در سال ۹۸۸, این کتاب را علیه شیعه نگاشت و سلطان مراد سوم, او را بسیار احترام می کرد. مدتی, در حدود ۹۸۹هـ. قاضی و مفتی دیار بکر و بغداد, پس از آن, دو سال قاضی طرابلس و از آن جا به مکه رخت کشید و به مدت سه سال در مسند قضاوت شهر مکه قرار گرفت و پس از بر کناری به قسطنطنیه رفت و مدتی در آن جا بماند و ریاست یافت و به مکه رفت و در آن جا درگذشت (۹۹۵ یا ۹۹۸).۳۷
میرزا مخدوم, به خاطر این که مدتی در ایران و با شاه نشست وبرخاست داشت به عقاید و عادتها و برنامه های شاه و پیرامونیان و توده مردم, که موافق با اهل سنت نبود, آشنایی کامل پیدا کرده بود, افزون بر شبهه افکنی درباره غدیر خم, رجعت, بداء و… این گونه رفتارها را نیز نمایانده بود, از جمله: لعن بر خلفای سه گانه و صحابه, برتر دانستن عید غدیر خم از عید فطر و قربان, ویران کردن گور دانشمندان, از جمله گور قاضی بیضاوی نویسنده اسرار التأویل, جشن بابا شجاع الدین در کاشان و رفتار ناپسندی که برخی از شیعیان انجام می دهند, چون مردم کاشان بر این باورند که ابو لؤلؤ, پس از آن که عمر را کشت به کاشان فرار کرد۳۸ و نیز از تغییر قبله در ایران توسط محقق کرکی یاد می کند.
پاره ای از اشکالهای میرزا مخدوم, در محافل علمی شیعه مطرح شد و در بوته بررسی قرار گرفت, از جمله:
۱. مطرح کرده بود: شیعه قضاوت در احکام شرعی را وظیفه امام می داند و کسانی که بدون اجازه امام, این رشته از کارها را سرپرستی کند, فاسق و رانده شده اند.۳۹
۲. درباره نماز جمعه می نویسد:
(یکی از یاوه های شیعیان ترک نمازهای جمعه و جماعت است و نماز جمعه را واجب ندانند, چنانچه پسر عبدالعال [محقق کرکی] در بعضی از مؤلفات خود در این باره دعوی اجماع امامیه نموده که در نماز جمعه, حضور امام یا نائب خاص او شرط است و رساله مخصوص در منع نماز جمعه تألیف کرده.)۴۰
قاضی نوراللّه, در پاسخ: به سه دیدگاه شیعه درباره نماز جمعه اشاره می کند.
باید توجه داشت محقق کرکی در رساله نماز جمعه, واجب بودن تخییری را برگزیده است و دیدگاه شهید ثانی و شماری از فقهای عصر صفوی, واجب بودن عینی نماز جمعه است.
۳. او به شیعه اشکال می کند: کتاب رجالی ندارد و کتاب رجالی شیعیان کوچک تر از مختصر التلخیص است.۴۱ به طور حتم میرزا مخدوم, یا از کتابهای رجالی شیعه آگاه نبوده یا از روی غرض و دشمنی این سخن را گفته, در حالی که در زمان صفویه کتابهای رجالی بسیاری نگاشته شده است, از جمله رجال کبیر استرآبادی.
۴. او, یکی از برنامه و آیینهای ایرانیان را گرامی داشتن روز نوروز می شمارد که شعار جاهلیت است.۴۲ درباره نوروز, در زمان صفویه رساله های بسیاری نوشته شده است.۴۳
۵. انکار تصوف. میرزا مخدوم از جمله اشکالهایی که بر شیعه وارد می سازد, مخالفت شیعیان با تصوف و تصفیه باطن است. این اشکال از آن جا ناشی می شود که گویا تصوف در عثمانی احترام خاصی داشته است. وی می نویسد:
(وشیخ مقتول آنان, در کتاب دروس خود گوید: تصفیه باطن حرام است….)۴۴
پاسخ قاضی نوراللّه شوشتری نویسنده مصائب, به این اشکال, درخور درنگ است:
(در نوشته نواقض, ایراداتی است; زیرا نسبت داده که شیعیان منکر تصوف هستند, این نیز افترا و بهتان است و آنچه را به شهید اوّل منسوب دانسته, به علت آن است که کلام شهید را نفهمیده; زیرا در کتاب دروس خود در ضمن شماره بعضی از محرمات گوید: (حرام است تصفیه [تزکیه] نفس۴۵ و اظهار این که خوبم و در من بدی نیست و شکی نیست عقلاً و شرعاً کار زشتی است چنانکه خداوند فرماید: (فلاتزکوا انفسکم هو اعلم بمن اتقی)۴۶ تزکیه نفس غیر از تصوف و تصفیه باطن است و مؤلف نواقض چنین فهمیده که: مقصود شهید حرمت تصوف است و بعد کلام شهید را تبدیل نموده و مطابق ذوق و قریحه خود وفق داده, تا بتواند به ایراد بپردازد…. چگونه می توان انکار تصوف شیعه را نمود, با آن که بسیاری از بزرگان شیعه در مسأله اثبات امامت علی(ع) در کتابهای کلامی و غیره, گفتند: تمام صوفیه و ارباب اشارت و حقیقت, با حضرت علی(ع) می باشند.)۴۷
آن گاه با اشاره به کلام علامه در کشف الحق, قول به وحدت وجود و موجود را کفر می شمارد و بر این باور است که جمهور متکلمان, بلکه محققان صوفیه, وحدت وجود را قبول ندارند.
از دیگر کتابهایی که در اواخر دوران صفویه و یا پس از آن, در هند نگاشته شد و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 