پاورپوینت کامل معرّفی تعلیقه شهید مطهّری بر اسفارالاربعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل معرّفی تعلیقه شهید مطهّری بر اسفارالاربعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معرّفی تعلیقه شهید مطهّری بر اسفارالاربعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل معرّفی تعلیقه شهید مطهّری بر اسفارالاربعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۳۶۷
۱. اسلام دین تفکّر و تعقّل و تدبّر است. با نزول قرآن و با دعوت پیامبر اسلام (ص) نخستین بذرهای تفکّر و تعقّل در بین مسلمان پاشیده شد.
قرآن کریم در آیات فراوانی مسلمانان را به تعقّل و تفکّر فرا می خواند و کسانی را که عقل خود را به کار نمی اندازند, موردنکوهش قرار می دهد و می فرماید:
(ان شر الدواب عندالله الصم البکم الذین لایعقلون)۱
کسانی را که اهل تعقّل نباشند, از بدترین جنبندگان روی زمین می داند. در قرآن, بیش از سیصد آیه وجود دارد که بر اهمیّت و ارزش عقل و اعتبار برهان تأکید می کند. علاوه بر دعوت قرآن و روایات به تعقّل و تفکّر, در بسیاری از آیات برای اثبات مطالب, روش عقلانی و استدلالی به کار برده شده است
۲. به لحاظ این که اسلام دین تفکّر و تعقّل است, مسلمانان در طول پانزده قرن حیات تعقّلی و فکری ویژه ای داشته اند که از یک جهت می توان آن را به چهار دوره تقسیم کرد.
دوره نخست: دوره امامان معصوم و پیروان و اصحاب آنان است که چند تن از آنان مانند هشام بن حَکَم, صحابی جوان و پرشور امام صادق (ع) افزون بر آثار شخصی خود, مجموعه ای از تعلیمات امامان را فراهم آورده بودند. این دوران تا زمان امام دوازدهم (ع) (۳۲۹ قمری) ادامه داشت.
دوره دوّم: از غیبت کبرای امام زمان (عج) تا زمان خواجه نصیر طوسی (۶۷۲ ق.) فیلسوف و متکلّم و ریاضیدان و منجّم ادامه داشت و در این دوران, عالمان بزرگی در عرصه حیات تفکّر و تعقّل اسلامی حضور یافته فعالیت می کردند.
دوره سوّم: از زمان خواجه نصیر طوسی تا تجدید حیات ایران در زمان صفویان ادامه پیدا می کند و شاهد ظهور مکتب اصفهان با میرداماد (م: ۴۱. ۱ ق.) و شاگردان اوست. این دوره, دوره ای بسیار غنی است و زمینه تجدیدحیات را فراهم آورده است.
دوره چهارم: دوره ای که پیش از این, از آن به تجدید حیات صفوی و مکتب اصفهان به آن یاد کردیم, با ظهور میرداماد و ملاّصدرای شیرازی و شاگردان ایشان آغاز می شود و تا عصر حاضر ادامه می یابد. این اندیشه وران, وحدت جدایی ناپذیر ایمان و عرفان, وحی نبوی و تعقّل فلسفی را که معنای باطنی وحی را تعمیق می بخشید, همچون گنجینه وجدان شیعه درک می کنند.۲
۳. در روشهای فکری قبل از دوره چهارم که به دوره وحدت تفکیک ناپذیر ایمان و عرفان و وحی و عقل نام گذاری شده, چهار روش فکری, پیرامون هستی شناسی و جهان شناسی ارائه شده بود که مجموعه آن روشها تحت تأثیر تعلیمات اسلامی رنگ خاصّی پیدا کرده و با مشابه خود در خارج از حوزه اسلامی تفاوتهایی داشته اند.
الف. روش فلسفی استدلالی (مشایی): این روش فکری مبتنی بر برهان و استدلال محض عقلی است. بیش تر فلاسفه اسلامی پیرو این روش بوده اند. مظهر و نماینده کامل این مکتب بوعلی سیناست و مهم ترین مظهر این روش فکری کتاب شفای بوعلی سیناست.
ب. روش فلسفی اشراقی: این روش که پیروان کم تری دارد, بر دو چیز تکیه می کند. یکی استدلال و برهان عقلی و دیگری مجاهده و تصفیه نفس. براساس این روش, تنها با نیروی استدلال و برهان عقلی نمی توان پرده از حقایق این جهان برداشت, بلکه توجّه به تصفیه نفس و مجاهده نیز ضروری است. سهروردی, شیخ اشراق بنیان گذار و نماینده این روش فکری است و کتاب حکمهالاشراق وی صددرصد روش اشراقی دارد.
ج. روش سلوکی و عرفانی: روش عرفان و تصوّف فقط وفقط بر تصفیه نفس براساس سلوک الی اللّه و تقرّب به حق تا مرحله وصول به حقیقت تکیه دارد و به هیچ روی اعتمادی به استدلالهای عقلی ندارد. این روش پای استدلالیان را چوبین می داند. برابر این روش, هدف تنها کشف حقیقت نیست, بلکه مقصود, رسیدن به حقیقت است.
مظهر و نماینده کامل عرفان اسلامی که عرفان را به صورت یک علم درست و استوار درآورده و پس از او هرکس آمده, تحت تأثیر شدید او قرار گرفته, محیی الدّین عربی است. فتوحات مکیّه و فصوص الحکم مرجع این طریقه است.
شایان ذکر است که روش سلوک عرفانی و روش فلسفی اشراقی از یک جهت اشتراک و از دو جهت باهم اختلاف دارند.
جهت اشتراک آن دو, تکیه بر اصلاح و تهذیب و تصفیه نفس است; امّا وجه اختلاف آنها یکی آن است که: عارف استدلال را به کلّی طرد می کند, ولی فیلسوف اشراقی آن را نگه می دارد, و فکر و تصفیه را به کمک یکدیگر می برد. دیگر آن که هدف فیلسوف اشراقی, مانند هر فیلسوف دیگر, کشف حقیقت است, امّا هدف عارف رسیدن به حقیقت است.
د. روش کلامی: این روش, هم متّکی بر استدلالهای عقلانی است, ولی از دو جهت با آن متفاوت است.
ییکی آن که اصول و مبانی عقلی که متکلمان بحثهای خود را از آن جا آغاز می کنند, با اصول و مبادی عقلی که فلاسفه بحث خود را از آن جا آغاز می کنند, متفاوت است. متکلمان بویژه معتزله مهم ترین اصل متعارفی که به کار می برند, حسن و قبح عقلی است, ولی فلاسفه اصل حسن و قبح عقلی را یک اصل اعتباری بشری ازقبیل مقبولات و معقولات عملی می دانند و لذا فقط در جدل آن را درخور استفاده می دانند, نه در برهان, ازاین روی, فلاسفه, کلام را (حکمت جدلی) می دانند, نه حکمت برهانی.
دیگر آن که متکلّم خود را متعهّد به دفاع از حریم اسلام می داند. بحث فیلسوفانه, بحث آزاد است; یعنی هدف او از قبل تعیین نشده است. روش کلامی خود به سه شعبه:شیعی, معتزلی و اشعری بخش می شود. مظهر کامل تفکّر کلامی شیعی خواجه نصیر طوسی است و کتاب تجریدالاعتقاد او از معروف ترین کتابهای کلام شیعه است, مظهر تفکّر کلامی معتزلی, قاضی عبدالجبّار معتزلی و کتاب شرح اصول الخمسه او معرّف تفکّر اعتزالی است و مظهر کامل تفکّر اشعری ابوالحسن اشعری و کتاب الابانه عن اصول الدیانه, معرّف افکار کلامی او است.۳
۴. این چهار روش فکری در جهان اسلام ادامه یافته و در یک نقطه به یکدیگر رسیده اند و یک جریان را به وجود آورده اند. نقطه ای که این چهار جریان فکری در آن جا باهم تلاقی کرده اند (حکمت متعالیه) نامیده می شود که به وسیله صدرالمتألّهین شیرازی (م: ۱۰۵۰ ق.) پایه گذاری شد.
البته پیش از ملاّصدرا, بوعلی سینا در کتاب الاشارات و التّنبیهات۴ این اصطلاح را به کار برده بود, امّا در فلسفه ملاّصدرا دایره حکمت متعالیه توسعه می یابد و بر روشی اطلاق می شود که حصول معرفت را از سه راه: برهان, شهود و وحی میسّر می داند; زیرا به قول وی, عقل در مبحث عالی الهی ناتوان است و از این روی, راه موفّق در نظر او کشف مؤیّد به وحی است, درصورتی که مخالف برهان یقینی نباشد. این مطلب پایه و اساس حکمت متعالیه است و صدرالمتألّهین در شرح اصول کافی۵ و مقدّمه تفسیر سوره واقعه۶ و کتاب مشاعر آن را تبیین می کند و به عبارت دیگر, صدرالمتألّهین معتقد است: پس از آن که به موجب برهان علمی واقعیّت برای انسان کشف شد و به ثبوت رسید که ادراکات غیرقابل تردید انسانی واقع نما و از واقعیّت خارجی حکایت می کند, دیگر فرقی بین برهان یقینی و کشف قطعی نخواهدبود و حقایقی که از راه مشاهده و کشف قطعی به دست می آیند, همانند حقایقی هستند که از راه تفکّر خیالی بهره انسان می شوند. پس از آن که برهان قطعی درستی و واقعیّت داشتن وحی و نبوّت را تأیید کرد, در این صورت فرقی میان مواد دینی حقیقی که حقایق و معارف را وصف می ک
ند و میان مدلولهای برهان و کشف نمی ماند.۷
صدرالمتألّهین, در جاهای مختلف در کتاب اسفار بر هماهنگی وحی و عقل و لزوم پیروی از آن تأکید می کند و برخلاف پندار بعضی, وی می گوید: نه تنها وحی و عقل ناسازگاری ندارند, بلکه آنها پشتیبان یکدیگرند.۸
۵. اندیشه ملاّصدرا از زمان وی تاکنون سیطره خود را بر اندیشه حکیمان و فیلسوفان اسلامی همچنان حفظ کرده است و از زمان وی تمام حیات فکری اندیشه وران ایرانی و اسلامی بر گِرد افکار او دور می زند و افکار ملاّصدرا, از مظاهر اصلی تفکّر اسلامی در جهان تشیّع به شمار می آید.
۶. ملاّصدرا در اواخر دوران عزلت و ریاضت, به تدوین مهم ترین اثر فلسفی خود که مادر دیگر آثار اوست, یعنی اسفار, پرداخته است. این اثر عظیم, از طرفی به یک معنی اوج تفکّرات و تأمّلات هزارساله حکمای اسلامی است و از طرف دیگر شالوده بنای عقلانی تازه و اصیلی است که از متن نهضت اسلامی سرچشمه گرفته است. کتاب اسفار بعد از صدرالمتألّهین, به عنوان کتاب درسی حوزه ها موردتوجّه قرار گرفت و به همین جهت شرحها و حاشیه های فراوانی بر آن نوشته شده که مهم ترینِ آنها عبارتند از: حواشی و تعلیقات ملاّعلی نوری, حواشی و تعلیقات حکیم ملاّعلی مدرّس زنوزی, حواشی و تعلیقات حاج ملاّهادی سبزواری, حکیم ابوالحسن جلوه, حکیم هیدجی و فیلسوف معاصر علاّمه طباطبایی.
۷. استاد شهید مطهّری, از اندیشه وران و فرزانگان سترگی است که در عالم اندیشه و عمل از برجستگی خاصّی برخوردار است.
استاد شهید به فلسفه ملاّصدرا و افکار متعالی او شیفتگی خاص نشان می داد و تلاش می کرد تا اعماق فلسفه او را لمس کند. وی آنچنان شیفته ملاّصدرا بود که در مورد او می گفت: (این مرد چنان به افکار خود معتقد و پایبند بود که خدای خود را با آن می پرستیده است) و لذا در محاورات خصوصی به شدّت از فلسفه ملاّصدرا و شخص صدرالمتألّهین دفاع می کرد.۹
استاد با توجّه به همه جانبه بودن, در همه زمینه ها, آثاری از خود به جای گذاشته که درخور توجّه و استفاده همه گروههای جامعه است.
ازجمله آثار شهید مطهّری, آثار فلسفی است که از لحاظ کیفیت و کمّیت در سطح بالایی قرار دارد. مقدّمه و تعلیقات پنج جلد اصول فلسفه و روش رئالیسم علاّمه طباطبایی و شرح منظومه مختصر و مبسوط و مقالات فلسفی و شرح اشارات و شفا و نجات بوعلی سینا ازجمله آنهاست.
ییکی از آثار فلسفی شهید مطهّری تعلیقه ایشان بر مجلّدات نه گانه اسفار است که تاکنون چاپ نشده و هدف از نگارش این مقاله معرّفی این اثر فلسفی است. مجموعه تعلیقات و حواشی اسفار را شهید مطهّری با قلم خود مذیّل به نام مطهّری در حاشیه اسفار چهارجلدی چاپ سنگی مرقوم داشته و ما آن حواشی را با تطبیق بر مجلّدات نه گانه چاپ جدید استنساخ کرده ایم.
این یادداشتها که درواقع به چهار بخش قابل تقسیم است, همه جلدهای اسفار را دربر می گیرد و از مجموعه آنها استفاده می شود:
نخست آن که:شهید مطهّری مبانی حکمت متعالیه ازقبیل اصالت وجود, وحدت وجود, تشکیک وجود, اشتداد وجود, حرکت جوهری, اتّحاد عاقل به معقول, بسیط الحقیقه کل ّالاشیاء و لیس بشیئ منها, جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء, بودن روح و معاد جسمانی و مانند آن را پذیرفته است و لذا بخشی از تعلیقات که نسبت به اسفار جنبه توضیح و شرح و یا نقد و تحلیل دارد, با مبانی پذیرفته شده صدرالمتألّهین برخوردی نداشته است.
دو دیگر: از تسلّط ایشان بر کتابهای فلسفی و عرفانی حکایت می کند; زیرا بخش عظیمی از تعلیقات ارجاع به کتابهای فلسفی و عرفانی است و این ارجاعات گاهی به منابع اسفار است و گاهی هم برای کامل کردن و تفهیم مطالب اسفار و گاهی برای تصحیح آنچه که در اسفار آمده است.
سه دیگر: تنها به مطالب اسفار نظر نداشته, بلکه به حواشی, بویژه حواشی سبزواری با دید انتقادی نگریسته و آن را موردبررسی قرار داده است.
چهار دیگر: توجه ویژه ای به تصحیح اسفار داشته و در بخشی از تعلیقات به تصحیح یا بیان نسخه بدلها می پردازد.
با توجّه به گوناگونی تعلیقات شهید مطهّری بر اسفار, مطالب این مقاله در چهار بخش سامان داده می شود:
۱. تعلیقات توضیحی یا انتقادی
مجموعه تعلیقاتی که به توضیح یا نقد و تحلیل مطالب اسفار می پردازد, بیش از سیصد مورد است که, برخی کوتاه و برخی به شرح و دیگر آن همه جلدهای اسفار: بجز جلد ۴ و ۹را دربر می گیرد که به برخی موارد آن از باب نمونه اشاره می کنیم.
نخست: در جلد اوّل اسفار, صفحه ۲۶ سطر نخست زیر عبارت (و لما لم یکن للو جود حدود و لا برهان) به این مطلب می پردازد که صدرالمتألّهین در جلد ۸ اسفار, صفحه ۹۴ سخنی دارد که با عبارت فوق ناسازگار است; زیرا در این جا می گوید: وجود نه دارای حد است و نه برهان در آن راه پیدا می کند, ولی در آن جا می گوید: وجودات دارای حدّند و حد و برهان در آنها یکی است. در پایان می نویسد: (تأمل تعرف وجه الجمع فیهما) دقّت کن تا وجه جمع بین عبارات را درک کنی.
دوّم: در صفحه ۱۸۶ سطر ۱۷ در ذیل عبارت اسفار (ملازمه للفردیه والوتریه) می نویسد: مقصود از فردیّت و وتریّت, واحدیّت است سپس می نویسد: در این جا به دو خاصّه از خواصّ ضرورت ازلی و ممکن اشاره دارد که ضرورت ازلی اوّلاً دارای بساطت و عدم ترکّب است و ثانیاً فردیّت دارد و دارای مثل نیست, ولی ممکن هم ترکیب در آن راه دارد و هم دارای مثل است.
سوّم: در صفحه ۲۳۴, سطر ۱۵ در ذیل عبارت اسفار (و لان المقوی علیه فی الامکان الاستعدادی…) تعلیقه مفصّلی دارد که در ابتدا عبارت اسفار را معنی می کند و سپس به فرق امکان ذاتی و استعدادی می پردازد. پس از آن می نویسد:( آیا امکان استعدادی و امکان ذاتی ,مشترک لفظی می باشند یا مشترک معنوی) و سپس به اضطراب و تشویش کلمات صدرالمتألّهین در این موضوع می پردازد که ما به دلیل ارائه نمونه ای از تعلیقات دراز دامن و گسترده شهید مطهّری و به دلیل اهمیّت بحث امکان استعدادی, به شرح این تعلیقه می پردازیم.
امکان استعدادی: از مباحث فلسفه, بحث مواد ثلاث; یعنی وجوب و امکان و امتناع است. هریک از این مواد, دارای تقسیمهایی هستند: گاهی به بالذّات و بالغیر و بالقیاس الی الغیر تقسیم می شوند و گاهی به امکان خاص و امکان اخص و امکان استقبالی.
از موارد به کاربردن لفظ امکان در کلمات فلاسفه, امکان استعدادی است, چنانچه یکی از موارد به کاربردن آن امکان ذاتی است که در مقابل وجوب و امتناع مطرح می گردد.
امکان ذاتی آن است که وقتی به ذات نظر می کنیم, وجود و عدم نسبت به آن ضرورت ندارد, امّا امکان استعدادی به این معنی است که شئ را نسبت به چیزی که می خواهد تبدیل به آن بشود, در نظر بگیریم, می گوییم: شئ نسبت به (مستعدّله) امکان استعدادی دارد, در مثل اگر بگوییم: ممکن است انسان در نطفه یافت شود, یعنی نطفه نسبت به انسان که (مستعدّله) است, امکان استعدادی دارد.
شرح سخن: شئ نسبتی با مستعد دارد و نسبتی با (مستعدّله). اگر آن را به مستعد نسبت دهیم, می گویند استعداد, مثل این که دانه گندم استعداد خوشه ٌگندم شدن را دارد و اگر به مستعدّله; یعنی خوشه گندم نسبت دهیم, از آن به امکان استعدادی تعبیر می کنند و می گویند: خوشه گندم در دانه گندم امکان استعدادی دارد.
تاریخچه بحث امکان استعدادی
بوعلی سینا در الهیات شفا می نویسد:
(هر حادثی, قبل از حدوثش فی نفسه ممکن است موجود گردد و به عبارت دیگر, هر حادثی مسبوق به امکان وجود خود است و به امکان وجود, قوّه وجود می گویند و حامل قوّه وجودی را که در آن قوّه وجود شئ است, موضوع و هیولی و ماده می گویند, پس هر حادثی مسبوق به ماده ای است که حامل قوّه آن شئ باشد.)۱۰
مطلبی را که بوعلی سینا در شفا به آن پرداخت, زمینه ای شد تا شیخ اشراق بگوید: مراد از قوّه, استعداد وجود شئ است۱۱ شیخ اشراق سپس می نویسد:
(امکان بر دو قسم است ۱. امکان ذاتی که قسیم واجب و ممتنع است ۲. امکان استعدادی که سبب برتری وجود شئ می گردد.)۱۲
وی, بعد از این مطلب می نویسد:
(حادث از دو جهت به ماده احتیاج دارد: ۱. استعداد ماده, شرط وجود حادث است, چون حادث تا مستعدّ وجود نباشد, موجود نخواهدشد. ۲. حادث در قوام خود به ماده احتیاج دارد.)۱۳
به عبارت دیگر, هر حادثی مسبوق به یک استعداد و مسبوق به ماده ای است که حامل آن استعداد باشد.
بعد از شیخ اشراق, صدرالمتألّهین در موارد مختلفی از کتاب اسفار به موضوع امکان استعدادی و امکان ذاتی می پردازد.۱۴
ازجمله مواردی که در اسفار به شرح به امکان ذاتی و امکان استعدادی و فرق آنها اشاره می کند, جلد اوّل اسفار, فصل ۱۷, صفحه ۲۳۰ است. در این جا صدرالمتألّهین شش فرق و امتیاز ذکر می کند, ازجمله آن فرقها را با این عبارت بیان می کند:
(و لان المقوی علیه فی الامکان الاستعدادی هو امر معین و صوره خاصه کالانسانیه فی مثالنا بخلاف ما یضاف الیه الامکان الذاتی لانه مطلق الوجود و العدم و انما التعین ناش من قبل الفاعل من غیر استدعاء الماهیه با مکانها ایاه.)۱۵
ییکی از فرقها این است که حامل قوّه در امکان استعدادی صورت خاص و امر معیّنی است مثل انسانیّت برخلاف آنچه که امکان ذاتی به آن نسبت داده می شود; زیرا امکان ذاتی نسبت به وجود و عدم مطلق است و تعیّن از فاعل ناشی می شود, بدون ماهیت با امکانش آن را اقتضا کند; امّا امکان استعدادی نسبت به مستعدّله خاص, نسبت معیّن دارد.
در تعلیقه شهید مطهّری بر این عبارت چند مطلب بیان شده است:
۱. مقصود از عبارت فوق چیست؟.
۲. اشاره به تشویش و اضطراب در عبارات ملاّصدرا نسبت به ماهیت امکان استعدادی.
۳. با نقل عبارتی از منظومه و به موجب عبارت سبزواری عبارت آخوند را بر معنای دوّم از دو معنای احتمالی حمل می کند.
۴. اشاره به تهافت بین عبارت آخوند در جلد ۱ و جلد ۵ اسفار و تعلیقه آخوند بر شفا.
۵. اشاره به این بحث که آیا اطلاق لفظ امکان بر ذاتی و استعدادی به اشتراک لفظی است یا اشتراک معنوی.
مقصود از عبارت صدرالمتألّهین
استاد شهید می نویسد: در نظر ابتدایی در این عبارت احتمال دو معنی وجود دارد:
احتمال اوّل: آن که مقصود از امکان استعدادی, امکان وجود مقیّد باشد و مراد از امکان ذاتی, امکان وجود مطلق, زیرا گاهی گفته می شود (انسان ممکن الوجود) است و گاهی گفته می شود (نطفه ممکن الانسانیه) است.
جمله اوّل, بیان امکان وجود برای ماهیت انسان است و جمله دوّم, بیان امکان وجود انسانیّت در نطفه مفروض الوجود است.
البته این معنی نمی تواند سبب فرق دو قسم از امکان باشد; زیرا یکی از این دو از دیگری پنهان تر نیست, چون براساس این فرق, امکان در هردو مقام به معنای امکان خاصّی است که مصطلح منطقی است و در قضایای بسیطی که موضوع آنها ذات ماهیت و محمول آنها وجود مطلق است و قضایای مرکّبی که موضوع آنها ذات مفروض الوجود و محمول آنها یکی از شؤون آن ذات مفروض الوجود است و در بعضی از تعبیرها از آنها به وجود مقیّد تعبیر می شود, جاری می گردد, منتها در اصطلاح فلسفه در قضایای بسیط به امکان و در قضایای مرکّب به امکان استعدادی نامگذاری شده است و این بیان نمی تواند فرقی اساسی و جوهری بین دو قسم از امکان باشد; زیرا به هرحال امکان دارای یک معنی است و آن این که یکی از جهات و کیفیّات نسبی در قضایاست و فرق درواقع از ناحیه دو قضیه است, نه از ناحیه دو امکان. معنی دوّم عبارت است از این که مراد از این که مراد از مقوی علیه و مضاف الیه و طرف نسبت در امکان استعدادی همانا فقط وجود است, برخلاف امکان ذاتی که مقوی علیه و مضاف الیه و طرف نسبت در آن وجود و عدم است و لذا در امکان استعدادی, یکی از دو مقوله وجود و عدم عین اقتضای رجحان ی
کی از دو طرف است, برخلاف دیگری; زیرا امکان ذاتی نسبت به وجود و عدم لااقتضاء است.
کلام صدرالمتألّهین را باید بر احتمال دوم حمل کرد چون بنا بر احتمال اوّل فرق اساسی بین امکان ذاتی و امکان استعدادی نیست, اگرچه در بعضی از سخنان ملاّصدرا به این عدم فرق تصریح شده است, امّا چون در این جا در مقام بیان فرقهااست, باید از بیان فرقها امتیازات استخراج گردد و این فرقها براساس معنای دوّم قابل استخراج است; زیرا عبارت ملاّصدرا در چند سطر بعد (لا اقتضاء احدهما رجحان احد الجانبین) نه تنها اشاره به این فرق است, بلکه مؤیّد احتمال دوّم است.
اضطراب در کلمات ملاّصدرا
استاد مطهّری بعد از بیان معنای عبارت ملاّصدرا اظهار می دارد: کلمات ملاّصدرا در ماهیت امکان استعدادی دارای اضطراب و تشویش است (و کلماته فی ماهیه الامکان الاستعدادی لا یخلومن تشویش و اضطراب) امّا این که چرا صدرالمتألّهین دچار این اضطراب شده است, سببی دارد که شرح آن خواهدآمد.
نقل سخن حکیم سبزواری
پس از بیان معنی عبارت و اشاره به وجود اضطراب در عبارات اسفار می نویسد:
(مرحوم سبزواری در شرح منظومه هنگام بیان فرق امکان ذاتی و امکان استعدادی از اسفار و افق المبین فرق سوّمی را نقل می کند که درواقع با بیان این فرق, سخن ملاّصدرا بر احتمال دوّم حمل شده است و آن عبارت این که (الثالث ان مقویاً علیه ای ما علیه القوه والاستعداد عینا فی الاستعدادی لانه توجّه فی طریق خاص الی کمال مخصوص کاستعداد النطفه الانسانیه لصورتها بخلاف ما یضاف الیه الذاتی لانه کلاالطرفین من الوجود و العدم و التعین ناش من قبل الفاعل.)۱۶
(در امکان ذاتی دو طرف وجود و عدم برای شیئ علی السویه است و تعیّن از جانب فاعل ناشی می شود, ولی در امکان استعدادی یک طرف تعیّن پیدا می کند زیرا شئ را در طریق خاص, به کمال مخصوص سوق می دهد. پس استعداد نطفه انسانی برای صورت انسانی است یعنی نطفه ای که امکان استعدادی انسان شدن را دارد انسان شدن در او تعیّن پیدا کرده است نه آن که نسبت آن علی السّویه باشد.)
تهافت و اضطراب سخنان صدرالمتألّهین
شهیدمطهّری بعد از بیان تأیید احتمال دوّم با استناد به سخن سبزواری می نویسد:
(ولکن بعد اللتیا و التی سیجیی ٌمن ال
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 