پاورپوینت کامل الهامی ازامام خمینی ۹۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل الهامی ازامام خمینی ۹۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل الهامی ازامام خمینی ۹۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل الهامی ازامام خمینی ۹۷ اسلاید در PowerPoint :
۳۹۲
از دانشمند خـوش ذوق, خـدمتگزار و فـداکارمرحـوم حجت الاسلام سید
علـی مـحـمـد وزیـری, دفتـری به یادگـار مـانـده به نـام: مجمع
الجـواهـر, در چـهـار جـلـد و دارای چـهـارصـد و سـی بــرگ, در
بـردارنـده مقـاله و یـادداشـتـها و یادگـارهایـی از عالمـان و
اربـاب فضل و کمـال که به در خـواسـت وی, در سـفـر و حضـــــر,
نگاشته اند و نیز نامه هایـی که بزرگان به ایشان نـوشته انـد. ۱
از جـمـلـه کسانـی که در ایـن دفتر مطلب به یادگار نـوشته اند,
می تـوان از امـام خمینی و مرحـوم آیت الله سید روح الله خاتمی
نام برد.
مـرحـوم خـاتـمـی در هشـــتـم ذی حــــجه ۱۳۶۶ , بـرابـر بـــا
۱۳۲۶/۷/۳۰شمسی مـطـالـبـی در ایـن دفتر نوشته است که در ادامه,
فرازهایی از آن نقل خواهد شد.
امـام خـمـیـنـی, سه سـال پیـش از تـاریخ یـاد شـده, یعنــی در
یازدهـم جـمـادی الاولای سـال ۱۳۶۳ , بـرابـر با سال ۱۳۲۳ شمسـی,
در چهل و سه سـالـگی, این نـوشتار را, که نخستیـن بیانیه سیاسی
ایشـان به شمـار مـی رود, به یـادگار گذاشته است.
ایـن بـیـانـیه پـر شـور, پــس از بسمـله, بـا ایــن جمله آغاز
مـی شـود: (بخـوانیـد و به کـار ببنـدید).
امـا م در پـایـان ایـن بیـانیه هشـدار دهنـده مـی نـویسد:
(هـان! ای روحـانـیـیـن اســـلامــــی, ای علمـای ربـانـــی, ای
دانشمنـدان دیـنـدار, ای گـویـنـدگـان آیـیـن دوست, دینــداران
خـدا خواه, ای خـداخـواهان حق پرست, ای حق پرستان شرافتمند, ای
شرافتمندان وطـن خـواه, ای وطـن خـواهان باناموس, مـوعظت خـدای
جهان را بخـوانیـد و یـگـانـه راه اصـلاحـی که پیشنهاد فرمـوده,
بپذیـریـد و تـرک نفعهای شـخـصـی کـرده, تـا هـمـه به سعادتهای
دو جهان, نایل شـوید و با زندگانـی شرافت مندانه دو عالـم, دست
در آغوش شـوید: (ان لله فی ایام دهرکـم نفحات الا فتعرضوا لها.)
امـروز, روزی است که نسیـم روحانـی الهی وزیـدن گـرفته و بـرای
قیام اصـلاحـی, بهتـریـن روز است. اگر مجال را از دست بـدهیـد و
قیام برای خـدا نـکـنید و مراسـم دینـی را عودت نـدهید, فرداست
که مشتـی هـرزه گـرد شـهـوتـران, بـر شـما چیـره شـونـد و تمام
آییـن و شــــرف شمـا را دستخـوش اغــــراض بـاطله خـود کننـد.
امـروز شـمـا در پـیـشـگـاه خـدای عالـم چه عذری داریـــد؟ همه
دیدیـد کـتـابـهای یک نفر تبریزی بـی سر و پا را که تمام آییـن
شماها را دسـتـخـوش ناسزا کـرد و در مرکز تشیع, به امام صادق و
امام غایب, روحـی له الفداء, آن همه جسارتها کرد و هیچ کلمه ای
از شماها. امـروز, چه عذری در محکمه خـدا دارید؟ ایـن چه ضعف و
بیچـارگـی است کـه شما را فـرا گـرفته؟ ای آقای محتـرم که ایـن
صفحـات را جمع آوری نـمـودیـد و به نظر علمای بلاد و گـوینـدگان
رسانـدید, خـوب است, یک کـتابـی هم فراهـم آوریـد که جمع تفرقه
آنان کند و همه آنان را در مـقـاصـد اسلامـی همراه کرده, از همه
امضا می گرفتید که اگر در یک گـوشه مملکت به دیـن جسارتی می شد
همه یک دل و جهت از تمـام کشـور قیـام مـی کـردند….
شـمـاهـا که به حق مشروع خـود قیام نکردید, خیره سران بـی دیـن
از جـای بـرخـاسـتند و در هر گـوشه, زمزمه بـی دینی آغاز کردند
و به هـمـیـن زودی, بـر شما تفـرقه زده ها چنان چیره شـونـد که
از زمـان رضـا خـان, روزگـارتـان سخت تـر شـود:
مـن یـخـرج مـن بیته مهاجرا الی الله ورسـوله ثـم یدرکه المـوت
فقد وقع اجره علی الله.)
ایـن بخـش از بیانیه امـام, دربـردارنـده دو نکته اسـاسـی است:
۱. تفـرقه عالمـان دیـن و زیانهای آن .
۲. هجـوم دشمنـان, به بنیـانهای دینـی مسلمـانان.
ایـن دو مـوضـوع, امروز به گـونه و شکل دیگـری, کـم و بیـش, رخ
نمـوده اسـت. از یک سـو غرب غارتگـر, تمام توش و تـوان خـود را
برای در هـم پیچیـدن طـومار اسلام به کار بسته است و به فرمـوده
علـی(ع):
(الا وان الـشـیـطـان قـد زمر حزبه واستجلب جلبه لیعود
الجـور الـی اوطـانه ویـرجع البـاطل الـی نصــابه.)۲
آگـاه بـاشـیـد که شیطان حزب خـود را بـرانگیخته و سپاه خـویـش
بسیج کـرده, تـا بـار دیـگـر سـتـم در جای خـود مستقـر گـردد و
باطل به جایگاه خود باز گردد.
یـک نـگـاه به حـال و روز کشـورهـای اسلامـی, بـویژه شیعیان, به
خـوبی ایـن حـقـیـقـت را آشـکـار می کند: وضع جانکاه, دردآور و
کشنـده شـیـعـیان عراق, شیعیان مظلـوم و ستمـدیـده افغانستان و
دردهـای بـی حـد و مـرز آنان, شیعیان لبنـان و یـورشهای پیاپـی
صهیـونیستهای خـون آشـام, عـربـده کشیها و خـــون ریزی و غداره
بنـدی وهابیان و ایادی آنـان عـلیه شیعیان در پـاکستان, فقـر و
بـی خانمانـی شیعیان کشمیر و هـنـد, قـتـل و غـارتهای مسلمانان
الجزایر, قتل عام و آوارگـی مـسـلـمانان بـوسنـی و هرزگـویـن و
بـالکـان, زنـدان هـای مخـوف پـاره ای از کـشـورهـای اسـلامـی و
زنـدانیـان رزمنـده و مبـارز مسلمـان, از یک سـو; و هـجـوم بـی
محابـا و پیاپـی فکـری و فـرهنگـی بـرای زدودن اسلام از صـفـحـه
تـاریـخ, از سـوی غرب و همفکـران سلمـان رشـدی و سلمــــــــان
رشـدیـهـای دسـت آمـوز غـرب در بیـن مسلمـانــــــان و در داخل
کشـورهای اسـلامـی, تـا مـسـلـمان نمـاهایـی که هـر سـاله, دهها
کتاب, جزوه و مـقاله بـرضـد باورهای مسلمانان و شیعیان نشر مـی
دهند۳ و از دیگر سـوی, با دریغ و افسـوس, نبـود همدلی, همراهی,
همکاری, مهربانی و مـهـرورزی در بـیـن عـالـمان دیـن, آن گـونه
که بایـد باشـد و ایـن, فاجعه آفـریـن است و بـر عمق فاجعه مـی
افزایـد. امـام خـمـیـنـی, ایـن رخـدادهـا را در آیـینه زمــان
دیـده که از پـراکـنـدگـیـهـا و از هـم گسستگیها و تفـرقه هــا
شکـوه داشته است. پـایـان شـوم و سرانجام پـرادبار تفرقه را به
خـوبـی و به روشنـی در آن سـالـهـای دور درک کـرده که چنیــــن
دردمندانه از تفرقه و نبـود همدلـی و همراهی و مهربانی و جدایی
دلها سخـن گفته است. ایـن تـفرقه, اکنون نیز, کـم و بیـش وجـود
دارد. البته منظور تنها اختلافهای سیـاسـی نیست. راسـتـی, چــرا
باید دو, یا چنـد عالـم امامـی, با آن همه نکته های مـشـتـرک و
هـدف واحـد, در یک روستا, یا شهر, یا مـرکز استـان, یا کـشـور,
آنـقـدر اختلاف سلیقه و نظر داشته باشنـد که دیدار آنها, اگر رخ
بدهد, تنها در مجلسهای ترحیم باشد؟ آیـا هیچ می دانیـم که ایـن
گـونه اختلافها و دوگانگیها, بزرگ تریـن ضـربـه را بـه مردم مـی
زند؟ و دشمنان, که نه ایـن سـوی درگیری را قـبـول دارنـد و نـه
آن سـوی درگیـری را, از خـوشحـالـی در پـوست خـود نمـی گنجنـد؟
عـلـم و تـجـربـه گـواه است که هیچ عاملی در سست کـردن پایه های
اعـتـقادی و دینی دینداران, به اندازه دو دستگی دو یا چند عاـم
در یک روستـا و یا شهر نیست.
راسـتـی چـرا مـا از اتحـاد و هجـوم سیل آسـای دشمنــان به همه
هستی مـسـلمانان, در غفلت به سر می بریم و بسان خـواب زدگانیـم
و تـوجه نـداریـم در پیرامـون مان چه می گذرد و اختلاف سلیقه را
تا این حد بزرگ کرده ایم؟
راسـتـی چـرا برای تالیف قلـوب و اجتماع بـرادرانه عالمان دیـن
کاری نمی کنیم؟ در ایـن راه تاکنـون, چه گامی برداشته ایـم؟ در
پاره ای از مـسـائل, روزها, بلکه هفته ها تحقیق و کاوش می شـود
و مبالغی کـلان هـزینه می گردد, سمینار و کنگره ها می گیریـم که
البته بجـا هـم هـست و فایـده های بسیاری دارد, از جمله: احیای
آثار و مآثر عالمان و نمایاندن ایـن که بزرگان چه کردند و چسان
به وظیفه خـود جـامه عمل پـوشاندند. آیا پسندیده نیست کنگره ای
هم برگزار کنیم بـرای آشـنـایی به رسالت خود در ایـن عصر و نیز
برای نزدیک کردن قلبها به یکـدیگر و تالیف قلـوب بیـن عالمان و
اجتماع آنان؟ بـررسـی عـلـتـهای پـدیـد آمـدن اختلاف, راهکارهای
زدودن آن, با یک دبـیـرخـانـه هـمـیـشـگـی, پـرتلاش بـرای تالیف
قلبها و استـوارسـازی دوستیها و برادریها.۵
راسـتـی آن هـمـه روایـات شـریفه در ارزش (زیـاره الاخــــوان),
(تذاکـر الاخـوان)۶ و روایات بسیار (اصلاح ذات البیـن) و روایـات
جـایز بـودن دروغ در مـقـام اصـلاح و جـمـلـه شـریـفـه مـولـــی
الـمـوالـی حضـرت امیـرالمـومنیــن (ع):
(اصلاح ذات البیـن افضل مـن عامه الصلاه والصیام.)۷
و…
آیـا برای ایـن وارد شده اند که ما آنها را برای مردم بخوانیـم
و دیگـران را به آنها فـرا بخـوانیـم؟
بسیـاری از طلاب و فضلا که در منـاسبتهای تبلیغی از قـم, به جـای
جای ایـران اسـلامـی سفر مـی کنند, از جمله نخستیـن پرسشهایی که
با آن رو بـه رو مـی شـونـد و پـاسخ درستـی هـم برای آن ندارد,
پـرسـش از همیـن اختلافها و تفـرقه هـا و پـراکندگیهاست.
عـالمان بزرگ مذهب ما, که به آنان و فهمیـدن سخـن آنان مبـاهات
می کـنـیـم, مانند: شیخ مفید, سید مرتضی, سید رضـی, علامه حلـی,
شهید اول و شـهید ثانـی, قدس الله اسرارهـم, با عالمان اهل سنت
نشست و بـرخـاسـت و منـاظره و رفت و آمـد و رابطه شـاگـــردی و
استادی داشته اند.
حـدود چهل تـن از عالمـان بنـام اهل سنت, به شهیـد اول اجــازه
روایت داده و او را بـسـیار ستـوده انـد.۸ شهید ثانـی یک سال و
انـدی, در سـال ۹۴۲ و ۹۴۳ در مصـر در نزد شمار زیادی از عالمان
اهل سنت به تحصیل پرداخته است.۹
حـرکـت خـردمنـدانه و سنجیـده ایـن بزرگـان بـــرای حفظ تشیع و
جلـوگیـری از گـوناگـون هجـومهای مخـالفان به شیعه, بسیار اثـر
داشته است. بـی گـمـان اختلاف نظر و سلیقه دو عالـم شیعی, هـرگز
به پـایه اختلاف دو عـالـم شیعی و سنـی نمـی رسـد. بنـابـرایـن,
دیـدار, گفت و گـو, انتقاد دوسـتـانه و دلسـوزانه از یکـدیگـر,
گـرچه اختلاف نظر و سلیقه بسیـار بـاشـد, محذور شـرعی نـــدارد.
با چنیـن گـردهماییها و جلسه هایـی, اختلاف نظرها هـر چنـد زیاد
باشـد و در جـامـعـه هـم منتشر شـود, زیانـی نمـی رسانـد و اثر
ناجوری نمی گذارد؟
دو عـالـم بزرگـوار معاد باور مـی شناسـم که از لحاظ نظری علـی
طـرفـی نـقـیـض هستنـد: یکـی به شـدت طـرفـدار عرفان نظری و از
پیروان مکتب ابـن عـربـی و دیـگـری از مـخـالـفان پـر و پا قرص
عرفان و حکمت مـتـعـالـیـه, ولـی هـر دو بـا هـم صمیمـی و گـرم
هستند و رفت و آمد دارند.
آیـا بهتـر نیست ما بسیاری از انتقادهای از یکـدیگر را دوستانه
و در جـمع یکدیگر مطرح کنیـم و آنها را بر مرکب راهـوار امـواج
سوار نـکنیم و به دست دشمـن و یهود و نصارا نسپاریم و نگذاریـم
مطالبـی که تنها باید در حریـم حـوزه مطرح باشد, مشاهد هر جایی
شود؟ شـایـد گـفـتـه شـود: شماری اهل بدعت هستند و همنشینـی با
ایشـان, نـادرست و سبب تـرویج بـدعت است.
در پـاسـخ مـی گوییـم: با اجتماع, نشست و بـرخاست, گفت و گـو و
سخـن هـم را شنیدن, بهتر می شـود جلوی بدعت را گرفت, تا مخالفت
در هـر کـوی و بـرزن و بـرفـراز مـنبـر. گیریم که بپذیـریـم با
ایـن امـور, بـدعتگذار, بـاز داشته نمـی شــود و از کژ راهه به
شاهـراه نمـی آیـد, در ایـن صـورت, وقتـی همه علمان از نزدیک و
بدون واسطه, با آرای چنیـن بدعتگذاری آشنا شدند, همگـی یکصدا و
همنـوا, او را از جامعه طرد می کنند و بهتر مانع رواج بدعت مـی
شـونـد. امـام خمینـی در سـال ۵۷ گفته است:
(یـکـی از اقسام روابط که مـن سابق می خواستـم در قم ایجاد کنم
و نـگـذاشـتـنـد ایجاد بشـود (خداوند اصلاحشان کند ان شاء الله)
مـن بـنـابـرایـن گـذاشـتم که در تمام ایران, یک روز تعطیل, یک
روز اجـتـماع باشد, اجتماع اهل علـم. یعنـی فرض کنید روز شنبه,
یا شب شـنبه, تهران یک اجتماع اهل علمـی باشـد, خـراسان اجتماع
اهل علمی بـاشـد, فـلان ده هـم اجتماع اهل علمـی باشـد, ایـن یک
سـازمـانـی بـود, نگذاشتنـد, نفهمیـدند.)۱۰
بـر اسا ایـن رهنمـود امام, خیلـی بجاست که عالمان طـراز اول و
نیز طـبـقـه دوم هـر شهر, دست کـم هـر دو ماه یک بـار, در منزل
یکـدیگر اجـتماع کنند و با تبادل نظر و رایزنـی, در نزدیک کردن
دیدگاهها بـه یـکدیگر بکـوشند و بر فرض که هیچ بحث و مذاکره ای
هـم نکننـد, نفـس همیـن اجتماع, مـایه اجتمـاع قلبـی و نیز سبب
دلگرمی مـومنان می شـود و خناسان و فتنه انگیزان و آتـش بیاران
معرکه را خلع سلاح و رسـوا مـی کند.
اگر گفته شـود وقت عزیز و گـرانبهاست و نبایـد صـرف بـرگزاری و
حضور در چنین جلسه هایی شود.
در پـاسـخ می گـوییـم: بـی گمان فایده های چنیـن اجتماعی, خیلی
بیش تـر از بحث استصحاب تعلیقی و مـن الواضع و موضوع علـم اصول
و منـی مـالانـفـس لـه است که روزها و شایـد هفته ها صرف بحث از
آنها مـی شـود. حـقیقت آن است که امـروزه اجتمـــــاع و نشست و
برخاست و گفت و گـوی عـالمان, بیـش تر تشکیلاتـی است و کسانی که
خارج از تشکیلات و تـشـکـلـهـای رسمـی هستند, چنـدان با یک دیگر
انسـی نـدارنـد. بـرخلاف زمـانـهـای پیـش که رفت و آمـد عالمـان
نامدار به شهرهای خـود, یکـی از انگیزه های اجتماع (بیـش تر )و
رفت و آمد می شـد. بـا تـوجه به آنچه گذشت به نظر مـی رسـد اگر
مـوضـوعی دیـروز به نظر اسـتـاد شـهـیـد مطهری (مشکل اساسـی در
سازمان روحانیت) ۱۱ بـود, امـروز مـشـکـل اسـاسی همیـن کشمکشها
و مشاجره ها و اختلافهاست و بـجـاسـت کـه خـردمنـدان قـوم, تمام
هم و غم و توش و توان خود را برای ریشه کـن کردن و یا دست کـم,
کم کردن آن, به کار بندند. چـنانکه در آغاز ایـن نوشتار یادآور
شـدیـم آیت الله سیـد روح الله خـاتـمـی, حـدود پـنجـاه و چهار
سـال پیـش, در سـال۱۳۶۶ه.ق در مجمع الـجـواهـر مـرحـوم وزیــری
مطالب عبرت آمـوزی نوشته است و در همان نـوشتار درباره روحانیت
می نـویسد: (تشتت افکار, بـی نظمـی دستگاه روحانیت… و هزاران
دردهـای دیگـر, پـیـکـر جـامعه مسلمـانـان, بخصـوص روحـانیت را
بسیـار ضعیف سـاخته و تـهـدیـد بـه نیستـی مـی کنـد… افسـوس!
فـرصتـی که در ایـن چنـد سال, گـردش روزگـار بـه دست ما داد که
بایست آن را غنیمت شمرده و با درس عـبـرتـی که از روزگار گذشته
بایست گرفته باشیـم, به نقاط ضعف و عـلـل انـحـطـاطـ خـویـش پی
ببـریـم و بـا کمـال سـرعت به اصلاح آن بـپـردازیـم و ایــــــن
دسـتـگـاه را مـرمت[ کنیـم] و پایه های آن را بـراسـاس مـحـکـم
قـرار دهیـم که بتـوانـد در مقابل گردبادهای مخالف روزگـار کـه
مـوقتا ساکـن[ شـده] و دیر یا زود, وزیدن خـواهـد گرفت, چـنـدی
مقاومت کند, کوچک تریـن استفاده نکردیـم که سهل است, شاید سـوء
استفاده هـم کردیـم و عما قـریب ایـن فـرصت از دست ما رفته, ما
هـمـانیم که بـودیـم و دشمنان ما همان و در اولیـن حمله از پای
در خواهیم آمد و آیا مسوول آن کیست؟ مـن نمی دانم. بـگـذریـم و
بـیـش تر پریشان نگـویـم. خدا می داند هر وقت به ایـن مـسـائل,
به مناسبتی تـوجه می کنـم, از شدت تاثر, پریشان[ می شـوم] و از
مغز پریشان, جز فکر پـریشان تـراوش نخـواهـد کـرد. حـضـرت آقای
وزیری ببخشید معذرت می خـواهـم که چند صفحه از کتابچه شـمـا را
به لاطائل اشغال کـردم ولـی اکنـون که منظور شما از تنظیـم ایـن
دفـتـر تـامین نشده, بگذارید گفته های پریشان مـن هم در آن ثبت
بـاشـد.)۱۲ بـاری, سـیـره رسـول اکـرم(ص), بـرای مـا در ایـــن
زمینه, بهتریـن الـگـوسـت. مـی دانـیـم که آن وجـود مقدس, برای
حفظ مصالح عالیه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 