پاورپوینت کامل نگاهی به کاستیهای اخلاقی در حوزه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگاهی به کاستیهای اخلاقی در حوزه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به کاستیهای اخلاقی در حوزه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به کاستیهای اخلاقی در حوزه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۸۳

حوزه های علمیه، از آغاز تا کنون، با تلاش فراوان ارزشها را پاس داشته و راستان و استوارانی را پرورده و به جامعه انسانی تحویل داده است.

خدمات شگفت حوزه ها در راه تعالی اخلاقی انسانها و پراکندن ارزشهای اخلاقی به ژرفای جامعه، بر هیچ حق گرایی پوشیدن نیست.

گذشته درخشان حوزه ها و روش زندگی مردان خدا و اسوه های دانایی و پرهیز کاری، گواهی است صادق بر این سخن. امّا هیچ گلی بی خار نباشد و هیچ آینه شفافی بی غبار. اگر باغبان، همیشه در کار از بین بردن خارها از پیرامون گل نباشد و تمیز کننده ای نباشد غبار از آیینه بر گیرد، گل از بهره دهی می افتد و آیینه از جمال نمایی.

حوزه های علمیه نیز، به حکم طبیعت خود، اگر مراقبت نشوند و نیک خواهان شبان و روزان در کار اصلاح و آفت زدایی از آنها نباشند، رخشانی خود را از دست خواهند داد و رکود گریبانشان راخواهد گرفت. از این روی، در این مقال، نگاهی داریم به کاستیها، به امید آن که مصلحان برخیزند و کمر به اصلاح بربندند. پیش از پرداختن به کاستیها، یادآوری دو نکته را لازم می دانیم:

.۱ مفهوم اخلاق: آنچه ما در این نوشتار از «کاستیهای اخلاقی» اراده داریم، رفتار فردی حوزویان نیست. خوییهای ناشایست، که بر رفتار و گفتار، سایه می اندازند، برخاسته از درونی تزکیه نشده و نازیبایند و از مقوله اخلاق.

امّا برای اخلاق، معنای گسترده تری هم می توان در نظر گرفت که تمام رفتارهای ناشایسته و شایسته را در بر بگیرد.

بنابراین، کاستیهای اخلاقی در حوزه، یعنی هر گونه رفتاری که از طلبه و عالم دیده شود که به گونه ای نابهنجاری اجتماعی باشد و ناسازگار با اصول گروهی و سازمانی روحانیت.

با این نگرش به اخلاق، بسیاری از آداب اجتماعی، در مفهوم اخلاق، داخل است و رعایت نکردن هر یک از آداب و اخلاق فردی و اجتماعی را که به گونه ای نابهنجاری به شمار می رود، می توان کاستی اخلاقی شمرد.

.۲ کاستی و کمال: بررسی کاستیها و کمالها، بدون درک مفهوم آنها، امکان ندارد. راغب اصفهانی می نویسد:

«کمال الشئ حصول ما فیه الغرض منه»(۱)

کمال هر چیزی، در آن است که هدف از آن به دست آید.

«النقص الخسران فی الحظّ.(۲)»

نقص آن است که بهره لازم، از آن به دست نیاید.

نقص و کمال، مترتب بر یکدیگرند.

بدون زدودن کاستیها و برداشتن باز دارنده ها، به کمال نمی توان دست یافت.

علی(ع) می فرماید:

«لن تدرک الکمال حتی توقی عن النقص(۳)»

درک کمال، بی رهایی از کاستی ممکن نیست.

کاستیها، چون آیینه اند که انسان را به سوی کمالها و آراستگیها می کشانند.

اگر انسان در پیرامون خود، کمبودی را نمی دید، هیچ گاه به سراغ کمال نمی رفت.

نقصها آیینه وصف کمال

و آن حقارت آینه عز و جلال

هر که نقص خویش را دید و شناخت

اندر استکمال خود، ده اسبه تاخت

کاستی و کمال، از مقوله ناسازگارها نیستند، بلکه هماره نقص، کششی به سوی کمال دارد و کمال هم، زمینه ای برای پذیرش کاستی.

اگر هدف کلی و مقدسی را در نظر بگیریم و برای رسیدن به آن، حرکتی را بیاغازیم، به هر اندازه که به آن نزدیکرتر شویم و در سمت و سوی آن قرار گیریم، از کاستیها کم کرده و بر کمال خویش افزوده ایم.

مسأله کاستی و کمال، امری است نسبی و دارای مراتب گوناگون. دیدگاهها نیز در ملاک و معیار نقص و کمال، گوناگونند. امّا همه اهل نظر، بر این نکته اتفاق نظر دارند که بر طرف کردن هر کاستی، گامی است به سوی کمال و رشد.

البته انسان، استعداد رسیدن به کمالهای بسیار، در ابعاد گوناگون را دارد و لکن، باید پیش از هر چیز، کاستیهای خود را شناسایی کرده و آنها را از خود دور ساخت؛ زیرا

دل آینه صورت غیب است و لکین

شرط که بر آینه زنگار نباشد

تا زمانی که «حب نفس» در انسان باشد، صفحه جان، منبع تابش انوار حقیقت نخواهد شد و تا دیو خود بزرگ بینی از خانه دل بیرون نرود، فرشته حقیقت و بندگی رخ نمی نماید.

جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی

غبار ره بنشان تا نشر توانی کرد.

تا دل و جان آدمی از هر چه غیر اوست، پاک نگردد، جایگاه جوشش حکمت و حریم یار نمی شود:

«القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیر الله.»

سعدی بشوی لوح دل از نقش غیر او

علمی که ره به حق ننماید جهالت است

تمام پیامبران و امامان(ع) بر آن بودند که زمینه زدایش کاستیها و پیدایش و پرورش رشد و کمالها را فراهم آورند، تا انسان را از فرش به عرش و از خاک به افلاک برسانند:

«انّما بعثت لأتمم مکارم الاخلاق(۵)»

بر انگیخته شدم برای کامل کردن نیکوییهای اخلاقی

حوزه های علمیه ادامه دهنده این هدف و میراث بر این رسالت بزرگند. یبش از هر چیز باید خد را از کاستیها برهانند و به کمالهای اخلاقی نزدیک سازند. شناخت باز دارنده های کمال در حوزه و زدودن آنها، بسیار حیاتی است و باید به سرعت انجام پذیرد. بویژه در این زمان که حوزه و روحانیت، افزون بر هویت و شناسه رسته ای، شناسه سیاسی و اجتماعی نیز یافته است. حضور عالمان حوزه در صحنه سیاست و اجتماع، زمینه بروز بسیاری از کاستیها را نیز، فراهم ساخته و دوست و دشمن کارهای آنان را به بوته بررسی نهاده است؛ از این روی، شناخت کمبودها و بر طرف کردن آنها از دامن حوزه و روحانیت، ضرورت دارد.

پرداختن به کارهای اجرایی و دخالت در امور سیاسی و اجتماعی، نباید روحانیت را از این مهم باز دارد.

در کنار کارهای علمی و اجتماعی، باید بخشی از وقتها به زدودن کاستیها اختصاص یابد.

امام موسی بن جعفر(ع) در دستور العملی جامع، از شیعیان می خواهد که پاره ای از وقت خود را در راه شناخت کاستیها به کار برند و از زبان دوستان امین و صادق، به ضعفهای خود پی ببرند و در پی اصلاح آنها برآیند.(۵)

پیامبر اکرم(ص) می فرماید:

«اذا اردالله بعبد خیراً فقهه فی الدین و زهده فی الدنیا و بصرّه عیوبه.(۶)»

هر گاه خداوند بخواهد به بنده اش خیر دهد، او را دین شناس و بی رغبت به دنیا و بینای به عیبهایش می سازد.

در اهمیت، آفت شناسی و آفت زدایی، روح و روان، همین بس که پیامبر اکرم(ص) آن را در ردیف«تفقه در دین» قرار داده است. حتی می توان گفت: تفقه در دین، بدون زهد در دنیا و زدودن کاستیهای اخلاقی، کارساز نیست. نخستین گام در خود سازی و زدودن کاستیهای اخلاقی از دامن حوزه، شناخت آنهاست. تا احساس درد نکنیم، به فکر درمان نخواهیم افتاد:

هر کجا دردی دوا آنجا رود

هر کجا پستی است، آب آن جا رود.

هر کجا مشکل، جواب آن جا رود

هر کجا فقری نوا آن جا رود.

حوزه، مزرعه ای را می ماند که افزون بر آبیاری، نیازمند است که علفهای هرز آن، وجین شود. آموزشهای اخلاقی، تا اندازه ای

به این مهم کمک می کند، اما کاستیها را از بین نمی برد. باید راه حلّ اساسی پیدا کرد و ریشه کاستیها را از بین برد.

شهید ثانی در این باره می نویسد:

«رجل زرع زرعاً فنبت و نبت معه حشیش یفسده فامر بتنقیه الزرع عن الحشیش بقلعه من اصله فاخذ یجزّ رأسه و یقطعه فلا یزال یقوی اصله و ینبت.

لان مغارس النقائص و منابت الرذائل هی الاخلاق الذمیمه فی القلب فمن لا یطهر القلب منها لم تتم له الطاعات الظاهره الاّ مع الآفات الکثیره(۷)»

شخصی در زمینی به کشاورزی می پردازد. هنگامی که کشته او می روید، همراه آن بوته ها و علفهای هرز نیز می روید، دستور می دهد که زراعتش از علف هرزها پاک سازند.

وجین کننده، به جای ریشه کن ساختن علفهای هرز آنها را از وسط می برد و ریشه آنها، در دل زمین باقی می ماند و سرانجام آن علفهای هرز، دو باه با قدرت و نیروی بیشتر می رویند. کانون و مرکز رویش زشتیها و ریشه تمام پستیها در انسان از اخلاق وخویهای نا مطلوب اوست. اگر کسی زمینه قلب و درون خویش را از این گونه خویها پاک نسازد، پیروی ظاهری او نیز، نا تمام خواهد بود.

علمای اخلاق، از جمله غزالی وفیض کاشانی، بخشی از نوشته های خود را به شرح و شناسایی کاستیهای اخلاق اختصاص داده اند و زیر عنوان«مهلکات» مباحثی را به میان آورده اند. آن گاه، در بخش دیگری به عنوان«منجیات»، راه حل نشان داده اند.

حوزه نیز، برای بررسی کاستیهای اخلاقی و زدودن آفات درون سازمانی خویش، نیازمند آن است که در آغاز آفات رسته ای خود را بشناسد و سپس راه رهایی از آنها را پیش روی حوزویان بنهد. اینک، برخی از کاستیها را بر می شماریم:

کم توجهی به معنویات

اسلام، دین معاد و معاش، سیرت و صورت و باطن و ظاهر است. به همان اندازه که بر امور معنوی تأکید دارد، بر اداره زندگی به گونه آبرومندانه نیز، سفارش کردهاست.

نکوهش اسلام از گرایش به دنیا، به معنای آن نیست که باید گرد دنیا نگشت و آن را کنار نهاد، بلکه آنچه در دین نکوهش شده، آزمندی و دنیا را هدف قرار دادن است. از این روی، دوستی دنیا و وابستگی و علاقه شدید به آن. ریشه همه گناهان شمرده است: «حب الدنیا رأس کل خطیئه(۸)»

اسلام، برای جلوگیری از یک بعدی شدن پیروان خود و نیفتادن آنان در وادی مادیات، برنامه هایی دارد که به کار بستن آنها، در سر و سامان دادن زندگی مادی و معنوی، نقش مهمی دارد.

امر بر گزاردن نمازهای روزانه و حج و گرفتن روزه و پرداخت خمس و زکات برای آن است که مسلمانان، همواره بکوشند از ظاهر به باطن و از معادش به معاد روزنه ای ایجاد کنند و بدین وسیله، از فرو رفتن در مسائل مادی، خود را برهانند.

یا ائمه(ع) بسیار سفارش کرده اند که وقتها تقسیم شود و در هر وقتی به کاری پرداخته شود: ساعتهایی برای کسب و کار، ساعتهایی برای استراحت و ساعتهایی برای ارتباط با خدا(۹).

این گونه سفارشها نشان می دهد که اسلام، چنان برنامه ریزی کرده که امور معنوی بر امور مادی، پرتو افکند.

در این آیین، پرداختن به هر کاری که فراموشی آورد و از معنویات به دور کند، پذیرفته نیست، گر چه آن کار، فراگیری دانش باشد.

بنابراین، همه ما مسلمانان وظیفه داریم همراه تلاش و کوشش برای دنیا بهتر و قطع وابستگی و به دست آوردن استقلال اقتصادی در جامعه اسلامی، به امور عبادی و معنوی نیز، بپردازیم و این دعای بلند قرآنی را، همیشه بر زبان جاری کنیم:

«ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا غذاب النار.(۱۰)»

این مهم، برای روحانیت، بیش از دیگران ضرورت دارد. آنان که در مقام الگو دهی و رهبری امت اسلامی قرار دارند، گفتار و رفتارشان، باید یادآور رفتار و روش زندگی پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) باشد.

امّا سوگمندانه این شیوه پسندیده، آن گونه که باید و شاید، در حوزه های دینی جلوه ندارد. اندک شمارند، آنان که بر این سیره اند و این پیامدهای ناگواری دارد که باید برای درمان آن به گونه جدی اندیشید.

امروز، باید معلمان اخلاق و زعمای حوزه، روی احیای شخصیتهای موفق و بلند آوازه در میدان دانش، که به معنویات رویکرد جدّی داشته اند و این سبب شده که عمرشان پر بار وبرکت باشد و بسیاری از دانش آنان بهره ببرند، سرمایه گذاری کنند و سیره و روش آنان را برای کسانی که تازه گام در راه نهاده اند و به حوزویان پیوسته اند، بنمایانند.

درباره علاّمه امینی، نوشته اند:

«وقتی وارد حرم مطهر حضرت امیر المؤمنین(ع) می شد، از پایین پا، به بالای سر نمی رفت. رو به حضرت می ایستاد و گریه شدید می کرد. خود ایشان فرمودند: از آن وقتی که در نجف هستم، از طرف بالا سر حرم نرفته ام.(۱۱)»

اینک بر زعمای حوزه است که با برنامه ریزی و با روشهای جدید و بهره وری از ابزار نو، بنمایانند که علامه امینی، که یک تنه کار دهها پژوهشگر و محقق و مؤسسه را به سامان رساند و شیعه را بیمه کرد و «الغدیر» به بازار دانش عرضه داشت، با نگهداشت این گونه آداب ظاهری و حریم گرفتن در حرم یار، و بهره وری از برکات این خضوع و خشوع و رویکرد به معنویات بود.

یا:

روزان و شبان، این نکته را برای طلاب یادآوری کنند: تا انسان ارتباط بین خود و خدایش را اصلاح نسازد، رابطه او با مردم، اصلاح پذیر نخواهد شد. تا در سیرا نفسی به جایی نرسد، نمی تواند هدایتگر نفوس، به سوی حقیقت و کمال مطلق گردد. رفتار معنوی و اخلاق انسان برخاسته از درک و برداشت صحیح و سالم انسان از خود و جهان است و بدون این معنی زندگی جز سرابی بیش نخواهد بود و هر بنایی، بسان تار عنکبوت، از هم گسسته خواهد شد(۱۲).

یا:

برای این که طلاب بلند همتی پرورش یابند، تا عرصه زندگی را از ذلتها و زبونیها، پاک گردانند و روح عزت را در کالبد جامعه بدهند و ملتی سر بلند و عزتمند تربیت کنند، ضرورت دارد که بلند همتان، از برنامه ای جدّی و دقیق شناسانده شوند و راه الگوگیری نموده شودو روشن شود که: حوزه های علمیه، انسانهای والا و بلند همتی را در خود پرورش داده که هر کدام به نوبه خود، می توانند جهانی را همت آموزند و عزت بخشند.

که با تمام امکاناتی که برای آنان مهیا بوده، به مال و مقام پشت پا زده اند و هر چه دنیا به آنان روی آورده، آنان، سر سختانه تر از آن روی برگدانده اند.

شیخ انصاری، در روزگاری که مرجع بود و با نفوذ، چنان زاهدانه زیست و به دنیا بی رغبتی نشان داد و با عزت نفسی زندگی کرد که همگان را به حیرت وا داشت.

او، نه تنها مواظب زندگی شخصی خود بود که به رفتار و گفتار و زندگی اطرافیان و آنان که با او نسبتی داشتند، توجه داشت که مبادا با نام او حرکتی انجام دهند و قداست و پایگاه ارجمند مرجعیت را لکه دار کنند.

نقل کرده اند، به برادرش که آهنگ زیارت امام هشتم(ع) را داشت، سفارش کرد:

«در این سفر، خواه نا خواه، بین تو و شاه امرای دولت ایران، ملاقاتی روی خواهد داد، ولی مواظب باش، مبادا عزت نفس را از دست دهی و از آنها پول قبول کنی و بدین وسیله، خود را بنده آنان سازی و الاّ، اگر چیزی از ایشان پذیرفتی، دیگر پیش من نیا و در بازگشت از مشهد، در دزفول بمان(۱۳)»

رخنه در پیوند استاد و شاگرد

پیوند استاد و شاگرد، خوییهای نیک، آداب فردی و اجتماعی شایسته، باورهای عمیق، شجاعت، حق گویی و حق گرایی،گریز از دنیا، آخرت گرایی و عشق به اسلام راستین و… را از نسلی به نسل دیگر، انتقال می دهد. زیباییهایی که در حوزه می بینیم، از پیشینیان نیک سیرت به ارث رسیده، آن هم از طریق شاگردان نیک خصال. هر یک از شاگردان، به اندازه استعداد و توانایی و ظرفیت خویش، از اساتید خود ساخته، معنویات را فرا گرفته اند وبرای دیگر تشنگان حقیقت به ارمغان برده اند و این حرکت، با فراز و نشیبهایی ادامه داشته است. امروز نیز، نسیم دل انگیز این پیوند مقدس بر حوزه های علمیه می وزد ومهر آسا، همه زوایای تاریک را روشنایی می بخشد. امّا ابرهای تیره ای در این آسمان شفاف دیده می شود که هر صاحب دردی را دل نگران می کند که مبادا این پیوند آسمانی، کدر شود وغباری غم انگیز، آن را فرو پوشاند و حوزه از آن درخشش بیفتد و کم فروغ گردد.

این باغ پر گل و شاداب، چنانکه باید شاداب نمی نماد و گویا از آن عطر افشانی سابق، کاسته شده است. در مهر ورزی استادان به شاگردان، پرس و جواز حال و روزها، سیر زندگی، سیر دانش اندوزی و پند و اندرزهای پدرانه و راهنماییها پیامبرانه و… گویا کاستیهایی راه یافته که کندی در حرکت این کاروان رخ داده است.

پیوستگی استاد و شاگرد، پیوستگی همراه با مهر بوده است و اثر گذاری و تحول آفرینی.

تاریخ حوزه ها، صحنه های دلپذیر و نورانی را ثبت کرده و زبان به زبان به ما رسانده که حکایت از جلوه های ادب استادی و شاگردی دارد. از روشن ترین جلوه های ادب، در حوزه و در میان طلاب علوم دینی، نگهداشت حق استاد است.

در نوشته های اخلاقی، که ویژه طلاب و دانشجویان حوزوی نگارش یافته و هر طلبه ای باید به آن آشنا باشد و در عمل به آن پایبند، آمده است:

«زیاد از حدّ از استاد پرسش نکن… .

برای نشستن، جایگاهی را روبه روی او انتخاب کن و پشت سر او منشین. با گوشه چشم و چشمک زدن و یا دست خود، در محضر و حضور او، اشاره مکن… . به هنگام گفت و گو با وی، صدایت را بلند نکن. اگر کسی از استاد سؤال کرد، در پاسخ دادن به آن، پیشدستی نکن و…(۱۴)»

این سفارشها برای این است که پیوند استاد وشاگردی استوار بماند و رخنه در آن وارد نشود، زیرا اگر رخنه وارد شود، در سیر پیام گیری و پیام رسانی و آموزش و پرورش خلل ایجاد می شود و جامعه از بهره عظیم، محروم می ماند. و همچنین، روی گرداندن از این مسائل، طلبه را از رشد و تکامل و دستیابی به معارف ناب اسلامی باز می دارد.

آنان که توفیق یافته اند در فراگیری دانش دین و گسترش آن، حریمها را نگهداشته اند.

یکی از اساتید می گوید:

«بنده، حریم اساتید را بسیار بسیار حفظ می کردم. سعی می کردم، در حضور استاد، تکیه بر دیوار ندهم.
چهار زانو ننشینم. حرف را مواظب بودم زیاد تکرار نکنم. چون و چرا نمی کردم که مبادا سبب رنجش استاد بشود… .(۱۵)»

اسوه های ادب، در حوزه ها کم نبوده و نیستند. طلاب، مطالعه در زندگی آنان را باید، در برنامه کار خود قرار دهند و کم کم، نکات برجسته و سازنده زندگی آنان را به کار بندند.

از باب نمونه، مطالعه روی دو نمونه ای که اینک یاد می کنیم و عمل به آنها، زندگی طلاب را دگر گون می کند و زمینه را برای تحولی ژرف در حوزه ها و اصلاح آنها، مهیّا می سازد.

یکی از شاگردان برجسته آقا سید محمد حسین اصفهانی، معروف به کمپانی،نقل می کند:

«ایشان(آقا سید محمد حسین کمپانی) در بحث استصحاب، به کلام مرحوم آخوند خراسانی رسیدند، در ردّ آن فرمود:

این کلام«وهم» است.

بعد، فوراً ساکت شدید و درس را تعطیل کردند. به جهت عظمتی که ایشان داشتند، کسی نپرسید، چرا درس تعطیل شد.

خود ایشان فرمودند:

ما که این گونه نسبت به بزرگان بی احترامی می کنیم، ظرفیت لازم را برای درس گفتن نداریم و نباید درس بگوییم.(۱۶)»

درباره میرزای قمی نوشته اند:

«هنگامی که به عتبات رفت، ابتدا قبر وحید بهبهانی را زیارت کرد، سپس به زیارت سید الشهدأ رفت.»

از وی انگیزه کار را پرسیدند، پاسخ داد:

«من، معرفت کامل به حضرت سید الشهدأ را در مکتب این استاد آموخته ام.(۱۷)»

این گونه حرکتهای آموزنده بسیارند و هر یک از آنها، همان گونه که در شاگردان آنان تحول آفریده اند، می توانند امروز، منشأ آغاز حرکتی بشوند و روح معنویت و ارزش دوستی، روز به روز، صفایی دیگر بخشند.

در اسلام، به همان اندازه که از شاگردان خواسته شده که به استاد خود احترام بگذارند، به استادان نیز سفارش شده که به پرورش روح و روان شاگردان، توجه کافی داشته باشد. سعی کنند، به گونه ای رفتار کنند که غبار بر آیینه دل آنان ننشیند و مانعی در راه شکوفایی استعداد آنان، ایجاد نشود و در روح شادابی نپژمرند.

استاد، بسان پیامبری مهرورز، باید پر و بال محبت بگشاید و شاگردان را برای پرواز از ملک به ملکوت آما

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.